Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (34 milliseconds)
English
Persian
countdown
میزان کردن ساعت
countdowns
میزان کردن ساعت
Search result with all words
To set ones watch .
ساعت خودرا میزان کردن
Other Matches
tunes
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
sundials
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
Look at the watch.
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine.
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11.
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
standard time
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindles
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
orients
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orienting
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orient
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
collimate
موازی قرار دادن لوله و هدف میزان کردن تعدیل کردن
aligning
میزان کردن
aligned
میزان کردن
focusses
میزان کردن
aligns
میزان کردن
align
میزان کردن
focussing
میزان کردن
collimate
میزان کردن
focussed
میزان کردن
focuses
میزان کردن
adjusting
میزان کردن
adjustment
میزان کردن
tune
میزان کردن
equilibration
میزان کردن
focus
میزان کردن
focused
میزان کردن
adjust
میزان کردن
tunes
میزان کردن
adjusts
میزان کردن
standardization
میزان کردن
compensates
تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
compensated
تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
compensate
تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
set the clock
ساعت را تنظیم کردن
spark timing
میزان کردن جرقه
magneto timing
میزان کردن مگنت
spark advance & retard
میزان کردن جرقه
interrupter timing
میزان کردن جرقه
hand advance
میزان کردن دستی
ignition timing
میزان کردن جرقه
line up
<idiom>
به درستی میزان کردن
To synchonize the watches .
ساعتهارا به هم میزان کردن
adjustments
تنظیم و میزان کردن
automatic spark advance
میزان کردن خودکار
modulates
میزان کردن مدوله کردن زیر و بم کردن
modulating
میزان کردن مدوله کردن زیر و بم کردن
modulate
میزان کردن مدوله کردن زیر و بم کردن
semi automatic advance
میزان کردن نیم خودکار
adjusting
میزان کردن تنظیم کنید
adjusts
میزان کردن تنظیم کنید
synchronous
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
to watch the clock
[با بیحوصلگی]
دائما به ساعت نگاه کردن
to impose a curfew
خاموشی در ساعت معین شب بر قرار کردن
to align oneself with somebody
خود را با کسی میزان
[تطبیق]
کردن
skewing
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
damper
الت میزان کردن جریان هوا
skew
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skews
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
clockwise
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
locks
همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
lock
همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
boresight
میزان کردن لوله و مگسک اسلحه در هدفگیری
o'clock
ساعت از روی ساعت
tempers
معتدل کردن میزان کردن
to balance out
میزان کردن
[تنظیم کردن ]
leveling
میزان کردن افقی کردن
range
مرتب کردن میزان کردن
ranges
مرتب کردن میزان کردن
tempered
معتدل کردن میزان کردن
regulate
میزان کردن کنترل کردن
regulated
میزان کردن درست کردن
regulate
میزان کردن درست کردن
regulated
میزان کردن کنترل کردن
regulates
میزان کردن درست کردن
temper
معتدل کردن میزان کردن
regulating
میزان کردن کنترل کردن
regulates
میزان کردن کنترل کردن
regulating
میزان کردن درست کردن
ranged
مرتب کردن میزان کردن
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
self adjusting
بخودی خود میزان شونده خود میزان
bottoming reamer
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
kopfring
حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
clock
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
measure
میزان کردن طی کردن
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
depth contour
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
asynchronous
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
hourly
ساعت به ساعت
watching
ساعت
watched
ساعت
passionflower
گل ساعت
maypop
گل ساعت
timŠepiece
ساعت
watch
ساعت
watches
ساعت
hour
ساعت
hours
ساعت
self-esteem
ساعت
Every so often . Every hour on the hour.
دم به ساعت
ticker
ساعت
hour ly
ساعت به ساعت
ticker
[colloquial]
[watch]
ساعت
passion flower
گل ساعت
clocks
ساعت
h hour
ساعت س
clk
ساعت
clock
ساعت
clock generator
ساعت زا
timepieces
ساعت
timepiece
ساعت
oclock
ساعت
in hour's time
دو ساعت
time-piece
ساعت
timepiece
ساعت
clock
ساعت
clocks
ساعت ها
horologium
ساعت
zero hour
ساعت س
horologe
ساعت
by my watch
ساعت من
horologii
ساعت
rate
میزان
balance
میزان
balances
میزان
adjustments
میزان
units
میزان
adjustment
میزان
metre
میزان
volumes
میزان
unit
میزان
rates
میزان
metres
میزان
volume
میزان
meters
میزان
amounting
میزان
amount
میزان
scales
میزان
amounted
میزان
yardstick
میزان
amounts
میزان
meter
میزان
scalage
میزان
leveled
میزان
level
میزان
rhythms
میزان
rhythm
میزان
noise level
میزان خش
librae
میزان
levelled
میزان
levels
میزان
libra
میزان
weight
میزان
infiltration rate
میزان
yardsticks
میزان
At the rate of . On a scale of .
به میزان
measure
میزان
criterion
میزان
watt hour
وات ساعت
hourglasses
ساعت شنی
quarter hour
ربع ساعت
watch test
ازمون ساعت
hourglass
ساعت شنی
hourglasses
ساعت ریگی
watchcase
جعبه ساعت
watchcase
قاب ساعت
electric clock
ساعت الکتریکی
kwh
کیلووات- ساعت
mean time
ساعت متوسط
man hours
نفر در ساعت
fob
زنجیر ساعت
man hour
نفر ساعت
capped watch
ساعت شکاری
navy time
ساعت دریایی
tower clock
برج ساعت
strikers
ساعت زنگی
dutchmans
یکجور گل ساعت
striker
ساعت زنگی
moon dial
ساعت مهتابی
by my watch
مطابق ساعت من
clockwise
درجهت ساعت
watch glss
شیشه ساعت
watch key
کلید ساعت
lights out
ساعت خواب
digital clock
ساعت رقمی
atomic clock
ساعت اتمی
at eight o'clock
در ساعت هشت
business hours
ساعت اداری
pph
تعدادصفحه در ساعت
watchbands
بند ساعت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com