English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English Persian
foot rot ناخوشی پا در گاو و گوسفند
Other Matches
sheepwalk مرتع گوسفند چراگاه گوسفند
an intercurrent disease ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
mutton گوسفند
rams گوسفند نر
rammed گوسفند نر
ram گوسفند نر
heder گوسفند نر
sheep گوسفند
persian lamb گوسفند قره کل
sheepcote اغل گوسفند
pestles ران گوسفند
sheep چرم گوسفند
pestle ران گوسفند
sheepfold اغل گوسفند
sheep's feet پاچه گوسفند
sheep walk چراگاه گوسفند
kade شپش گوسفند
ked شپش گوسفند
fat tailed sheep گوسفند ایرانی
merino گوسفند مرینوس
ovine شبیه گوسفند
reeve اغل گوسفند
sheep cote اغل گوسفند
sheep fold اغل گوسفند
sheppy اغل گوسفند
the fat tail of a sheep دنبه گوسفند
folds اغل گوسفند
folded اغل گوسفند
mutton گوشت گوسفند
fold اغل گوسفند
sheepskin پوست گوسفند
rump دنبه گوسفند
rumps دنبه گوسفند
sheep skin پوست گوسفند
duff سرقت گوسفند
folded دسته یا گله گوسفند
krimmer پوست گوسفند خاکستری
longhorn گوسفند شاخ دراز
fold دسته یا گله گوسفند
riblet انتهای دنده گوسفند
cabretta چرم نرم گوسفند
drover دلال گاوو گوسفند
coop اغل گوسفند زندان
dorset horn گوسفند شاخ بلندانگلیسی
ewe wool پشم گوسفند ماده
folds دسته یا گله گوسفند
TO set the fox to keep the geese . <proverb> گوسفند را به گرگ سپردن .
wether گوسفند اخته خواجه
thurl مفصل خاصره گوسفند
shropshire نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
bighorn نوعی گوسفند کوهی امریکایی
gid سرگیجه گوسفند و امثال ان گیج
wiltshire نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
trichosis ناخوشی مو
sickness ناخوشی
sicknesses ناخوشی
morbidness ناخوشی
unhealthiness ناخوشی
invalidism ناخوشی
morbidity ناخوشی
pathogenetic ناخوشی زا
ill health ناخوشی
diseases ناخوشی
maladies ناخوشی
disease ناخوشی
malady ناخوشی
illnesses ناخوشی
had health ناخوشی
illness ناخوشی
indisposedness ناخوشی
chamois چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
breakaway هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو رم
gigot ران گوسفند و غیره که پخته باشد
selected breed [گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
dorper گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
laryngopathy ناخوشی خرخره
diagnoses تشخیص ناخوشی
to be infected with disease ناخوشی راواگیرکردن
impaludism ناخوشی مردابی
mal de mer ناخوشی دریا
pathognomic نماینده ناخوشی
out break of a disease شیوع ناخوشی
morbific تولیدکننده ناخوشی
pathogeny پیدایش ناخوشی
morbific ناخوشی اور
myopathy ناخوشی ماهیچه
morbid anatomy از لحاظ ناخوشی
maldemer ناخوشی دریا
pathognomomical نماینده ناخوشی
microzym میکرب ناخوشی
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
estival ناخوشی تابستانی
diseases of this nature اینگونه ناخوشی ها
enteropathy ناخوشی رودهای
dermatopathy ناخوشی پوست
spell حمله ناخوشی
bulimy ناخوشی گرسنگی
spelled حمله ناخوشی
morbid ویژه ناخوشی
spells حمله ناخوشی
liver ناخوشی جگر
livers ناخوشی جگر
diagnosis تشخیص ناخوشی
liver trouble ناخوشی جگر
biliousness ناخوشی زردابی
hepatic disease ناخوشی جگر
fleeces پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleecing پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
suet چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
Baa! بع! [صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
fleece پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
suint عرق خشک شده روی پشم گوسفند
fleshing تنگ اشغال گوسفند در موقع پوست کنی
leg of mutton دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
sickleave مرخصی بابت ناخوشی
attacks اصابت یا نزول ناخوشی
attacked اصابت یا نزول ناخوشی
attack اصابت یا نزول ناخوشی
to swing the lead خود را به ناخوشی زدن
psychiater پزشک ناخوشی دماغی
pellagrous دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
psychopathic وابسته به ناخوشی دماغی
cirrhosis ناخوشی الکی جگر
pandemics ناخوشی همه گیر
pestilence ناخوشی همه جاگیر
unhealthy ناخوش ناخوشی اور
qualm ناخوشی همه جاگیر
diagnostic وابسته به تشخیص ناخوشی
qualms ناخوشی همه جاگیر
contagions سرایت ناخوشی واگیر
pandemic ناخوشی همه گیر
arthropathy ناخوشی بند یا مفصل
mycotic دچار ناخوشی قارچی
bunt ناخوشی قارچی گندم
morbidly بطور ناخوشی یا فاسد
epidmic disease ناخوشی همه جا گیر
paragrahia ناخوشی غلط نویسی
pathogenesis مبحث پیدایش ناخوشی
epizootic ناخوشی همه گیرحیوانی
laryngopathy ناخوشی خشک نای
metastasis جابجا شدن ناخوشی
contagion سرایت ناخوشی واگیر
he is liable to become sick اماده ناخوشی است
immune from disease مصون از گرفتن ناخوشی
illness faded her beauty ناخوشی زیبایی اوراکاست
otological وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
idiopathy علاقه خاص ناخوشی جداگانه
mycetoma یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
hydropathic وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
nephritic درمان کننده ناخوشی گرده
pathognomic وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
pyretotherapy معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
skiver چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
to i. the germs of a disease میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
pathognomonic وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
To pretend sickness(ignorance). تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
hydrargyia or rism مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
foot and mouth یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
bock یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
the disease threatens to sprea این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
orthopaedy معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
framboesia ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
intercurreace مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
germtheory فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
prosodemic درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
humoral pathology علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
pellagra یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
galvanist متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
pebrine یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
psilosis یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
vives یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
pliantly polonica یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
kemp پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
kilim [glim] گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
baa بع بع کردن مثل گوسفند صدا کردن
ba بع بع کردن مثل گوسفند صدا کردن
to pretend illness نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
helminthiasis ابتلاء به کرم روده ناخوشی کرم
invermination دچاری به کرم روده ناخوشی کرم
mycosis ناخوشی قارچی بیماری قارچی
lincoln ایالت لینکلن شایر انگلستان گوسفند نژاد لینکلن شایر ابراهام لینکلن
aestival تابستانی ناخوشی تابستانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com