Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (5 milliseconds)
English
Persian
satellite navigation
ناوبری ماهوارهای
Other Matches
navigation mode
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
inertial navigation
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
satellite defense
پدافند ماهوارهای
satellite communications
مخابره ماهوارهای
satellite computer
کامپیوتر ماهوارهای
early spring
سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
satelloid
ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
wheel satellite
ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
universal drafting machine
خط کش ناوبری
navigating bridge
پل ناوبری
navigation
ناوبری
aids to navigation
کمکهای ناوبری
piloted
ناوبری کردن
pilot
راهنمای ناوبری
dead reckonning
ناوبری کور
bathymetric navigation
ناوبری ژرفایافتی
inertial navigation
ناوبری لختی
pilot
ناوبری کردن
radio navigation
ناوبری رادیویی
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
navigates
ناوبری کردن
pilots
ناوبری کردن
navigation light
چراغهای ناوبری
navigating
ناوبری کردن
navigated
ناوبری کردن
navigate
ناوبری کردن
piloted
راهنمای ناوبری
coast
ناوبری کرانهای
coasts
ناوبری کرانهای
aerial navigation
ناوبری هوایی
pilots
راهنمای ناوبری
celestial navigation
ناوبری نجومی
navigational grid
شبکه کمکی ناوبری
hyperbolic navigation system
روش ناوبری هذلولی
omega
سیستم ناوبری امگا
navigational aids
وسایل کمک ناوبری
inertial navigation system
سیستم ناوبری ماندی
aeronautical chart
نقشه ناوبری هوایی
aids to navigation
وسایل کمک ناوبری
air plot
نقشه ناوبری هوایی
vectors
مسیر ناوبری هواپیما
stellar inertial navigation
ناوبری لختی ستارهای
vector
مسیر ناوبری هواپیما
dead reckonning tracer
میز ناوبری کور
navigational grid
بادزن کمک ناوبری
day beacon
برج ناوبری روز
subsurface navigation
ناوبری زیر سطحی
tacan
سیستم ناوبری تاکان
plotting chart
نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
radio range station
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
visual flight
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
piloting
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
tactical air navigation
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
aeronautical plotting chart
نقشه مخصوص ناوبری هوایی
celestial navigation
ناوبری بااستفاده از صور فلکی
radio navigation
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
astro tracker
وسیله ناوبری خودکار نجومی
day beacon
برج ناوبری مورد استفاده درروز
hyperbolic navigation
ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
coasting
ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
aeronautical information overprint
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
augmentation support set
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
aeronautical plotting chart
نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
pursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
situation indicator
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
radial
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
dead reckonning tracer
وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
shoran
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
pseudopursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
pseudostereo
ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
radar danning
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
radio range
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
plotting
رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
meaconing
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
consol
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
aeronautical station
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
plotter
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
landing aids
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com