Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
usage
نحوه استعمال
usages
نحوه استعمال
Other Matches
smokes
استعمال دود استعمال دخانیات
smoke
استعمال دود استعمال دخانیات
radiologist
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
usage
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
disuse
عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال
expenditure
استعمال
use
استعمال
applications
استعمال
uses
استعمال
employment
استعمال
application
استعمال
use value
ارزش استعمال
usage
عرف استعمال
nicotian
دود استعمال کن
abusive
سوء استعمال
bilingualism
استعمال دوزبان
abuse
سوء استعمال
unworn
استعمال نشده
tutoyer
استعمال کردن
using
استعمال مصرف
abusing
سوء استعمال
user cost
هزینه استعمال
disuse
عدم استعمال
maltreatment
سوء استعمال
value in use
ارزش استعمال
overuse
استعمال مفرط
overkill
استعمال بیش از حد
abuse
بد استعمال کردن
abused
بد استعمال کردن
abused
سوء استعمال
abuses
بد استعمال کردن
abuses
سوء استعمال
abusing
بد استعمال کردن
bilinguality
استعمال دوزبان
use
استعمال مصرف
misusage
سوء استعمال
smoking
استعمال دخانیات
employed
استعمال کردن
employing
استعمال کردن
desuetude
عدم استعمال
employs
استعمال کردن
law of use
قانون استعمال
graphics
فن استعمال نمودار
ill usage
سوء استعمال
exercise
استعمال کردن
applications
موارد استعمال
application
موارد استعمال
ill use
بد استعمال کردن
uses
استعمال مصرف
exercised
استعمال کردن
exercises
استعمال کردن
employ
استعمال کردن
applying
استعمال کردن
telescopy
فن استعمال دوربین
apply
استعمال کردن
applies
استعمال کردن
misapplication
سوء استعمال
misapplication
استعمال بیجا
riflery
استعمال تفنگ
usages
عرف استعمال
cranage
استعمال جرثقیل
mitring
استعمال تاج اسقفی
mitering
استعمال تاج اسقفی
law of disuse
قانون عدم استعمال
catachresis
استعمال غلط کلمه
dosages
مقدار استعمال دارو
malapropism
سوء استعمال کلمات
user
استعمال کننده کاربر
The habit of smoking.
عادت به استعمال دخانیات
no smoking allowed
استعمال دخانیان ممنوع
nicotian
استعمال کننده دخانیات
outward application
استعمال برونی یا خارجی
vernacularism
استعمال زبان محلی
dosage
مقدار استعمال دارو
users
استعمال کننده کاربر
procedure
نحوه عمل
delivery terms
نحوه تحویل
dealing arrangments
نحوه توزیع
abjectival use of a noun
استعمال اسمی به طور صفت
holophrastic
استعمال کننده کلمه قصار
deverbative
بصورت مشتق استعمال شده
instrumentation
تنظیم اهنگ استعمال الت
oxymoron
استعمال کلمات مرکب متضاد
symbolization
استعمال علائم ونشانهای رمزی
sesquipedalian
معتاد به استعمال لغات دراز
neology
استعمال واژه یااصطلاح جدید
purism
افراط در استعمال صحیح الفاظ
periphrasis
استعمال واژه ها وعبارات زائد
oxymoron
استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
telescopist
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
incompatible
غیر قابل استعمال با یکدیگر
operations
نحوه استفاده ازدستگاهها
rating
نحوه عملکرد مجاز
line of duty
نحوه انجام وفیفه
ratings
نحوه عملکرد مجاز
syntax checker
مقابله نحوه گری
smoker
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
wear and tear
از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
utilization
به کار بردن استعمال در دسترس قراردادن
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
malapropism
استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
smokers
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
to smoke oneself sick
از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
teetotalism
پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
dump
موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
junkie
استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
junkies
استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
abstemious
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
performance
نحوه کار کسی یا چیزی
performances
نحوه کار کسی یا چیزی
contract record
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
fitness report
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
structuring
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
scenarios
طرح ها
[نحوه رفتار]
[سناریو]
specific performance
نحوه اجرای معین در قرارداد
functional
مربوط به نحوه کار چیزی
relationship
نحوه اتصال دو چیز مشابه
relationships
نحوه اتصال دو چیز مشابه
structure
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structures
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
scenario
طرح
[نحوه رفتار]
[سناریو]
planning
سازماندهی نحوه انجام کاری
nicotinism
مسمویت از نیکتین در نتیجه استعمال زیاد تنباکو
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
purists
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
abstainer
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
zoomorphism
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
purist
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
instruct
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructed
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructing
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
cookbook
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
cookbooks
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
to tick
کار کردن به نحوه ویژه یا درست
demonstrates
نشان دادن نحوه کار چیزی
format
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
formats
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
demonstrating
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrate
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrated
نشان دادن نحوه کار چیزی
instructs
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
lupulin
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
jake leg
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
petroleur
کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
I dont smoke at all.
اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
manual
کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد
consumer research
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
schematic
نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
demonstration
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
demo
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrations
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
direction
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
euphuism
انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
hendiadys
عطف دوکلمه بجای استعمال صفت وموصوف مانندپیالههای زرین
the word is sanctioned by use
کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
MAPI
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
manual
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
map
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
packaged
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
package
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
maps
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
The way he eats his food disgusts
[revolts]
[repulses]
me.
به نحوه ای که او
[مرد]
غذا می خورد حال من را بهم می زند.
systems analysis
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
packages
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
liquidated damages
خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
precedence
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
manual
متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
communication
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
compacted
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compact
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
demo
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
XMS
قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند
compacts
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
cash-and-carry
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash and carry
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
users
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
user
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
demonstrations
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstration
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
unliquidated damages
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
compacting
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
amphetamines
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
CD DA
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
doctrine
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
enhanced
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhances
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhancing
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
storage
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
CD audio
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
doctrines
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com