Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
salvable
نجات یافتنی
Other Matches
lifebuoy
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
detectable
یافتنی
acquirable
یافتنی
retrievable
باز یافتنی
achievable
دست یافتنی
accessible
دست یافتنی
stretchable
بسط یافتنی
get table
دست یافتنی
terminable
پایان یافتنی
depletable
تقلیل یافتنی
achievable
<adj.>
دست یافتنی
makable
<adj.>
دست یافتنی
workable
<adj.>
دست یافتنی
executable
<adj.>
دست یافتنی
practicable
<adj.>
دست یافتنی
possible
[doable, feasible]
<adj.>
دست یافتنی
manageable
<adj.>
دست یافتنی
makeable
<adj.>
دست یافتنی
contrivable
<adj.>
دست یافتنی
makable
[spv. makeable]
<adj.>
دست یافتنی
feasible
<adj.>
دست یافتنی
doable
<adj.>
دست یافتنی
transmutable
قلب ماهیت یافتنی
protractile
بسط وتوسعه یافتنی
traceable
جستجو کردنی یافتنی
get at able
یافتنی پیدا کردنی
transmutative
قلب ماهیت یافتنی
getatable
قابل دسترس توفیق یافتنی
superable
تفوق یافتنی فائق شدنی
life vest
کت نجات
life jacket
کت نجات
liberation
نجات
salvation
نجات
escape line
خط نجات
rescuing
نجات
liveries
نجات
safety
نجات
rescued
نجات
livery
نجات
rescues
نجات
rescue
نجات
life jacket
جلیقه نجات
parachutes
چتر نجات
life line
بند نجات
life line
طناب نجات
life buoy
بویه نجات
life float
قایق نجات
deep submergence
زیردریایی نجات
resuscitation
نجات غریق
crash boat
قایق نجات
breeches buoy
بویه نجات
parachuting
چتر نجات
life boat
کرجی نجات
safety boat
قایق نجات
life belt
کمربند نجات
life buoy
حلقه نجات
life net
تور نجات
life raft
قایق نجات
life boad
قایق نجات
lifebelts
کمربند نجات
lifebelt
کمربند نجات
survival suit
لباس نجات
life vest
جلیقه نجات
lifeguard submarine
زیردریایی نجات
liferaft
شناوه نجات
lifesaving
نجات غریق
parachut
چتر نجات
plane guard
ناوگارد نجات
plane guard
ناو نجات
redeliver
از نو نجات دادن
refugee relief
نجات پناهندگان
rescue basket
زنبیل نجات
rescue operation
عملیات نجات
salvageable
قابل نجات
savior
نجات دهنده
survival pack
بسته نجات
survive
نجات دادن
saviours
نجات دهنده
lifeboats
قایق نجات
lifeboat
قایق نجات
stole
جلیقه نجات
fire escapes
نردبان نجات
fire escape
نردبان نجات
safety belt
کمربند نجات
saviour
نجات دهنده
survived
نجات دادن
survives
نجات دادن
surviving
نجات دادن
delivers
نجات دادن
deliver
نجات دادن
survivors
نجات یافتگان
recover
نجات دادن
recovering
نجات دادن
recovers
نجات دادن
salvation
سبب نجات
safety belts
کمربند نجات
lifeguards
نجات غریق
lifeguard
نجات غریق
save
نجات دروازه
saved
نجات دروازه
parachute
چتر نجات
parachuted
چتر نجات
saves
نجات دروازه
rescue and assistance
عملیات نجات و مددکاری
lifeguards
گارد نجات دریایی
paradrop
بارریزی باچتر نجات
life vest
لباس نجات غریق
lifeguards
مامور نجات غریق
salvage
از خطرنابودی نجات دادن
liferaft
قایق نجات لاستیکی
lifesaver
نجات دهنده زندگانی
rescue chamber
اطاقک نجات زیردریایی
survivors
نجات یافتگان از مرگ
pararaft
وسایل نجات چتربازی
mae west
جلیقه نجات فشاری
pararescue team
تیم تجسس و نجات
lifesaving
نجات دهنده زندگی
salvaging
از خطرنابودی نجات دادن
salvages
از خطرنابودی نجات دادن
lifesaving
وسیله نجات غریق
life belt
کمربند نجات غریق
helicopter rescue strop
کمربند نجات هلیکوپتر
life belt
لاستیک نجات غریق
helicopter rescue net
تور نجات هلیکوپتر
life buoy
حلقه نجات غریق
lifeguard
مامور نجات غریق
lifeguard
گارد نجات دریایی
fire and rescue
نجات و اطفای حریق
soteriology
مبحث نجات رستگاری
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
salvaged
از خطرنابودی نجات دادن
lifeline
طناب یارسن نجات غواص
salvage money
جایزه نجات کشتی یا محموله
save one's neck/skin
<idiom>
نجات خوداز خطر ومشکل
unsaved
محفوظ نشده نجات نیافته
salvaged
اموال نجات یافته از خطر
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
salvage
اموال نجات یافته از خطر
save
نجات دادن پس انداز کردن
salvages
اموال نجات یافته از خطر
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
saved
نجات دادن پس انداز کردن
redeemer
رهایی بخش نجات دهنده
life line
طناب وصل به حلقه نجات
redeemers
رهایی بخش نجات دهنده
saves
نجات دادن پس انداز کردن
fire and rescue
عملیات نجات و اطفای حریق
lifesaver
عضودسته نجات غریق وامثال ان
salvaging
اموال نجات یافته از خطر
helicopter double rescue harness
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
lifelines
طناب یارسن نجات غواص
make a run for it
<idiom>
برای نجات جان فرار کردن
deep submergence
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
escapes
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaped
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
surviving
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escape
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
survived
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survives
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escaping
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life jacket
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
to rescue somebody from drowning
کسی را از غرق شدن نجات دادن
to rescue people from the water
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
survive
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
andromeda
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
salvor
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
ski patrolman
عضو گروه نجات در پیست اسکی
reclaims
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
reclaim
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettisons
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvages
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
para bomb
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
salvaging
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettison
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaiming
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
ski patrol
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
salvage
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvaged
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
vents
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
anchor line extension kits
جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
particularism
اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
escape line
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
roll forward
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
aviation life support equipment
وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
salvage
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com