|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 11 (2 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
her name | نامش | ||||
its name | نامش | ||||
Other Matches | |||||
to ask somebody's name | از کسی نامش را پرسیدن | ||||
he is john by name | نامش جان است | ||||
His nave was struck off the list. | نامش را از فهرست زده اند | ||||
head liner | کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست | ||||
write-in | رای دادن به کسی که نامش در فهرست کاندیدها نیست | ||||
quantum | بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد | ||||
writes | رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف | ||||
write | رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف | ||||
name part | بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |
Recent search history | |
|