Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
English
Persian
contralateral neglect
نادیده انگاری دگرسو
Other Matches
contralateral
دگرسو
imaginary
انگاری
minimization
کم انگاری
presupposition
پیش انگاری
insouciance
سهل انگاری
anthropomorphism
انسان انگاری
nonchalance
سهل انگاری
presuppositions
پیش انگاری
imaginary
جزء انگاری
negligence
سهل انگاری
nihilism
نیست انگاری
imaginary root
ریشه ی انگاری
imaginary axis
محور انگاری
cryptomnesia
نو انگاری خاطره
laches
سهل انگاری
imaginary part
جزء انگاری
indifference
لاقیدی سهل انگاری
enelicomorphism
بزرگسال انگاری کودک
reification
شیئی انگاری مفهومها
zoomorphism
حیوان ریخت انگاری
sour grapes mechanism
مکانیسم ناچیز انگاری
necromimesis
خود مرده انگاری
theomania
خود خدا انگاری
neghgent
غفلت کار سها انگاری
to greenwash
نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
talk someone's ear off
<idiom>
آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده
[اصطلاح روزمره]
unseen
نادیده
unobserved
نادیده
disregarding
نادیده گرفتن
overslaugh
نادیده گذشتن
scotomization
نادیده گیری
the invisible
خدای نادیده
to skips over
نادیده گذستن از
pass off
نادیده گرفتن
to slip off or away
نادیده رفتن
dissembling
نادیده گرفتن
ignores
نادیده پنداشتن
ignored
نادیده پنداشتن
ignore
نادیده پنداشتن
disregards
نادیده گرفتن
disregarded
نادیده گرفتن
disregard
نادیده گرفتن
ignoring
نادیده پنداشتن
dissembles
نادیده گرفتن
dissembled
نادیده گرفتن
dissemble
نادیده گرفتن
towink at
نادیده پنداشتن
The culpable action may be done wilfully or by negligence.
عمل قابل مجازات ممکن است آگاهانه یا با سهل انگاری انجام شود.
to let something slip
چیزی را نادیده گرفتن
to turn a blind eye to something
چیزی را نادیده گرفتن
to pass over
نادیده رد شدن ازپهلو
To turn a blind eye to something. To overlook something.
چیزی را نادیده گرفتن
unheeded
بیاهمیت نادیده بیتفاوت
His sculptures blend into nature as if they belonged there.
مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
maskable
آنچه نادیده گرفتنی است
ignore
نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignored
نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignores
نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
To overlook. To turn a blind eye.
چشم پوشیدن (نادیده گرفتن )
ignoring
نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
blinks
نادیده گرفته نگاه مختصر
overleap
جستن از روی نادیده گذشتن از
blink
نادیده گرفته نگاه مختصر
blinked
نادیده گرفته نگاه مختصر
skipped
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skip
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skips
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
pass by
از پهلوی چیزی رد شدن نادیده انگاشتن
slurring
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurred
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurs
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
bucket
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
disables
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
buckets
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
disable
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disabling
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
noises
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noise
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
skips
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
rem
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
ring shift
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
remark
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarking
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
ended
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
interrupt
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupting
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupts
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
shift
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com