Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English
Persian
saviour
نجات دهنده
saviours
نجات دهنده
savior
نجات دهنده
Search result with all words
redeemer
رهایی بخش نجات دهنده
redeemers
رهایی بخش نجات دهنده
lifesaver
نجات دهنده زندگانی
lifesaving
نجات دهنده زندگی
salvor
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
Other Matches
lifebuoy
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
rescued
نجات
rescuing
نجات
life vest
کت نجات
liberation
نجات
salvation
نجات
life jacket
کت نجات
rescues
نجات
rescue
نجات
escape line
خط نجات
livery
نجات
safety
نجات
liveries
نجات
life raft
قایق نجات
salvation
سبب نجات
rescue basket
زنبیل نجات
survives
نجات دادن
life vest
جلیقه نجات
life boad
قایق نجات
life net
تور نجات
salvable
نجات یافتنی
rescue operation
عملیات نجات
life line
طناب نجات
life line
بند نجات
lifeguard submarine
زیردریایی نجات
liferaft
شناوه نجات
redeliver
از نو نجات دادن
survivors
نجات یافتگان
parachut
چتر نجات
surviving
نجات دادن
survived
نجات دادن
plane guard
ناوگارد نجات
plane guard
ناو نجات
delivers
نجات دادن
recover
نجات دادن
survival suit
لباس نجات
recovering
نجات دادن
salvageable
قابل نجات
survive
نجات دادن
lifesaving
نجات غریق
refugee relief
نجات پناهندگان
lifebelts
کمربند نجات
lifebelt
کمربند نجات
survival pack
بسته نجات
recovers
نجات دادن
deliver
نجات دادن
lifeguard
نجات غریق
resuscitation
نجات غریق
saved
نجات دروازه
safety belts
کمربند نجات
saves
نجات دروازه
safety belt
کمربند نجات
crash boat
قایق نجات
save
نجات دروازه
lifeguards
نجات غریق
parachute
چتر نجات
breeches buoy
بویه نجات
life float
قایق نجات
safety boat
قایق نجات
deep submergence
زیردریایی نجات
parachuting
چتر نجات
parachutes
چتر نجات
parachuted
چتر نجات
life boat
کرجی نجات
life buoy
بویه نجات
fire escape
نردبان نجات
fire escapes
نردبان نجات
stole
جلیقه نجات
lifeboat
قایق نجات
lifeboats
قایق نجات
life jacket
جلیقه نجات
life buoy
حلقه نجات
life belt
کمربند نجات
life buoy
حلقه نجات غریق
rescue chamber
اطاقک نجات زیردریایی
fire and rescue
نجات و اطفای حریق
salvages
از خطرنابودی نجات دادن
life belt
لاستیک نجات غریق
mae west
جلیقه نجات فشاری
salvaging
از خطرنابودی نجات دادن
helicopter rescue net
تور نجات هلیکوپتر
helicopter rescue strop
کمربند نجات هلیکوپتر
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
rescue and assistance
عملیات نجات و مددکاری
lifesaving
وسیله نجات غریق
liferaft
قایق نجات لاستیکی
lifeguard
مامور نجات غریق
life vest
لباس نجات غریق
lifeguard
گارد نجات دریایی
pararescue team
تیم تجسس و نجات
survivors
نجات یافتگان از مرگ
lifeguards
مامور نجات غریق
lifeguards
گارد نجات دریایی
pararaft
وسایل نجات چتربازی
salvage
از خطرنابودی نجات دادن
paradrop
بارریزی باچتر نجات
life belt
کمربند نجات غریق
salvaged
از خطرنابودی نجات دادن
soteriology
مبحث نجات رستگاری
salvage
اموال نجات یافته از خطر
lifeline
طناب یارسن نجات غواص
saves
نجات دادن پس انداز کردن
unsaved
محفوظ نشده نجات نیافته
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
save one's neck/skin
<idiom>
نجات خوداز خطر ومشکل
salvaged
اموال نجات یافته از خطر
life line
طناب وصل به حلقه نجات
save
نجات دادن پس انداز کردن
helicopter double rescue harness
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
salvaging
اموال نجات یافته از خطر
fire and rescue
عملیات نجات و اطفای حریق
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
lifelines
طناب یارسن نجات غواص
salvage money
جایزه نجات کشتی یا محموله
saved
نجات دادن پس انداز کردن
salvages
اموال نجات یافته از خطر
lifesaver
عضودسته نجات غریق وامثال ان
escaped
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
to rescue people from the water
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
to rescue somebody from drowning
کسی را از غرق شدن نجات دادن
escapes
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escape
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaping
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
survives
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
andromeda
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
make a run for it
<idiom>
برای نجات جان فرار کردن
survive
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
deep submergence
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
survived
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
life jacket
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
ski patrolman
عضو گروه نجات در پیست اسکی
surviving
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
reclaim
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
salvage
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
para bomb
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
reclaims
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaiming
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvaging
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettison
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisons
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
ski patrol
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
salvaged
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvages
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
particularism
اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
vent
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
anchor line extension kits
جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
venting
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
escape line
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
vented
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
roll forward
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
aviation life support equipment
وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
salvaging
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
survival
باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
survivals
باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
risers
انشعابات عمومی چتر نجات ستونها یا طنابهای عمودی ناو طنابهای شانهای چترنجات
salvage
نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvaged
نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvaging
نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvages
نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
tie
بند پارچهای جلیقه نجات بند
kick save
نجات دروازه با پای دروازه بان
life jacket
لباس نجات لباس چوب پنبهای
ties
بند پارچهای جلیقه نجات بند
jogger
هل دهنده
joggers
هل دهنده
donar
دهنده
giver
دهنده
shover
هل دهنده
donor
دهنده
irriguous
اب دهنده
transferor
دهنده
pusher
هل دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com