Total search result: 201 (18 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
the great exhibition |
نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد |
|
|
Other Matches |
|
cascading windows |
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود |
row |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
rowed |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
focusses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focussing |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focus |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focuses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focussed |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focused |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
colours |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
colour |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
premiere |
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه |
premieres |
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه |
premiering |
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه |
premiers |
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه |
premier |
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه |
premiered |
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه |
electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
screenful |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
menus |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
paged |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
pages |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
menu |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
page |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
screen |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
screening, screenings |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
roll scroll |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
screens |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
screened |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
animation |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
animations |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
non destructive cursor |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
mats |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
mat |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
splash screen |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
full |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
fullest |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
snowing |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
snow |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
snowed |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
snows |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
scroll |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
scrolls |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
data scope |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
receives |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
long integer |
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود |
receive |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
substitute character |
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود |
soft clip area |
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود |
analogue |
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است |
analogues |
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است |
menus |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
menu |
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |
mural crown |
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد |
pincushion distortion |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
it was all quiet in london |
درلندن خبری نبود |
phosphor |
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند |
rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
big top |
نمایش بزرگ سیرک |
floating |
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند |
fat bits |
بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش |
afterpiece |
نمایش کوتاه خنده دارپس ازنمایش بزرگ |
transaction |
پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند |
inns of court |
کانون چهار انجمن قانونی درلندن که حق دارندمردم رااجازه وکالت بدهند |
bipolar |
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود |
very large data base |
پایگاه داده بسیار بزرگ |
solid |
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود |
solids |
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود |
readout |
نمایش داده |
forms |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
form |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
formed |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
mass storage |
ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده |
at first a |
در نخستین دید در وهله نخستین |
scale |
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده |
non scrollable |
که همیشه نمایش داده میشود. |
thinnest |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
notation |
نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1 |
thins |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
notations |
نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1 |
thinners |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
thinned |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
thin |
پنجره نمایش داده شده تک خط |
map |
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه |
maps |
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه |
pans |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
pan- |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
pan |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
In the year 2000… |
درسال 2000... |
During (in)the current year. |
درسال جاری |
in the a. year of |
درسال خجسته |
presentation graphics |
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده |
he is on as hamlet |
سهم هملت را در نمایش به فلان داده اند |
digitally |
حجم نمایش داده شده به صورت دیجیتال |
internal |
روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان |
list |
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست |
outputs |
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر |
output |
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر |
floating |
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود |
saturation |
آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن |
in the a. year of |
درسال فرخنده فال |
he was born in the year |
درسال 00000زائیده یامتولدشد |
banners |
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود |
targeting |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
multiprecision |
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد. |
action |
تمام منو زیر نام آن نمایش داده میشود |
actions |
تمام منو زیر نام آن نمایش داده میشود |
target |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
banner |
پیام یا تبلیغ یا تصویر که در یک صفحه نمایش داده میشود |
targetting |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
targets |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
targeted |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
panning |
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش |
targetted |
پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند |
card |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
prompt |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
on screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
ro |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند |
desktop |
نشانه هایی که روی صفحه کار نمایش داده می شوند |
prompted |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
multidimensional |
زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود |
cards |
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده |
picking device |
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش |
on-screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
prompts |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
monestrous |
دارای یک مرحله فحلیت درسال |
punch |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
information |
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد |
scroll |
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود |
columnar |
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند |
punches |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
inactive |
پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود |
scrolls |
متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود |
punched |
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است |
medium |
رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU |
reversed |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
reverses |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
reversing |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
reverse |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
viewed |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
edges |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
graph |
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد |
achromatic colour |
رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود |
menu |
مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند |
wire frame model |
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد |
menus |
مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند |
mediums |
رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU |
graphs |
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد |
computer animation |
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود |
blinking |
روشن و خاموش شدن در نتیجه تغییر شدت حرف نمایش داده شده |
sketch pad |
ناحیه کاری حافظه که روی یک صفحه نمایش نشان داده شده است |
viewing |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
views |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
view |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
edge |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
american defense service medal |
نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391 |
polyestrous |
دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال |
analog |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
palette |
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها |
palettes |
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها |
punched |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
presentationism |
عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند |
display controlled |
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود |
bar code |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
dragging |
روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند |
punches |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
bar codes |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
bar graphics |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
vertical |
متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط |
geometry processing |
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود |
punch |
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است |
scrolls |
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد |
startup screen |
متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای |
raster graphics |
روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر |
formats |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
scroll |
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد |
format |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
tiles |
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند |
tile |
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند |
anti federalist |
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند |
knight hospitaller |
کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد |
turnover |
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود |
halftone |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
stacked |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
stacks |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
TrueType |
فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود |
modal |
1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد |
stack |
پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه |
message |
پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد |
excesses |
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است |
halftones |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
messages |
پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد |
excess |
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است |
presentation software |
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد |