English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
filler میله استحکام
fillers میله استحکام
Other Matches
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
shaft میله ستون میله چاه
shafts میله ستون میله چاه
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
substances استحکام
substance استحکام
solidification استحکام
strenght استحکام
consistency استحکام
staying power استحکام
strength استحکام
reinforcement استحکام
rigidification استحکام
fortification استحکام
ridge bone استحکام
fortifications استحکام
strengths استحکام
consistence استحکام
rigidity استحکام
resistance استحکام
instable بی استحکام
formidableness استحکام
consistent استحکام
solidity استحکام
backbone استحکام
backbones استحکام
hot strength استحکام گرمایی
high temperature strength استحکام حرارتی
fortifiable قابل استحکام
crimping groove شیار استحکام
consistence ثبات استحکام
solidification انجماد استحکام
stableness استواری استحکام
granite سختی استحکام
stability استواری استحکام
impact strength استحکام برخورد
compression strength استحکام فشاری
coefficient of consolidation ضریب استحکام
dielectric strength استحکام شکست
fatigue strength استحکام خستگی
dielectric strength استحکام دی الکتریک
buckling strength استحکام خمشی
impact strength استحکام ضربهای
transverse bending strength استحکام خمشی
formidability استحکام بزرگی
initial strength استحکام اولیه
cube commpression strenght استحکام ریشهای
disruptive strength استحکام انقطاع
strength properties خصوصیات استحکام
grit استحکام نخاله
gritted استحکام نخاله
consistency ثبات استحکام
knot strength استحکام گره
structrual stability استحکام ساختمانی
stability استحکام مقاومت
gritting استحکام نخاله
torsional strength استحکام پیچشی
strength ratio نسبت استحکام
consolidation استحکام تحکیم
tensile strength استحکام کششی
torsional fatigue strength استحکام فرسودگی پیچشی
tracking resistance استحکام جریان خزشی
ultimate strength مقاومت یا استحکام نهایی
artificial aging افزایش استحکام الومینیوم
izod impact strength استحکام ضربه ایزوتوپ
intrinsic fatigue strength استحکام فرسودگی ذاتی
high strength steel فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron چدن با استحکام عالی
gussets بست استحکام خرپاها
gusset بست استحکام خرپاها
torsional rigidity استحکام در مقابل پیچش
epaulement استحکام موقتی جناحی مترس
serigraphy ازمایش استحکام تار ابریشم
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraph استحکام سنج تار ابریشم
ultimate tensile strength حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
bending fatigue strength مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
filaments میله
pipe میله
beam میله
stemming میله
lever میله
piped میله
pinning میله
stemmed میله
filament میله
stem میله
beams میله
levers میله
pinned میله
pin میله
axis میله
bacillary میله میله
bard میله
bards میله
shaft میله
axles میله
axle میله
bacillar میله میله
shafts میله
slats میله
slat میله میله
slat میله
gad میله
stems میله
slats میله میله
scape میله
bars میله
rods میله
virgule میله
shank میله
mandrel or dril میله
mandrel میله
firing shaft میله
rodless بی میله
spill میله
spilled میله
spilling میله
shafting میله ها
bar میله
rod میله
pivoted میله
spills میله
trabecula میله میله
spike میله
trabecular میله میله
pivots میله
tige میله
barcode کد میله ای
mandril میله
pivot میله
trib میله
tie rod میله کش
trabeculate میله میله
stilt میله
stilts میله
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
trigger bar میله ماشه
arbor شاه میله
stakes میله چوبی
an iron bar میله اهنی
agitator shaft میله بهمزن
virgulate میله مانند
trabeculate میله دار
welding rod میله جوشکاری
wheel shaft میله چرخ
drill rod میله مته
drawbar میله کشش
towbar میله کشش
metal rod میله فلزی
rake bar میله شیاری
virgulate شبیه میله
stem میله گردنه
tongues میله شاهین
rib دنده میله
arbours شاه میله
gad با میله بستن
gad میله زدن به
stem ساقه میله
stemmed میله گردنه
stems میله گردنه
staked میله چوبی
stake میله چوبی
stems ساقه میله
chimney-shaft میله دودکش
arbour شاه میله
stemming ساقه میله
stemming میله گردنه
jamb-shaft میله ستون
lay-shaft میله فرعی
stemmed ساقه میله
armouring میله تقویت
graduated rod میله مدرج
drag bar میله اتصال
drag bar میله کشش
magnetic bar میله اهنربا
magnetic bar میله مغناطیسی
magnetized bar میله ذهنربا
coupling probe میله جفتگری
pintle ذکر میله
pintle میله لولا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com