English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (14 milliseconds)
English Persian
scantling میله اندازه گیری ذرع
Search result with all words
dipstick میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick میله اندازه گیری روغن موتور
dipsticks میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipsticks میله اندازه گیری روغن موتور
ruler میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
Other Matches
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage اندازه وسیله اندازه گیری
gage میله اندازه گیر
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
measurer اندازه گیری
measurements اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
measurment اندازه گیری
gaging اندازه گیری
metering اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
modules اندازه گیری
module اندازه گیری
dimension اندازه گیری
measurement اندازه گیری
gauging اندازه گیری
measure اندازه گیری
pin bowler بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
telemetry اندازه گیری ازدور
telemetering اندازه گیری از دور
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
measuring relay رله اندازه گیری
measuring method طریقه اندازه گیری
metres وسیله اندازه گیری
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
mensurability قابلیت اندازه گیری
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
gage میزان اندازه گیری
unit of measurement واحد اندازه گیری
batching plant مرکز اندازه گیری
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
measuring well چاه اندازه گیری
measuring device تجهیزات اندازه گیری
measure اندازه گیری کردن
units of measurment واحدهای اندازه گیری
gauging sheet ورق اندازه گیری
measuring accuracy دقت اندازه گیری
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
meters وسیله اندازه گیری
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
precision اندازه گیری دقیق
metre وسیله اندازه گیری
meter وسیله اندازه گیری
measurement ofland اندازه گیری زمین
size stick الت اندازه گیری پا
gauging section برش اندازه گیری
size stick قالب اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
measuring set دستگاه اندازه گیری
absolute measurement اندازه گیری مطلق
measurable قابل اندازه گیری
measurability قابلیت اندازه گیری
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
accuracy to gage دقت اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
direct measurement اندازه گیری مستقیم
final measurement اندازه گیری نهایی
commensurable قابل اندازه گیری
metrology علم اندازه گیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
font metric اندازه گیری فونت
forescale اندازه گیری رنگ اب
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
radar measurement اندازه گیری رادار
compensating error خطای اندازه گیری
dial bench gage میز اندازه گیری
sounding اندازه گیری عمق اب
resizing اندازه گیری مجدد
sounded اندازه گیری عمق اب
soundest اندازه گیری عمق اب
sounds اندازه گیری عمق اب
instrument الات اندازه گیری
sound اندازه گیری عمق اب
engineering measurement اندازه گیری فنی
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
method of measurment طریقه اندازه گیری
to take measures اندازه گیری کردن
depth measurement اندازه گیری عمق
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
mental measurement اندازه گیری روانی
method of measurment متد اندازه گیری
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
standard error of measurement خطای معیار اندازه گیری
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
instrument direction سمت اندازه گیری شده
disruptive voltage measuring apparatus دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
indefinite غیرقابل اندازه گیری نامعین
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
acoumetry اندازه گیری قدرت حس شنوایی
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
times اندازه گیری زمان یک عملیات
length measuring instrument دستگاه اندازه گیری طول
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
timed اندازه گیری زمان یک عملیات
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
time اندازه گیری زمان یک عملیات
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
utile واحد اندازه گیری مطلوبیت
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
entropy واحد اندازه گیری ترمودینامیک
SE خطای معیار اندازه گیری
instrumental error خطای دستگاه اندازه گیری
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
stereometric بسهولت قابل اندازه گیری
water staff gauge اشل اندازه گیری عمق اب
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
watt واحد اندازه گیری الکتریسیته
yards واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard واحد اندازه گیری = 3 فوت
measuring arrangement نطم و ترتیب اندازه گیری
metric system دستگاه اندازه گیری متری
metric system of measurement سیستم اندازه گیری متریک
fluorometer دستگاه اندازه گیری فلورسانس
automatic measuring system سیستم اندازه گیری خودکار
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
measuring transformer meter کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
gas meter دستگاه اندازه گیری گاز
calorimeter دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
watts واحد اندازه گیری الکتریسیته
bathymetry اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
micrometry اندازه گیری با ذره سنج
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
sensitometry اندازه گیری حساسیت چشم
allometry اندازه گیری رشد موجودات
measurement uncertainty خطای اندازه گیری [ریاضی]
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
electrostatic instrument دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
rotometer دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
kilos واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
staff gauge اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
metage اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
instrument with magnetic screening دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
rotameter دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
zymoscope دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
instrument for electromagnetic screening دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
metrology فن اندازه گیری علم اوزان ومقیاسات
barometer دستگاه اندازه گیری فشار هوا
kilo واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
radiac کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
measuring weir سرریز اندازه گیری جریان اب در کانال
metres بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
metre بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
viscosimeter وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
magnetic flux meter دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
instrument اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
psychergograph دستگاه اندازه گیری کار روانی
point size برای اندازه گیری نوع یا متن
uranometry اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
moving coil instrument دستگاه اندازه گیری قاب گردان
moving magnet instrument دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
lysimiter دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
oil pressure دستگاه اندازه گیری فشار روغن
barometers دستگاه اندازه گیری فشار هوا
vertical control operator متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
fule level gage دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
error of measuring instrument خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
meters بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
error of measuring equipment خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
error of measuring apparatus خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
across corner dimension اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
discharge curve منحنی بدههای اندازه گیری شده
aba مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
cosine meter دستگاه اندازه گیری ضریب توان
echo sounding اندازه گیری عمق اب دررودخانه یا مخزن
earth resistance meter دستگاه اندازه گیری مقاومت زمین
dynamometer وسیله اندازه گیری توان شفت
drop point tester دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
d.c. instrument دستگاه اندازه گیری جریان دائم
carat معیار اندازه گیری کیفیت طلا
meter بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
carats معیار اندازه گیری کیفیت طلا
camber gage دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com