Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
wordstar
نام یک بسته نرم افزاری ورد استار
Other Matches
software package
بسته نرم افزاری
ventura
یک بسته نرم افزاری نشررومیزی و برجسته
software package
بسته پیش نوشته نرم افزاری
dbase iii
بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
framework
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه
frameworks
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه
user
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
users
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
engine
بخشی از بسته نرم افزاری که تابع خاصی را انجام میدهد
superscripsit
بسته نرم افزاری که به منظور پردازش کلمه درسیستمهای ریزکامپیوتر بکارمی رود
visicalc
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
stargauge
استار گیج
scripsit
بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
images
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
enhancements
توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
toolkit software
بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
crashing
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
generic
که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
crashed
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
diagnostic
وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
crashes
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
diagnostic
محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
troubleshooters
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
troubleshooter
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
assembles
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
unrecoverable error
خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
assemble
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
processor
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
diagnostics
تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
tunes
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
vendors
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
floppy discs
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety nets
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppies
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
general
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
generals
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
safety net
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppy disk
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
OS
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
equipment
خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
kludge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
diagnosis
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnoses
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
language
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
packets
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
Intel
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
hard failure
نارسایی سخت افزاری خرابی سخت افزاری
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
implemental
افزاری
hardwired
سخت افزاری
software security
امنیت نرم افزاری
software development
توسعه نرم افزاری
software compatible
همسازی نرم افزاری
software compatible
سازگاری نرم افزاری
software compatability
سازگاری نرم افزاری
software company
شرکت نرم افزاری
ACPI
سیستم نرم افزاری
software documents
مستندات نرم افزاری
software product
محصول نرم افزاری
software house
مرکز نرم افزاری
software mointor
مبصر نرم افزاری
software house
خانه نرم افزاری
advanced
سیستم نرم افزاری
software system
سیستم نرم افزاری
software piracy
سرقت نرم افزاری
software protection
حفافت نرم افزاری
software switch
گزینه نرم افزاری
hard error
خطای سخت افزاری
hardware resources
منابع سخت افزاری
knowledge
نرم افزاری که دانش
hardware monitor
مبصر سخت افزاری
microinstruction
دستور سخت افزاری
hardware key
کلید سخت افزاری
hardware dependent
وابستگی سخت افزاری
hardware check
مقابله سخت افزاری
hard sector
قطاع سخت افزاری
software encryption
پنهان کردن نرم افزاری
software command language
زبان فرمانی نرم افزاری
software transportability
قابلیت انتقال نرم افزاری
hardware description language
زبان تشریع سخت افزاری
software mointor
دیده بان نرم افزاری
megatons
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megaton
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
operational weapon
جنگ افزاری که در عملیات مورداستفاده میباشد
MIDI sequencer
1-نرم افزاری که به کاربر امکان ضبط
hardware reset
باز راه اندازی سخت افزاری
mastered
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
virus
نرم افزاری که ویروس را از فایل حذف میکند
interpreters
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
interpreter
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
controllers
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
controller
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
masters
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
viruses
نرم افزاری که ویروس را از فایل حذف میکند
bundled software
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
user
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
interpretative
نرم افزاری که کد تفسیر سطح بالا را به دستورات که ماشین
priority
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
decoder
نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
priorities
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
disassembler
نرم افزاری که برنامه کد ماشین را به حالت اسمبلی بر می گرداند
compiler
نرم افزاری که برنامه کدگذاری شده به حالت دیگر
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
enhancer
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
users
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
connected
بسته
pent
بسته
packets
بسته
shut
بسته
bagful
یک بسته
datagram
یچ بسته
interdependent
به هم بسته
shutting
بسته
fardel
بسته
pack box
بسته
closed
بسته
grumous
بسته
corked
بسته
crossed cheque
چک بسته
solid
بسته
barred
بسته
imperforate
بسته
shook
بسته
solids
بسته
clotty
بسته
shuts
بسته
stacks
بسته
stacked
بسته
stack
بسته
ice bound
یخ بسته
packet
بسته
curdy
بسته
crossed chaque
چک بسته
pack
بسته
parcel
بسته
parcels
بسته
bunged up
بسته
logical
یچ بسته
packaged
بسته
uncrossed
بسته
trusser
بسته
bundling
بسته
packs
بسته
strikebound
بسته
packages
بسته
bundle
بسته
bundles
بسته
fronted
صف بسته
clotted
بسته
jellied
بسته
packed
بسته ای
kits
بسته
kit
بسته
pinioned
کت بسته
package
بسته
indirect objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objecting
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objected
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
wizards
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
wizard
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
direct objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
hazards
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
functional
سخت افزار یا نرم افزاری که آن طور که باید کار میکند
hazarding
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
aiding
سخت افزار یا نرم افزاری که کمک به یافتن خطا میکند
managers
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
machine
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machined
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machines
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
manager
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
combi player
درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
aided
سخت افزار یا نرم افزاری که کمک به یافتن خطا میکند
mission critical
برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
denistall
کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
checking
نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
hazard
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
aid
سخت افزار یا نرم افزاری که کمک به یافتن خطا میکند
hazarded
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
emulation
نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
diagnostic
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com