Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (2 milliseconds)
English	Persian
addressability	نشانی پذیری
Search result with all words
word addressable	نشانی پذیری کلمه
Other Matches
cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
three address	با سه نشانی
passwords	نشانی
password	نشانی
addressed	نشانی
two address	با دو نشانی
address	نشانی
address part	جز نشانی
counter sign	نشانی
single address	با یک نشانی
addresses	نشانی
cell address	نشانی سل
foamed	کف اتش نشانی
self relative address	نشانی نسبی
foams	کف اتش نشانی
memory address	نشانی حافظه
single address	بایک نشانی
absolute address	نشانی مطلق
effective address	نشانی موثر
specific address	نشانی خاص
foam	کف اتش نشانی
to hit a mark	نشانی را زدن
machine address	نشانی ماشین
synthetic address	نشانی مصنوع
symbolic address	نشانی نمادی
explicit address	نشانی صریح
foaming	کف اتش نشانی
hydrant	شیراتش نشانی
hydrants	شیراتش نشانی
branch address	نشانی انشعاب
fire-fighting	اتش نشانی
to miss a mark	نشانی را نزدن
multiaddress	با چند نشانی
aiming point	نقطه نشانی
direct address	نشانی مستقیم
relocatable address	نشانی جابجاپذیر
relative address	نشانی نسبی
regional address	نشانی منطقه ای
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
base address	نشانی پایه
one address computer	کامپیوتر یک نشانی
reference address	نشانی مرجع
parameter setting	پارامتر نشانی
home address	نشانی منزلگاه
return address	نشانی بازگشت
actual address	نشانی واقعی
multiple address	با نشانی چندگانه
address adjustment	تعدیل نشانی
address bus	گذر نشانی
directing point	نقطه نشانی
address counter	نشانی شمار
address modification	پیرایش نشانی
address modification	اصلاح نشانی
address part	جزء نشانی
address register	ثبات نشانی
address variable	متغیر نشانی
addressable	نشانی پذیر
multi address	با چند نشانی
triple address	با نشانی سه گانه
address	نشانی دادن
addressing	نشانی دهی
addressing	نشانی یابی
address format	قالب نشانی
addresses	نشانی دادن
token	نشانی یادگاری
fire prevention	اتش نشانی
tokens	نشانی یادگاری
addressed	نشانی دادن
floating audress	نشانی شناور
home address	نشانی مبداء
virtual address	نشانی مجازی
variable address	نشانی متغییر
fire fighting	اتش نشانی
two address computer	کامپیوتربا دو نشانی
firefighting	آتش نشانی
memory address space	فضای نشانی حافظه
memory address register	ثبات نشانی حافظه
dynamic address translate	مترجم نشانی پویا
fireplug [American]	شیر آتش نشانی
scaling ladder	نردبان اتش نشانی
fire post	جایگاه اتش نشانی
fire party	گروه اتش نشانی
fire department	اداره اتش نشانی
fire brigade	مامورین اتش نشانی
sector addressing	نشانی دهی قطاعی
fire party	تیم اتش نشانی
fire main	لوله اب اتش نشانی
fire hydrant	شیر آتش نشانی
byte addressable	نشانی پذیر تالقمه
byte addressable	بایت نشانی پذیر
generated address	نشانی تولید شده
current address register	ثبات نشانی جریان
hand extinguisher	کپسول اتش نشانی
caracter addressable	کاراکتر نشانی پذیر
quadruple address	با نشانی چهار کانه
chip of the old block	بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
acknowledging	اعلام نشانی کردن
pompier ladder	نردبان اتش نشانی
bit addressable	نشانی پذیر تا ذره
obelus	نشانی بدین شکل "-"
four address computer	کامپیوتر چهار نشانی
reset cycle	چرخه باز نشانی
relative addressing	نشانی دهی نسبی
authentication equipment	وسایل تعیین نشانی
authenticator	اعلام کننده نشانی
n address instruction	دستور العمل با N نشانی
acknowledges	اعلام نشانی کردن
fire fighter	مامور اتش نشانی
fire alarm	اژیر اتش نشانی
fire alarms	اژیر اتش نشانی
fire hydrants	شیر اتش نشانی
What is your home address?	نشانی منزلتان چیست ؟
addresses	نشانی گیرنده پیام
hydrant	شیر اتش نشانی
hydrants	شیر اتش نشانی
fire extinguisher	دستگاه اتش نشانی
fire extinguisher	کپسول اتش نشانی
fire extinguishers	دستگاه اتش نشانی
fire extinguishers	کپسول اتش نشانی
fireguards	مامور اتش نشانی
fireplug	شیر اب اتش نشانی
fireguard	مامور اتش نشانی
fire station	اداره اتش نشانی
fire station	مرکز اتش نشانی
fire stations	ایستگاه اتش نشانی
fire station	پست اتش نشانی
fire stations	پست اتش نشانی
fire stations	اداره اتش نشانی
fire station	ایستگاه اتش نشانی
fire stations	مرکز اتش نشانی
firefighter	مامور اتش نشانی
firefighters	مامور اتش نشانی
fireplugs	شیر اب اتش نشانی
fire brigade	قسمت اتش نشانی
addressed	نشانی گیرنده پیام
fire departments	اداره اتش نشانی
key to address transfermation	تبدیل کلید به نشانی
address	نشانی گیرنده پیام
fearnought suit	لباس اتش نشانی
fire plug	شیر اتش نشانی
extinguisher	دستگاه اتش نشانی
fire engine	ماشین آتش نشانی
firemen	مامور اتش نشانی
fireman	مامور اتش نشانی
firehouse	ایستگاه اتش نشانی
acknowledge	اعلام نشانی کردن
fire brigades	قسمت اتش نشانی
fire fighting	اتش نشانی کردن
fire brigades	مامورین اتش نشانی
fire engine	ماشین اتش نشانی
fire engines	ماشین اتش نشانی
fire company	شرکت اتش نشانی
fire hydrant	شیر اتش نشانی
superscription	نشانی روی نامه فهرنویسی
content addressable	نشانی پذیر از روی محتوی
address bus	گذر آدرس گذرگاه نشانی
referred	نشانه روی به نقطه نشانی
multiaddress	چند نشانی ادرس چندگانه
refers	نشانه روی به نقطه نشانی
refer	نشانه روی به نقطه نشانی
medals	نشانی شبیه سکه مدال
medal	نشانی شبیه سکه مدال
authentication system	سیستم تعیین و اعلام نشانی
authenticator	تعیین کننده سیستم نشانی
smokechaser	مامور اتش نشانی جنگل
pliability	خم پذیری
water absorption	آب پذیری
bass response	بم پذیری
deliquescence	نم پذیری
diesis	نام نشانی که درچاپخانه بکارمیرودوانرانیزمیگو یند
cedillas	نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
ticks	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
cedilla	نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
ticked	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
tick	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
black flag	پرچمی که نشانی اعدام زندانی است
tangib	لمس پذیری
lability	تغییر پذیری
livability	زیست پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
tenability	دفاع پذیری
suspensive	اندروا پذیری
movableness	جنبش پذیری
modifiability	تغییر پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
separability	تفکیک پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
solubility	انحلال پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
transitivity	انتقال پذیری
justifiability	توجیه پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com