Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
derbies
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derby
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
Other Matches
horse race
مسابقه اسب دوانی
dash
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashed
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashes
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
poolroom
اطاق شرط بندی مسابقه اسب دوانی
hand
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
selling race
مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
plater
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
horsey
وابسته به اسب دوانی معتاد به اسب دوانی
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
horse racing
اسب دوانی
races
اسب دوانی
raced
اسب دوانی
race
اسب دوانی
race card
برنامه اسب دوانی
jockeying
اسب دوانی فریب
jockey
سوارکاراسب دوانی شدن
jockeys
سوارکاراسب دوانی شدن
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
hippodrome
[میدان اسب دوانی یونانی]
hurdles
اسب دوانی با پرش از ارتفاع
hurdle race
اسب دوانی با پرش از موانع
hippodrome
میدان اسب دوانی سیرک
sweepstakes
شرط بندی در اسب دوانی
pari mutuel
شرط بندی در اسب دوانی
sweepstake
شرط بندی در اسب دوانی
hurdle
اسب دوانی با پرش از ارتفاع
sweep stake
شرط بندی اسب دوانی
sweep stakes
شرط بندی اسب دوانی
the hurdles
اسپ دوانی با پرش از موانع
to ride a race
در اسب دوانی شرکت کردن
jockey
نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
jockeys
نیرنگ زدن اسب دوانی کردن
postward
بسوی محل شروع اسب دوانی
steeplechase
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
steeplechases
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
totalisator
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalizator
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
totalizer
ماشین ثبت شرط بندی اسب دوانی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
grandstand
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
paddocks
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
grandstands
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
paddock
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
ringman
کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
albion
انگلیس
the english
انگلیس ها
Britain
انگلیس
oppidan
شهری
towny
شهری
townswoman
زن شهری
twonsman
شهری
townee
شهری
burgess
شهری
civil
شهری
urban
<adj.>
<noun>
شهری
city slicker
شهری
civic
شهری
townspeople
شهری
municipal
شهری
citizen
شهری
citizens
شهری
Britishers
تبعه انگلیس
Whitehall
دولت انگلیس
Britisher
تبعه انگلیس
Downing Street
دولت انگلیس
the british legation
سفارت انگلیس
Britons
خاک انگلیس
Briton
خاک انگلیس
British
اهل انگلیس
Great Britain
کشور انگلیس
englishism
انگلیس مابی
englander
اهل انگلیس
british possessions
متصرفات انگلیس
citify
شهری کردن
urbanising
شهری کردن
town meeting
انجمن شهری
urbanises
شهری کردن
urbanize
شهری کردن
urbanization
شهری سازی
urbanised
شهری کردن
interurban
داخل شهری
tramcar
واگن شهری
local
مکانی شهری
urbanizing
شهری کردن
urbanized
شهری کردن
urbanizes
شهری کردن
town house
خانه شهری
metropolitan
مادر شهری
townsfolk
مردم شهری
suburban
برون شهری
streetcar
تراموای شهری
streetcars
تراموای شهری
town houses
خانه شهری
phiadelphian
شهری ازامریکا
civil
خدمات شهری
locals
مکانی شهری
urban rug
قالی شهری
placing
میدان شهری
places
میدان شهری
urban servitudes
خدمات شهری
urban renewal
توسعه شهری
urban renewal
احیای شهری
extra-mural
فرا شهری
people
تن
[جمعیت شهری]
place
میدان شهری
urban population
جمعیت شهری
briticism
اصطلاحات خاص انگلیس
tunics
کت کوتاه سربازان انگلیس
john bull
لقب ملت انگلیس
C. of E
مخفف کلیسای انگلیس
regiments
گردان در ارتش انگلیس
subject to the british rule
تابع حکومت انگلیس
farthing
پول خرد انگلیس
farthings
پول خرد انگلیس
regiment
گردان در ارتش انگلیس
House of Commons
مجلس عوام انگلیس
Anglican
وابسته بکلیسای انگلیس
Anglicans
وابسته بکلیسای انگلیس
House of Lords
مجلس لردهای انگلیس
Union Jacks
پرچم ملی انگلیس
Union Jack
پرچم ملی انگلیس
tunic
کت کوتاه سربازان انگلیس
terry
سربازمدافع مرزی انگلیس
excalibur
شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
hundredweight
وزنهای که در انگلیس با 211رطل
white hall
هیئت حاکمه انگلیس
hundredweights
وزنهای که در انگلیس با 211رطل
half sovereign
سکه زر ده شیلینکی انگلیس
he was sent to england
به انگلیس اعزام کردند
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
townswoman
دختر شهری فاحشه
urbanity
اعتیاد بزندگی شهری
intercity train
قطار بین شهری
urbanism
اعتیاد بزندگی شهری
ephebe
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
drop letter
نامه پست شهری
trolley car
واگن برقی شهری
trolleybus
واگن برقی شهری
To lay siege to a city .
شهری را محاصره کردن
civil defense
پدافند ازمناطق شهری
sienna
نام شهری در ایتالیا
ley den
نام شهری در هلند
to patrol a town
شهری را گشت زدن
street car
راه اهن شهری
plantagenet
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
HMS
مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
pict
مردمان غیر سلتی انگلیس
subject to the british rule
تحت تسلط دولت انگلیس
dukes
لقب موروثی اعیان انگلیس
anglicanism
اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
duke
لقب موروثی اعیان انگلیس
fusilier
هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
prince royal
پسر ارشد پادشاه انگلیس
princessroyal
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
fusileer
هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
shilling
شیلینگ واحد پول انگلیس
shillings
شیلینگ واحد پول انگلیس
urban
مربوط به شهر مراکز شهری
inverness
اینورس نام شهری دراسکاتلند
intercity train
قطار بین شهری با توقف
post town
شهری که پستخانه مستقل دارد
toll calls
مخابره تلفنی خارج شهری
Coventry
نام شهری است درانگلستان
culturing
عوارض شهری مناطق شهرنشین
liverpudlian
اهل لیورپول شهری ازانگلیس
toll call
مخابره تلفنی خارج شهری
exurb
ناحیه یا منطقهء خارج شهری
culture
عوارض شهری مناطق شهرنشین
cultures
عوارض شهری مناطق شهرنشین
mushroom city
شهری که زود ترقی میکند
to prostrate a city
شهری را با خاک یکسان کردن
A series of city improvement works.
یکرشته کارهای عمرانی شهری
town meeting
انجمن بلدی شورای شهری
to raze a city to the ground
شهری را با خاک یکسان کردن
pennies
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
shovel hat
کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
Test match
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
florin
پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
Whig
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
florins
پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
penny
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
Free Classicism
[سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Test matches
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Whigs
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
shaken
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
streetwise
ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
urbiculture
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com