Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (11 milliseconds)
English	Persian
steering axle	میله فرمان
Search result with all words
rung	میله چرخ فرمان
Other Matches
ctrl break	در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna carta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off	فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering	دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
tenpin	میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
stand fast	فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
double wood	ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
steering	فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
feinting	حرکت از میله بالا به میله پایین
feints	حرکت از میله بالا به میله پایین
feint	حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted	حرکت از میله بالا به میله پایین
forward march	فرمان قدم رو فرمان پیش
shaft	میله ستون میله چاه
shafts	میله ستون میله چاه
guide on me	فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
standard	دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards	دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
computer controlled machine	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close interval	فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks	فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
guide left	فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing	فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
pipes	فرمان
assize	فرمان
decrees	فرمان
decreed	فرمان
decree	فرمان
sanctions	فرمان
by order of	فرمان
chdir	فرمان CD
bugle call	فرمان
for	فرمان FOR
at my command	به فرمان من
decreeing	فرمان
sanctioning	فرمان
sanctioned	فرمان
chartered	فرمان
charter	فرمان
steering	فرمان
handlebar	فرمان
if	فرمان IF
precepts	فرمان
precept	فرمان
control	فرمان
controlling	فرمان
controls	فرمان
MDs	فرمان D
MD	فرمان D
commandment	فرمان
commandments	فرمان
drives	فرمان
chartering	فرمان
charters	فرمان
sanction	فرمان
insubordinate	نا فرمان
ordinances	فرمان
ordinance	فرمان
commission	فرمان
instituting	فرمان
institutes	فرمان
instituted	فرمان
institute	فرمان
Rd	فرمان RD
commissions	فرمان
commissioning	فرمان
drive	فرمان
firman	فرمان
command	فرمان
rescript	فرمان
mkdir	فرمان D
commanded	فرمان
mark time	فرمان در جا
ordinace	فرمان
handle bar	فرمان
worded	فرمان
ship will adjust	فرمان
word	فرمان
edicts	فرمان
commands	فرمان
rudder bar	فرمان
indocile	نا فرمان
hest	فرمان
edict	فرمان
joysticks	دسته فرمان
pause	فرمان writePAUSE
paused	فرمان writePAUSE
pauses	فرمان writePAUSE
types	فرمان TYPE
nerve centres	مرکز فرمان
typed	فرمان TYPE
type	فرمان TYPE
joystick	دسته فرمان
ordained	فرمان دادن
parade rest	فرمان ازاد
regeneration control	فرمان واکنشی
operator command	فرمان متصدی
on the double	فرمان بدو رو
left oblique march	فرمان میل به چپ رو
steering axle	میل فرمان
printed	فرمان PRINT
ordains	فرمان دادن
recover	فرمان RECOVER
recovering	فرمان RECOVER
recovers	فرمان RECOVER
act	فرمان قانون
motor vehicle tax	فرمان اتومبیل
ordaining	فرمان دادن
acted	فرمان قانون
ordain	فرمان دادن
left flank march	فرمان سمت چپ رو
more	فرمان ORE
order arms	فرمان پافنگ
servo	فرمان یار
operated	فرمان دادن
operates	فرمان دادن
break	فرمان BREAK
breaks	فرمان BREAK
steering wheel	چرخ فرمان
steering wheels	چرخ فرمان
append	فرمان APPEND
appended	فرمان APPEND
operate	فرمان دادن
prints	فرمان PRINT
rudder bar	فرمان هواپیما
pulpit	میز فرمان
pulpits	میز فرمان
sort	فرمان SORT
sorted	فرمان SORT
sorts	فرمان SORT
print	فرمان PRINT
rise and shine	فرمان برپا
appending	فرمان APPEND
appends	فرمان APPEND
buffers	فرمان BUFFERS
paddle	دسته فرمان
paddled	دسته فرمان
paddles	دسته فرمان
paddling	دسته فرمان
prescription	صدور فرمان
prescriptions	صدور فرمان
power steering	فرمان خودکار
preparatory command	فرمان خبر
repeat range	فرمان برد از نو
ren	فرمان REN
files	فرمان FILES
find	فرمان FIND
finds	فرمان FIND
automatic controller	دستگاه فرمان
radio control	فرمان رادیویی
preparatory command	فرمان حاضرباش
nerve centre	مرکز فرمان
pausing	فرمان writePAUSE
streeing column	ستون فرمان
tatoo	فرمان خاموشی
tent striking	فرمان ضد استقرار
cls	فرمان CLS
diskcomp	فرمان DISKCOPY
drum controller	غلطک فرمان
chkdsk	فرمان CHKDSK
ten commandments	ده فرمان موسی
electronic control	فرمان الکترونیکی
chcp	فرمان CHCP
channel command	فرمان کانال
cease fire	فرمان اتش بس
steering worm sector	تاج فرمان
external command	فرمان برونی
external command	فرمان خارجی
steering swivel	مفصل فرمان
filter command	فرمان FILTER
battalia	فرمان جنگ
del	فرمان DEL
command key	کلید فرمان
command language	زبان فرمان
control system	سیستم فرمان
control switch	کلید فرمان
control surface	سطح فرمان
streeing column	میل فرمان
control ratio	نسبت فرمان
control pannel	تابلوی فرمان
control panel	تابلوی فرمان
control lever	اهرم فرمان
control grid	شبکه فرمان
control electrode	الکترود فرمان
control cubicle	ایستگاه فرمان
subordination	فرمان برداری
control circuit	مدار فرمان
control characteristic	مشخصه فرمان
decretal	فرمان پاپ
command unit	واحد فرمان
command signal	علامت فرمان
backup	فرمان BACKUP
fire order	فرمان اتش
attrib	فرمان اتریب
verified	فرمان VERIFY
officers	فرمان دادن
officer	فرمان دادن
word of command	فرمان نظامی
word of command	فرمان انتصاب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com