Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (2 milliseconds)
English
Persian
oenomania
میل مفرط به نوشابه ها یا الکی
Other Matches
spurious
قلابی الکی
old wives' tale
حرف الکی
random
اتفاقی الکی
randomly
اتفاقی الکی
old wives' tales
حرف الکی
cirrhosis
ناخوشی الکی جگر
prohibitionism
طرفداری از حکم منع فروش نوشابههای الکی
extreme
مفرط
thorough going
مفرط
excessive
مفرط
intensive
مفرط
extravagant
مفرط
overprotection
حمایت مفرط
profound interest
میل مفرط
overcompensation
جبران مفرط
hydromania
میل مفرط به اب
hypercritical
مفرط در انتقاد
belle indifference
بی اعتنایی مفرط
exorbitantly
بطور مفرط
furor
عشق مفرط
overuse
استعمال مفرط
hypercritically
از روی انتقاد و مفرط
mania for nunting
عشق مفرط بشکار
boisterous
مفرط بلند وناهنجار
inordinate
مفرط غیر معتدل
To be exhausted.
از پا افتادن ( خستگی مفرط )
raged
میل مفرط خشمناک شدن
dipsomania
میل مفرط به نوشابههای الکلی
rage
میل مفرط خشمناک شدن
rages
میل مفرط خشمناک شدن
overly
به طور مفرط فزون کارانه
dipsomaniac
کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
thrashing
مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
fools paradise
خوشی بی اساس یا خیالی الکی خوشی
soft drinks
نوشابه
soft drink
نوشابه
partility for liquors
به نوشابه
brewage
نوشابه
drinks
نوشابه
drink
نوشابه
refreshments
نوشابه
liquors
نوشابه
refreshment
نوشابه
tipples
نوشابه
tippling
نوشابه
tippled
نوشابه
tipple
نوشابه
liquor
نوشابه
drinking was his ruin
نوشابه خوری
something short
نوشابه تند
fastidium potus
نوشابه بیزاری
tippler
نوشابه فروش
waterer
نوشابه نوش
liquorish
نوشابه دوست
lambs wool
یکجور نوشابه
drank as a f.
نوشابه زیادخورده
broach
نوشابه دراوردن
broaches
نوشابه دراوردن
broaching
نوشابه دراوردن
drank
نوشابه خورد
pick-me-ups
نوشابه مقوی
pick me up
نوشابه مقوی
beverages
نوشابه شربت
an alcoholic liquor
نوشابه الکلی
barroom
نوشابه فروشی
pick-me-up
نوشابه مقوی
beverage
نوشابه شربت
broached
نوشابه دراوردن
firewater
نوشابه الکلی قوی
slops
اب زیپو نوشابه سبک
intoxicants
نوشابه مستی اور
intoxicant
نوشابه مستی اور
to soak oneself
زیاد نوشابه خوردن
long drink
نوشابه در گیلاس بلند
balderdash
یاوه نوشابه کف الود
soft drink
نوشابه غیر الکلی
long drinks
نوشابه در گیلاس بلند
nephalism
پرهیز از نوشابه خوری
hocus
نوشابه دارو زده
morat
نوشابه انگبین و توت
groggery
نوشابه فروشی میخانه
dram shop
جایگاه نوشابه فروشی
dutch courage
جراتی که از خوردن نوشابه اید
butteries
جای فروش اذوقه و نوشابه
kummel
نوشابه المانی زیره دار
buttery
جای فروش اذوقه و نوشابه
tope
نوشابه زیاد خوردن درختستان
libations
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
libation
نوشابه پاشی نوشیدن شراب
posset
نوشابه مرکب از شیر وابجو
methglin
نوشابه انگبینی ادویه دار
Say when stop!
[when pouring]
بگو کی بایستم!
[هنگام ریختن نوشابه]
alcohol-free beverages
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
non-alcoholic beverages
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
soft drinks
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
Say when!
[when pouring]
بگو کی بایستم!
[هنگام ریختن نوشابه]
canteens
فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
canteen
فروشگاه نوشابه واغذیه در سربازخانه یااردوگاه
ginger ale
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
ginger ales
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
to flinch the flagon
ازخوردن نوشابه خود داری کردن
noyau
یکجور نوشابه که مغز هسته بان میزنند
licensed victualler
مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
cambric tea
نوشابه گرمی از اب و شیر وشکر و اغلب چای
dry town
شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
he swore off drinking
سوگند خوردکه از نوشابه خوری دست بکشد
occasional licence
پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
ginger beers
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
ginger beer
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
grog blossom
جوش یاقرمزی روی بینی که ازخوردن نوشابه زیادپیدامیشود
mead
نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com