Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
mongoose
میمون پوزه دراز
mongooses
میمون پوزه دراز
Other Matches
lemur
میمون پوزه دار میمون لمور
lemurs
میمون پوزه دار میمون لمور
soricine
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
lemurs
میمون پوزه دارماداگاسکار
lemur
میمون پوزه دارماداگاسکار
proboscis
پوزه دراز
proboscises
پوزه دراز
mygale
موش پوزه دراز
gibbons
میمون دراز دست
gibbon
میمون دراز دست
pteropus
شبپره میوه خور که پوزه اش مانند پوزه روباه است
nuzzle
با پوزه کاویدن یا بو کردن پوزه بخاک مالیدن
nuzzled
با پوزه کاویدن یا بو کردن پوزه بخاک مالیدن
nuzzles
با پوزه کاویدن یا بو کردن پوزه بخاک مالیدن
nuzzling
با پوزه کاویدن یا بو کردن پوزه بخاک مالیدن
snout
پوزه
beaks
پوزه
beak
پوزه
ice foot
یخ پوزه
snouts
پوزه
muzzle
پوزه
muzzled
پوزه
muzzles
پوزه
nose
پوزه
muzzling
پوزه
noses
پوزه
rostra
منقار پوزه
rostrum
منقار پوزه
routs
با پوزه کاویدن
nozzle
پوزه دهانک
nozzles
پوزه دهانک
nosepiece
پوزه بند
routed
با پوزه کاویدن
rout
با پوزه کاویدن
neb
پوزه دهان
snouty
پوزه وار
snoutish
پوزه وار
muzzle
پوزه بند
rostrums
منقار پوزه
snout
پوزه درازجانور
barnacle
پوزه بند
muzzling
پوزه بندزدن
muzzles
پوزه بندزدن
muzzled
پوزه بندزدن
muzzling
پوزه بند
muzzles
پوزه بند
muzzled
پوزه بند
snout
پوزه زدن به
muzzle
پوزه بندزدن
snouts
پوزه درازجانور
snouts
پوزه زدن به
ape
میمون
pygmy
میمون
aped
میمون
pygmies
میمون
snapdrayon
گل میمون
apes
میمون
pigmies
میمون
aping
میمون
jackanapes
میمون
snapdragons
گل میمون
monkeys
میمون
snapdragon
گل میمون
simian
میمون
monkey
میمون
propitious
میمون
barnacle
پوزه بند یامهاراسب
snoozle
پوزه بخاک مالیدن
monkeyishness
میمون صفتی
baboonery
میمون صفتی
monkeyish
میمون صفت
guenon
میمون دم درازافریقایی
hokeypokey
میمون صفتی
apelike
میمون مانند
apishness
میمون صفتی
monkey's fist
مشت میمون
colugo
میمون جهنده
pithecoid
شبه میمون
simian
میمون مانند
unmuzzle
پوزه بند را باز کردن
zany
مقلد میمون صفت
monkey fist
گره پنجه میمون
great ape
میمون ادم وار
rhesus
میمون دم کوتاه هندی.
tarsier
میمون شبگرد هندی
chimpanzees
میمون ادم وار
simian
بوزینه شبیه میمون
rhesuses
میمون دم کوتاه هندی.
aping
میمون انسان نما
chimpanzee
میمون ادم وار
anthropoid
میمون ادم نما
anthropoids
میمون ادم نما
ape
میمون انسان نما
orangutan
میمون درختی برنئوسوماترا
orangoutang
میمون درختی برنئوسوماترا
apes
میمون انسان نما
aped
میمون انسان نما
gags
پوزه بند بستن محدود کردن
gagging
پوزه بند بستن محدود کردن
gag
پوزه بند بستن محدود کردن
gagged
پوزه بند بستن محدود کردن
macaca
نوعی میمون دنیای قدیم
baboons
یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
baboon
یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
macaque
نوعی میمون دنیای قدیم
gorilla
بزرگترین میمون شبیه انسان
pithecanthrope
برزخ میان انسان و میمون
gorillas
بزرگترین میمون شبیه انسان
apery
میمون صفتی کارهای بوزینه وار
cynocephalus
[مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
homo
جانورانی که انسان وانواع میمون ها نیز جزو ان بشمارمیروند
grivet
نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
pithecanthropus
انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
larkspur
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
dolichomorphic
دراز تن
prolix
دراز
longs
دراز
longest
دراز
long
دراز
long-
دراز
longed
دراز
longer
دراز
to eke out
دراز
to be prolonged
دراز
oblong
دراز
longheaded
دراز سر
longish
دراز
macro
دراز
oblongated
دراز
long headed
سر دراز
oblongs
دراز
toom
دراز
verbose
دراز
lengthwise
دراز
to piece out
دراز
lengthy
دراز
linear
دراز
flavonal dyes
فلاون
[مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
prolixity
دراز نویسی
at full length
دراز کشیده
tender fleshed cherry
گیلاس دم دراز
in the long run
در دراز مدت
protract
دراز کردن
prolongate
دراز کردن
oblonated
دراز :درازنا
pintail
اردک دم دراز
long run
[American E]
<adj.>
دراز مدت
long term
<adj.>
دراز مدت
morella cherry
گیلاس دم دراز
blue moon
زمان دراز
lanternjaws
چانه دراز
long bill
نوک دراز
long billed
نوک دراز
long bone
استخوانهای دراز
long eared
گوش دراز
long necked
گردن دراز
long run
دراز مدت
long term
دراز مدت
longeval
دراز عمر
longhead
کله دراز
streek
دراز کردن
lantern jawed
چانه دراز
verbalization
دراز گویی
long shunt
شنت دراز
codlin
یکجورسیب دراز
codling
یکجورسیب دراز
long wind
دراز نفسی
long range
دراز مدت
couchant
دراز کشیده
drag on
<idiom>
دراز کردن
long-time
دراز مدت
long-drawn-out
دور و دراز
ileum
روده دراز
inductile
دراز نشو
to stretch out
دراز کردن
stretched
دراز کردن
elongates
دراز کردن
elongates
دراز شدن
elongating
دراز کردن
elongating
دراز شدن
lengthen
دراز کردن
longer-term
دراز مدت
lengthen
دراز شدن
long winded
دراز نفس
long-term
دراز مدت
lengthened
دراز کردن
long-winded
دراز نفس
elongate
دراز شدن
narrowed
دراز وباریک
elongate
دراز کردن
oblong
دراز پهنا
oblongs
دراز پهنا
stretch
دراز کردن
lanky
دراز وباریک
weedy
دراز و باریک
longevity
دراز عمری
gangling
طولانی و دراز
snipe
نوک دراز
sniped
نوک دراز
snipes
نوک دراز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com