English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (15 milliseconds)
English Persian
sand table میز مخصوص شن بازی بچه ها
Search result with all words
game بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
shuttlecock گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
shuttlecocks گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
surfboard تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboards تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
bowling green چمن مخصوص بازی با گوی چوبی
bowling greens چمن مخصوص بازی با گوی چوبی
curling stone سنگ مخصوص بازی بولینگ روی چمن
gin rummy نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
pall mall چوگان مخصوص بازی پال مال
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
this game is proper to spring این بازی مخصوص بهار است
sandbox [British] جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sandpit جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sand box جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
Other Matches
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
francs حق مخصوص
specifics مخصوص
special مخصوص
vest pocket مخصوص
franchise حق مخصوص
franchises حق مخصوص
particulars مخصوص
favourites مخصوص
specific مخصوص
favourite مخصوص
favorites مخصوص
especial مخصوص
extra special مخصوص
franc حق مخصوص
particular مخصوص
special passport پاسپورت مخصوص
low resistivity مقاومت مخصوص کم
aide-de-camp اجودان مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
specifics مخصوص معین
idiosyncrasy حال مخصوص
unit weight وزن مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
specific مخصوص معین
Afro pick شانه مخصوص فر
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
aide de camp اجودان مخصوص
heavy-duty مخصوص کارسنگین
terminology اصطلاح مخصوص
general معمولی و نه مخصوص
bluck density وزن مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
generals معمولی و نه مخصوص
parts peculiar قطعات مخصوص
aides-de-camp اجودان مخصوص
heavy duty مخصوص کارسنگین
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
resistivity مقاومت مخصوص
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
chorea تشنج مخصوص
exempted station یکان مخصوص
special damage خسارت مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
specific resistivity مقاومت مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
special مخصوص خاص
specially مخصوص خاص
game کامپیوتر مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
specific weight وزن مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
specific gravity وزن مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
marque علامت مخصوص
idiocrasy حالت مخصوص
habiliments لباس مخصوص
g man بازرس مخصوص
densities جرم مخصوص
density جرم مخصوص
special services خدمات مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
idoneous مختص مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
special session جلسه مخصوص
marque مدل مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
proper مخصوص مقتضی
special sheaf مروحه مخصوص
klister واکس مخصوص کف اسکی
harpoon زوبین مخصوص صیدنهنگ
harpoons زوبین مخصوص صیدنهنگ
special weapons جنگ افزار مخصوص
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
registering 1-محل مخصوص درCPU
chancels جای مخصوص کشیش
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
register 1-محل مخصوص درCPU
spitton فرف مخصوص تف کردن
special jury هیئت منصفه مخصوص
chancel جای مخصوص کشیش
valeted پیشخدمت مخصوص ملازم
special libraries association انجمن کتابخانههای مخصوص
g suit لباس مخصوص هوانوردی
specific permeability قابلیت نفوذ مخصوص
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
harrier تازی مخصوص شکارخرگوش
registers 1-محل مخصوص درCPU
teleplay نمایشنامه مخصوص تلویزیون
fisherman's bend گره مخصوص قایقرانی
finishing limes اهک مخصوص اندود
nipple پستانک مخصوص شیربچه
skeeter قایق مخصوص روی یخ
sla انجمن کتابخانههای مخصوص
effective unit weight وزن مخصوص موثر
significance معنای مخصوص دارد
jemmies دیلم مخصوص دزدان
jacklight نورافکن مخصوص ماهیگیری
towline طناب مخصوص صیدبالن
insulativity مقاومت ایزولاسیون مخصوص
jemmy دیلم مخصوص دزدان
exception reporting گزارش گیری مخصوص
valet پیشخدمت مخصوص ملازم
dump box فرف مخصوص زباله
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
lectern میز مخصوص قرائت
lecterns میز مخصوص قرائت
freestone سنگ مخصوص تراش
dry density وزن مخصوص خشک
subcaliber range میدان تیر مخصوص
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
valets پیشخدمت مخصوص ملازم
tacamahac بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahaca بلسان مخصوص بخورمعطر
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
special area منطقه پرواز مخصوص
nipples پستانک مخصوص شیربچه
valeting پیشخدمت مخصوص ملازم
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
melinite مخصوص تهیه چاشنی
slang بزبان یا لهجه مخصوص
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
processor پردازنده جانبی مخصوص
pricket شمع مخصوص شمعدان
sign languages زبان مخصوص کرها
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
anvil block سندان مخصوص اهنگری
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
alemannic لهجهء مخصوص المانی
hollers صدای مخصوص هر حیوان
hollering صدای مخصوص هر حیوان
hollered صدای مخصوص هر حیوان
holler صدای مخصوص هر حیوان
sign language زبان مخصوص کرها
respective بترتیب مخصوص خود
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
pack saddle زین مخصوص بار
gaskets نوعی ابزار مخصوص
gasket نوعی ابزار مخصوص
tramlines خط مخصوص واگن برقی
tramline خط مخصوص واگن برقی
particle density وزن مخصوص حقیقی
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
blower ماشین مخصوص دمیدن
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
opiumden محل مخصوص تریاکها
phonograph connection پریز مخصوص پیکاپ
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
podium بالکن جایگاه مخصوص
podiums بالکن جایگاه مخصوص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com