English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
rolltop desk میز تحریر دارای رویه کشودار
Other Matches
overgrown دارای رشد بی رویه
sliding door در کشودار
chest of drawers گنجه کشودار
commode گنجه کشودار
chests of drawers گنجه کشودار
cabinet جعبه کشودار
commodes گنجه کشودار
cabinets جعبه کشودار
chiffonier قفسه کوچک کشودار
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
bureau دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
bureaus دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
roulade تحریر
whiting گچ تحریر
tremulously با تحریر
affranchisement تحریر
tremulant تحریر
tremulous تحریر دار
writing desk میز تحریر
typewriter ماشین تحریر
typewriters ماشین تحریر
writing desks میز تحریر
secretaire میز تحریر
trilled با تحریر خواندن
trill با تحریر خواندن
writes تحریر کردن
trills با تحریر خواندن
type writer ماشین تحریر
write تحریر کردن
desk میز تحریر
desks میز تحریر
types باسمه ماشین تحریر
typed با ماشین تحریر نوشتن
types با ماشین تحریر نوشتن
stroke ضربه [ماشین تحریر]
type باسمه ماشین تحریر
type با ماشین تحریر نوشتن
typed باسمه ماشین تحریر
ribbons نوار ماشین تحریر
ribbon نوار ماشین تحریر
tremolo لرزش صدا تحریر
typewrite باماشین تحریر نوشتن
type write با ماشین تحریر نوشتن
teleprinters ماشین تحریر تلگرافی
electric typewriter ماشین تحریر برقی
teleprinter ماشین تحریر تلگرافی
type bar میله ماشین تحریر
teletypewriter ماشین تحریر راه دور
console type writer ماشین تحریر میز فرمان
tty ماشین تحریر راه دور
quavering لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
ingross تحریر کردن جمع اوری نیروها
quavers لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
teletypewriter دورنگاره ماشین تحریر راه دور
quaver لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
Teletypes ماشین تحریر راه دور تله تایپ
tvt Writer Type Television ماشین تحریر تلویزیونی
Teletype ماشین تحریر راه دور تله تایپ
platen نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
Teletype ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور
Teletypes ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور
platen صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
typeball یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
encrustation رویه
encrustations رویه
procedure رویه
these t. were not رویه
irregular بی رویه
surfaced رویه
facets رویه
outside رویه
upper رویه
instep رویه
vamp رویه
uppers رویه
policy رویه
insteps رویه
facet رویه
policies رویه
tenor رویه
water surface رویه اب
tenors رویه
outsides رویه
ism رویه
practice رویه
praxis رویه
surface رویه
comportment رویه
tactics رویه
metier رویه
facings رویه
surfaces رویه
immethodical بی رویه
upper crust رویه
metiers رویه
mTtiers رویه
facing رویه
system قاعده رویه
ostrich policy رویه کبک
hard soil رویه محکم
cross section رویه برش
top milk رویه شیر
systems قاعده رویه
control procedure رویه کنترل
triacontahedral سی رویه سی طرفی
judicial precedent رویه قضایی
facet theory نظریه رویه ها
ism اعتقاد رویه
exfoliation رویه سابی
finishing coat اندود رویه
flippy فلاپی دو رویه
in stream procedure رویه با مسیل
impolicy رویه غلط
dummy module رویه ساختگی
code page رویه رمز
procedure oriented رویه گرا
planing رویه هموار
cant رویه اریب
scheme of life رویه زندگی
pure procedure رویه جامع
rubbed surface رویه صاف
recovery procedure رویه ترمیمی
recursive procedure رویه بازگشتی
procedure declaration اعلان رویه
rough surface رویه زبر
planes رویه هموار
the policy of the government رویه دولت
pentahedral پنج رویه
pillow case رویه بالش
smooth surface رویه صاف
planimeter رویه پیما
card face رویه کارت
single sided disk دیسک یک رویه
plane رویه هموار
planed رویه هموار
road surface رویه راه
encrustation رویه بندی
schemes ترتیب رویه
surface رویه فاهر
surfaced رویه دادن
lines حدود رویه
line حدود رویه
surfaced رویه فاهر
surface رویه دادن
surfaces رویه دادن
top رویه عالی
precedents رویه قضایی
precedent رویه قضایی
encrustations رویه بندی
cover رویه لفاف
coverings رویه لفاف
schemed ترتیب رویه
surface-to-air رویه به هوا
scheme ترتیب رویه
surfaces رویه فاهر
tacks پونز رویه
practice رویه پیشه
tacking پونز رویه
tacked پونز رویه
tack پونز رویه
covers رویه لفاف
sandal کفش بی رویه
sandals کفش بی رویه
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
surface treatment عملیات سطح رویه
slope weir بندسرریز با رویه شیبدار
procedure oriented language زبان رویه گرا
revamp دوباره رویه انداختن
procedure رویه طریقه فرایند
irregular act عمل خلاف رویه
international practice رویه بین المللی
revamps دوباره رویه انداختن
low key posture رویه محافظه کارانه
input output procedure رویه ورودی- خروجی
revamped دوباره رویه انداختن
revamping دوباره رویه انداختن
slope weir شادروان با رویه شیبدار
bristle رویه تجاوزکارانه داشتن
to change the tack تغییر رویه دادن
impolitic مخالف رویه صحیح
bristled رویه تجاوزکارانه داشتن
to explain oneself رویه یاقصدخودراشرح دادن
binder course قشر زیرین رویه
new departure اغاز رویه تازه
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
rollover میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند
to pull in دست از کار یا رویه خودکشیدن
honesty is the best policy راستی ودرستی بهترین رویه
one time pad صفحات کلید رمز یک رویه
flippy diskette دیسکت با دو رویه قابل ضبط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com