English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
range of variation ناحیه انحراف
Other Matches
deviations انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviation انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifting انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
blitter عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
botany گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
yawed انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
apparent recession انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
apogee زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
shires ناحیه
reached ناحیه
wards ناحیه
reaches ناحیه
subregion ناحیه
partition ناحیه
regional <adj.> ناحیه ای
zones ناحیه
realm ناحیه
reach ناحیه
partitions ناحیه
area ناحیه
realms ناحیه
sympatric هم ناحیه
zone ناحیه
shire ناحیه
situs ناحیه
ward ناحیه
ranged ناحیه
reaching ناحیه
output area ناحیه
regions ناحیه
region ناحیه
districts ناحیه
local <adj.> ناحیه ای
range ناحیه
ranges ناحیه
demesne ناحیه
sector ناحیه
areas ناحیه
sectors ناحیه
proclimax ناحیه
district ناحیه
two phase region ناحیه دو فازی
telephone area ناحیه اتصال
Equator ناحیه استوایی
erogenous zones ناحیه شهوتزا
erogenous zone ناحیه شهوتزا
the abdominal region ناحیه شکم
lumbar ناحیه کمر
terrain زمین ناحیه
regionalism ناحیه گرایی
suppressor area ناحیه بازدارنده
touch spot ناحیه بساوشی
zone of contact ناحیه تماس
work area ناحیه کاری
wernicke's area ناحیه ورنیکه
territorialization ایجاد ناحیه
active area ناحیه فعال
magnetic domain ناحیه مغناطیسی
overflow area ناحیه سرریز
genital zone ناحیه تناسلی
geiger muller region o. plateau ناحیه قطع
frequency region ناحیه فرکانس
forbidden zone ناحیه ممنوع
fixed area ناحیه ثابت
edge zone ناحیه لبه
pyramidal area ناحیه هرمی
depletion layer ناحیه تخلیه
depletion zone ناحیه تخلیه
depletion barrier ناحیه تخلیه
gold field ناحیه زرخیز
goldfield ناحیه زرخیز
output area ناحیه خروجی
littoral ناحیه ساحلی
measuring range ناحیه ی سنجش
motor area ناحیه حرکتی
intermediate zone ناحیه ی میانی
input area ناحیه ورودی
naval district ناحیه دریایی
indifference zone ناحیه خنثی
hypnogenic zone ناحیه خواب زا
oral zone ناحیه دهانی
heat affected zone ناحیه پیوند
depletion area ناحیه تخلیه
radius of action ناحیه رانندگی
baffle area ناحیه کور
scan area ناحیه پیمایش
audio range ناحیه صوتی
sciatic ناحیه چاربند
sector commander فرمانده ناحیه
arid area ناحیه خشک
area search جستجوی ناحیه
climatic region ناحیه اقلیمی
silva ناحیه جنگلی
skid row ناحیه پست
soft spot ناحیه نشست
boom swing ناحیه لرزش
broca's area ناحیه بروکا
buffer area ناحیه میانگیر
range of adjustment ناحیه تنظیم
range of storke ناحیه ضربه
dead space ناحیه کور
critical region ناحیه شاخص
critical region ناحیه بحرانی
critical area ناحیه بحرانی
range of variation ناحیه تغییر
recording eara ناحیه ضبط
residential area ناحیه مسکونی
commutation zone ناحیه کموتاسیون
common area ناحیه مشترک
storage area ناحیه انبارش
zones منطقه ناحیه
region ناحیه فضا
districts ناحیه نظامی
part سهم ناحیه
region ناحیه نظامی
region ناحیه عملیات
regions ناحیه فضا
district ناحیه نظامی
regions ناحیه نظامی
sectors خط کش ریاضی ناحیه
sector خط کش ریاضی ناحیه
Sept ناحیه محصو
zone منطقه ناحیه
slum ناحیه فقیرنشین
slums ناحیه فقیرنشین
regions ناحیه عملیات
deflect انحراف
perversity انحراف
deflecting انحراف
deflects انحراف
deflected انحراف
deviations انحراف
declination انحراف
aberrance انحراف
convergence انحراف
deflections انحراف
agonic بی انحراف
aberration انحراف
perversion انحراف
deviance انحراف
detour انحراف
detours انحراف
slopes انحراف
sloped انحراف
perversions انحراف
slope انحراف
distortions انحراف
falloff انحراف
diversion انحراف
corruption انحراف
diversions انحراف
petty offence انحراف
distortion انحراف
deviation انحراف
skewing انحراف
offsetting انحراف
offset انحراف
inclination انحراف
digression انحراف
variance انحراف
obliqueness انحراف
skew انحراف
metabasis انحراف
lapse انحراف
deflection انحراف
lapses انحراف
lapsing انحراف
deviancy انحراف
skews انحراف
leeway انحراف
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
domain ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
shielding region ناحیه حفافت کننده
local area network شبکه ناحیه محلی
delinquency area ناحیه بزه خیز
domains ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
long wave range ناحیه موج بلند
interference area ناحیه ی تداخل امواج
zonule منطقه یا ناحیه کوچک
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
motor perceptual region ناحیه حرکتی- ادراکی
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
crygenic region ناحیه انجماد سنجی
common storage area ناحیه اشتراکی انباره
fingerprint region ناحیه اثر انگشتی
reverse flow regin ناحیه جریان معکوس
regionalistic منطقهای ناحیه گرای
regionalist منطقهای ناحیه گرای
popliteal مربوط به ناحیه رکبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com