Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
convoy leaver
ناوهای ترک کننده ستون
Other Matches
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
backlogs
ستون فقرات تقویت کننده
backlog
ستون فقرات تقویت کننده
aqueduct
ابگذر ناوهای
assault ships
ناوهای نیروبر
aqueducts
ابگذر ناوهای
antisurface
ضد ناوهای شناور
assault ships
ناوهای هجومی اب خاکی
convoy through escort
ناوهای اسکورت نزدیک
sister ship
ناوهای هم شکل و هم نوع
service craft
ناوهای خدماتی دریایی
sea echelon
بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
boat lanes
خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
tac log group
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
column
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
columns
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post
از این ستون بان ستون
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
pile
ستون ستون لنگرگاه
piled
ستون ستون لنگرگاه
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
indian file
ستون یک
post-
ستون
acroterium
پا ستون
acroterion
پا ستون
acroter
پا ستون
column by column
ستون به ستون
columns
ستون ها
column
ستون
strut
ستون
shafts
ستون
escape
ستون
posts
ستون
posted
ستون
bar
ستون
bars
ستون
pillars
ستون
overhead
سر ستون
cantilever bridge
ستون پل
column base
ته ستون
acantha
ستون
pier
ستون
post
ستون
columnar
در ستون ها
stud
ستون
jamb
ستون
piers
ستون
pillar
ستون
jambs
ستون
hypophyge
پا ستون
staple
ستون
stapled
ستون
stapling
ستون
stanchion
ستون
astylar
بی ستون
columns
ستون
filed
ستون
army corpa
ستون
beam
ستون
beams
ستون
file
ستون
fasciculus gracilis
ستون گل
shaft
ستون
pile
ستون پل
pile
ستون
piled
ستون پل
piled
ستون
plinths
ته ستون
single file
به ستون یک
struts
ستون
indian or single file
ستون یک
strutted
ستون
column
ستون
plinth
ته ستون
single file
ستون یک
posted
دیرک ستون
creditor
ستون بستانکار
stelar
ستون وار
stelar
ستون دار
post-
دیرک ستون
storming column
ستون حمله
route column
ستون راهپیمایی
entasis
[برآمدگی در ستون ها]
die
ازاره ستون
detached
ستون مستقل
detached
ستون مجزا
semi-column
نیم ستون
route column
ستون راه
estipite
نیم ستون
cora
[ستون پیکر زن]
stylar
ستون وار
conge
[بالشتکی سر ستون]
posts
دیرک ستون
post
دیرک ستون
tapering
ستون سر باریک
cradled
کلاف سر ستون
cradle
کلاف سر ستون
single file
یک ردیف ستون
comment column
ستون توضیحی
packed column
ستون پر شده
monoliths
ستون یک پارچه
monolith
ستون یک پارچه
plinths
پایه ستون
jamb-shaft
میله ستون
jamb-shaft
ستون فرعی
boom
ستون عمودی
hempel column
ستون همپل
half-column
نیمه ستون
rachis
ستون فقرات
piers
اسکله ستون
cradles
کلاف سر ستون
pier
اسکله ستون
echellon
ستون پله
booms
ستون عمودی
boomed
ستون عمودی
isoculculating column
دسته ستون
columniform
ستون مانند
fractionating column
ستون تجزیه
column
ستون روزنامه
keels
ستون فقرات
keel
ستون فقرات
trunk
بدنه ستون
trunks
بدنه ستون
principal balustre
زیر ستون
booming
ستون عمودی
guide column
ستون راهنما
colonnades
ستون بندی
colonnades
ردیف ستون
colonnade
ستون بندی
pillars
ستون ساختن
column
ستون نظامی
pillar
ستون ساختن
vertebral column
ستون فقرات
vertebral column
ستون مهره
vigreaux cloumn
ستون ویگرو
debtor
ستون بدهکار
footstall
پایه ستون
footstall
ازاره یا ته ستون
foot block
بالشتک ستون
plinth
پایه ستون
fifth cloumn
ستون پنجم
debtors
ستون بدهکار
debit side
ستون بدهکار
pott's disease
سل ستون فقرات
positive column
ستون مثبت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com