English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
English Persian
dual indicator نشاندهنده دوتایی
Other Matches
mackle لکه یاخطی که دراثر تاشدن کاغد دوتایی چاپ شده باشد دوتایی چاپ شدن
spectroscopic binary دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
meter کنتور نشاندهنده
meters کنتور نشاندهنده
limit indicator نشاندهنده تلرانس
phase indicator نشاندهنده فاز
indicator diagram دیاگرام نشاندهنده
charging indicator lamp لامپ نشاندهنده بار
oil gage نشاندهنده سطح روغن
call fee indicator دستگاه نشاندهنده نرخ تلفن
oil level gage دستگاه نشاندهنده سطح روغن
current direction indicator دستگاه نشاندهنده جهت جریان
magnatic direction indicator دستگاه نشاندهنده جهت مغناطیسی
earth leakage indicator دستگاه نشاندهنده نشتی زمین
direction indicator دستگاه نشاندهنده جهت حرکت
twentyfour second clock ساعت نشاندهنده قانون 42ثانیه در بسکتبال
three second clock ساعت نشاندهنده قانون 3ثانیه در بسکتبال
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
double star دوتایی
didymous دوتایی
dyadic دوتایی
binary star دوتایی
couplement دوتایی
duplex دوتایی
morote دوتایی
doublet دوتایی
doublets دوتایی
dualism دوتایی
dual دوتایی
duplexes دوتایی
duo دوتایی
duos دوتایی
binary دوتایی
bigeminal دوتایی
duplicates مخزن دوتایی
dual magneto مگنتوی دوتایی
morote uke دفاع دوتایی
dyadic operation عمل دوتایی
dyadic operation عملکرد دوتایی
ni dan geri ضربه دوتایی با پا
eclipse binary دوتایی گرفتی
eclipse binary دوتایی کسوفی
dyadic operator عملگر دوتایی
binary relation رابطه دوتایی
binary system سیستم دوتایی
binary search جستجوی دوتایی
duplicate مخزن دوتایی
binary operator عملگر دوتایی
binary notation نمادسازی دوتایی
binary compound ترکیب دوتایی
binary alloy الیاژ دوتایی
duplicated مخزن دوتایی
duplicating مخزن دوتایی
binary system منظومه دوتایی
doublet band نوار دوتایی
dual compressor کمپرسور دوتایی
duad ترکیب دوتایی
doughunt shape چنبره دوتایی
doublet level ترازوی دوتایی
binary operation عمل دوتایی [ریاضی]
flush bead moulding [تزئینات گچ بری دوتایی]
double-return stair پله های دوتایی
coupled columns ستون های دوتایی
double Dutch طناببازی دوتایی نامفهوم
spectroscopic binary دوتایی طیف نمودی
double shear تنش برشی دوتایی
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
interfertile اماده زاد و ولد دوتایی باهم
h engine موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com