English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (7 milliseconds)
English Persian
twist نخ یا ریسمان تابیده
twisting نخ یا ریسمان تابیده
twists نخ یا ریسمان تابیده
Search result with all words
torsade یراق یا ریسمان تابیده
Other Matches
inhaul ریسمان ریسمان بادبان کشی
whipcord نخ تابیده
twisty تابیده
spun yarn نخ تابیده
lisle نخ تابیده
yarns نخ تابیده
yarn نخ تابیده
worsted پشم تابیده
hard laid سفت تابیده
organzine ابریشم تابیده
soft laid نرم تابیده
red coals زغال سرخ یا تابیده
cable suspension bridge پل معلق با سیم تابیده
reflected light نور باز تابیده
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
hand spun نخ تابیده با دست [دستریس]
spun rayon ابریشم مصنوعی تابیده
convoluted بهم تابیده حلقوی
stranded wire سیم بهم تابیده
whipping نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
pageboys موی بلند و نوک تابیده
pageboy موی بلند و نوک تابیده
whipcord پارچه محکم ودارای نخ تابیده
guilloche ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
interlacing band [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
interlacement band [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
guilloche [تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده] [معماری]
cable suspension bridge پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
small stuff ریسمان
marline spike ریسمان وا کن
threads ریسمان
inhauler ریسمان
thread ریسمان
ropes ریسمان
string نخ ریسمان
line ریسمان
lines ریسمان
cords ریسمان
cord ریسمان
chords ریسمان
chord ریسمان
guys ریسمان
guy ریسمان
rope ریسمان
racking ریسمان
roped ریسمان
single yarn نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
rope dancer ریسمان باز
mason's line ریسمان کار
marlinspike ریسمان واکن
marlinespike ریسمان واکن
twined ریسمان چند لا
purse strings ریسمان سر کیسه
parrel حلقه ریسمان
plumb line ریسمان شاغول
ropedancer ریسمان باز
rope dancing ریسمان بازی
twines ریسمان چند لا
plumb lines ریسمان شاغول
twining ریسمان چند لا
fishline ریسمان ماهیگیری
twine ریسمان چند لا
chalkline ریسمان خط کشی
corded ریسمان دار
crane rope ریسمان جرثقیل
warps طناب ریسمان
boulter ریسمان چندقلابه
avalanche cord ریسمان بهمن
acrobatism ریسمان بازی
warped طناب ریسمان
halliard ریسمان بادبان
halyard ریسمان بادبان
lazy painter ریسمان تیرک
hoisting rope ریسمان بالابر
warp طناب ریسمان
inhauler ریسمان بادبان کش
fly line ریسمان کلفت ماهیگیری
chalk-line [ریسمان اشباع شده با گچ]
strinker ریسمان بستن ماهی
warp ریسمان پیچ و تاب
warps ریسمان پیچ و تاب
fishing line ریسمان ماهی گیری
fish line ریسمان ماهی گیری
headline در بالای صفحه ریسمان
headlines در بالای صفحه ریسمان
warped ریسمان پیچ و تاب
bowstring ریسمان دار زه کمان
pull the bell ریسمان زنگ رابکشید
gimp نوعی ریسمان ماهی گیری
as different as chalk and cheese <idiom> مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
night line ریسمان ماهی گیری شبانه
once bitŠtwice shy مارگزیده از ریسمان سیاه وسفیدمی ترسد
auriga ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
aurigae ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
leaders قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
bug taper ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
check string ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
keepers ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
junk ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
keeper ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
plumb rule ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
bungee ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
sinker وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
halyard ریسمان پرچم طناب پرچم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com