English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4 milliseconds)
English Persian
insolvency ناتوانی درپرداخت دین
Other Matches
enfeeblement ناتوانی
decropitude ناتوانی
asthenia ناتوانی
incapability ناتوانی
disablement ناتوانی
insufficiency ناتوانی
inability ناتوانی
faintness ناتوانی
flivver ناتوانی
impotency ناتوانی
incapacitation ناتوانی
insufficience ناتوانی
prosternation ناتوانی
sickliness ناتوانی
impotence ناتوانی
disability ناتوانی
failure ناتوانی
failures ناتوانی
disabilities ناتوانی
intolerancy تعصب ناتوانی
market failure ناتوانی بازار
perceptual handicap ناتوانی ذهنی
reading disability ناتوانی در خواندن
asemasia ناتوانی نمادی
asemia ناتوانی نمادی
impotence ناتوانی جنسی
anaphia ناتوانی بساوشی
amusia ناتوانی موسیقایی
debility ضعف و ناتوانی
intolerance تعصب ناتوانی
acalculia ناتوانی در حساب
acatamathesia ناتوانی ادراکی
muffs ناتوانی در گرفتن توپ
undersexed دارای ناتوانی جنسی
muffed ناتوانی در گرفتن توپ
nervous breakdown ناتوانی روانی [پزشکی]
muff ناتوانی در گرفتن توپ
muffing ناتوانی در گرفتن توپ
impotently از روی ضعف و ناتوانی
feebly از روی ضعف و ناتوانی
acraturesis ناتوانی در دفع ادرار
scatter arm ناتوانی در پرتاب یا پاس
decrepitude حالت ضعف و ناتوانی فرتوتی
blow ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
to invalid a soldier home سربازیرا بواسطه ناتوانی ازخدمت رها کردن
pick a cherry ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
blows ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
don't give up the day job <idiom> [در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
blows ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
blow ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
count حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
mismatch ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
locked in ناتوانی موج سوار در خروج از موج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com