Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
previous examination
نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
Search result with all words
little go
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
Other Matches
first rate
نخستین درجه
pillsbury defence
دفاع کمبریج اسپرینگز
Oxbridge
دانشگاههای آکسفورد و کمبریج
Oxbridge
وابسته به دانشگاههای آکسفورد و کمبریج
at first a
در نخستین دید در وهله نخستین
Collegiate Gothic
[گوتیک غیرمذهبی در کالج کمبریج و آکسفورد در قرن نوزدهم میلادی]
gentleman commoner
شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
tentative
امتحانی عمل تجربی
sit for an examination
در امتحانی شرکت کردن
trial trip
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
To get a pass.
امتحانی را گذراندن ( قبول شدن )
to sit for an examination
در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
to mug up
[British E]
for an exam
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to swot
[British E]
for an exam
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to cram
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
quadrages ima
نخستین
proto
نخستین
our first parents adam and eva
نخستین ما
primal
<adj.>
نخستین
premiere
نخستین
premiered
نخستین
premiering
نخستین
premieres
نخستین
initialled
نخستین
initialed
نخستین
initialing
نخستین
initials
نخستین
initialling
نخستین
first
نخستین
first detector
نخستین
mixer
نخستین
mixers
نخستین
primary
نخستین
premier
نخستین
premiers
نخستین
incipient
نخستین
initial
نخستین
prime coat
روکش نخستین
first aids
کمکهای نخستین
proenomen
نام نخستین
trivium
دوره نخستین
octateuch
نخستین عهدعتیق
protomartyr
نخستین شهید
book one
جلد نخستین
first hand
نخستین بازی کن
first impression
برداشت نخستین
at the first onset
در نخستین وهله
at the first blush
در نخستین وهله
by return of post
با نخستین پست
primary zones
نواحی نخستین
primary group
گروه نخستین
primary motivation
انگیزش نخستین
primary drive
سائق نخستین
primary processes
فرایندهای نخستین
primary needs
نیازهای نخستین
primary colors
رنگهای نخستین
primary productivity
فراوردگی نخستین
primary anxiety
اضطراب نخستین
crossover
تمرکز نخستین
primary personality
شخصیت نخستین
primary treatment
تصفیه نخستین
primary treatment
پاکسازی نخستین
primary reinforcement
تقویت نخستین
at first push
در نخستین وهله
menarche
نخستین قاعدگی
his opening remarks
نخستین گفتههای وی
incipience
حالت نخستین
initial stage
طبقه نخستین
primed
نخستین اولیه
rough coat
نخستین اندود
in the egg
در مرحله نخستین
initial movement
نخستین اقدام
primes
نخستین اولیه
primary
مقدماتی نخستین
initial expenses
هزینه نخستین
incunabula
نخستین دوره
hexateuch
نخستین توریه
prime
نخستین اولیه
primordial
اصل نخستین
prototype
نخستین بشر
prototype
نمونه نخستین
prototypes
نخستین بشر
the opening chapter
نخستین فصل
prototypes
نمونه نخستین
as a first step
<adv.>
نخستین
[اولا]
the first of all
نخستین همه
the first day
نخستین رور
springer stone
نخستین رگ پاطاق
incipincy
حالت نخستین
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
fifteen
نخستین امتیاز گیم
primary process thinking
اندیشیدن در فرایند نخستین
primary reinforcer
تقویت کننده نخستین
primary projection area
ناحیه فرافکنی نخستین
initiated
نخستین قدم رابرداشتن
initiates
نخستین قدم رابرداشتن
initiating
نخستین قدم رابرداشتن
protoplast
نخستین ادم افریده
the first person
نخستین شخص متکلم
prodelision
حذف نخستین حرفCanis
rudimentary knowledge
دانش مقدماتی یا نخستین
maiden speech
نخستین نطق شخص
primary sensory area
ناحیه حسی نخستین
maiden speeches
نخستین نطق شخص
first fruits
نخستین دستاوردهای هر چیز
initiate
نخستین قدم رابرداشتن
net primary production
تولید خالص نخستین
primary amentia
نقص عقل نخستین
incipient stages
مراحل نخستین یا ابتدائی
primordial
عنصر نخستین اساسی
initial inverse voltage
ولتاژ معکوس نخستین
firstling
نوبر نخستین نتیجه
hexateuchal
شش کتاب نخستین از تورات
at the earliest p moment
در نخستین وهله امکان
on the first occasion
در نخستین وهله یا فرصت
draw first blood
کسب نخستین امتیاز
opener
نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
recoils
بحال نخستین برگشتن
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
foal tooth
نخستین دندان اسب
acrospire
نخستین جوانهء دانه
primary mental abilities
تواناییهای عقلی نخستین
recoiled
بحال نخستین برگشتن
gross primary product
تولید ناخالص نخستین
recoiling
بحال نخستین برگشتن
recoil
بحال نخستین برگشتن
break one's duck
کسب نخستین امتیاز
relapsing
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsed
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapse
مرتد بحال نخستین برگشتن
hetaerism
ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
relapses
مرتد بحال نخستین برگشتن
heptateuch
هفت کتاب نخستین توریه
retranslate
دوباره بزبان نخستین دراوردن
fleshment
خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
primate
راسته پستانداران نخستین پایه
original sin
نخستین گناه ادم ابوالبشر
plough monday
نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
prototype
اصل ماده نخستین افریده
prototypes
اصل ماده نخستین افریده
primary mental deficiency
عقب ماندگی ذهنی نخستین
premieres
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
sixth man
نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
first reading
طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
ground
بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
imfancy
عدم بلوغ نخستین دوره رشد
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
protogenetic
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
stars and bars
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
premiering
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protogenic
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
premiers
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
revalorization
اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
break shot
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
to nip or crush in the bud
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
fresher
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
restorationism
عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
freshers
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
grilse
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
master at arms
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
debut
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
romulus
رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
the great exhibition
نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
mural crown
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
debuts
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
pelasgic
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
debutant
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
should
باید
to have to
باید
maun
باید
shall
باید
ought
باید
the f. of a table
باید
outh
باید
must
باید
there is a rule that...
که باید.....
in due f.
باید
i ougth to go
باید رفت
i ougth to go
باید بروم
how shall we proceed
چه باید کرد
i ought to go
باید بروم
i must go
باید بروم
as it deserves
چنانکه باید
It must be granted that …
باید تصدیق کر د که …
you must know
باید بدانید
it is to be noted that
باید دانست که
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com