English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
american defense service medal نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
Other Matches
american campaign medal نشان خدمت امریکا برای سالهای 64- 1491
anti federalist اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
pandours or doors امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
pentagon ارتش امریکا
pentagons ارتش امریکا
v , device ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
to see service در ارتش یانیروی دریایی خدمت
candidates داوطلب خدمت در ارتش نامزد
candidate داوطلب خدمت در ارتش نامزد
After his discharge from the army, he came to Tehran . پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
landwehr بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
american national red cross نشان صلیب سرخ امریکا
gold palm نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
service medal نشان خدمت
distinguished service cross نشان صلیب خدمت
bronze service star نشان خدمت برنزی
service ribbon لنت نشان خدمت
distinguished service cross نشان خدمت ممتاز
service bar مدال یا نشان خدمت
careering شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careered شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
career شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
careers شغل مدت خدمت دوران خدمت خدمت
monroe doctrine اصولی که مونرو رئیس جمهور امریکابه عنوان خط مشی سیاست خارجی امریکا به کنگره امریکا در سال 3281 اعلام کرد
fourteen points طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
gl مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
duty assignment واگذار کردن وفیفه گماردن به خدمت تعیین محل خدمت شغل دادن
active army ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
okuns law براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
army of occupation ارتش فاتح ارتش اشغالگر
in the a. year of درسال خجسته
In the year 2000… درسال 2000...
During (in)the current year. درسال جاری
in the a. year of درسال فرخنده فال
he was born in the year درسال 00000زائیده یامتولدشد
wait on خدمت رسیدن و خدمت کردن
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
polyestrous دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال
the great exhibition نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
knight hospitaller کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
in service درخدمت ارتش در ارتش
dishonorable discharge اخراج از خدمت به علت عدم صلاحیت اخراج از خدمت
wait upon پیشخدمتی کردن خدمت رسیدن و خدمت کردن
french revolution انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
judge advocate general رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
columbia امریکا
America امریکا
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
America کشور امریکا
innuits اسکیموهای امریکا
innuit اسکیموهای امریکا
un-American ناوابسته به امریکا
Stars and Stripes پرچم امریکا
the american public مردم امریکا
square dance رقص محلی امریکا
floor leaders رهبران کنگره امریکا
pinxter flower گل صدتومانی مشرق امریکا
Fourth of July روز آزادی امریکا
philodendron گل شیپوری پیچی امریکا
hudson seal خز موش صحرایی امریکا
bill of rights قانون اساسی امریکا
columbus کلمبوس کاشف امریکا
United States of America ایالات متحده امریکا
marsh hen ابچلیک باتلاقی امریکا
the big four امریکا و ایتالیااطلاق میشد
grizzling خرس خاکستری امریکا
yankee doodle سرباز شمالی امریکا
grizzles خرس خاکستری امریکا
grizzle خرس خاکستری امریکا
lobo گرگ مغرب امریکا
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
steelhead ماهی ازاد شمال امریکا
high asia قسمت بلند و مرکزی امریکا
jeep اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا
state hood حالت وشرایط ایالات امریکا
jeeps اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا
conus armies ارتشهای مستقر در قاره امریکا
american national standards institute موسسه ملی استانداردهای امریکا
red man هندی سرخ پوست امریکا
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
congresswoman بانوی عضو کنگره امریکا
congresswomen بانوی عضو کنگره امریکا
woodchuck موش خرمای کوهی امریکا
ku klux klan سازمان سری ضدسیاهپوستان امریکا
USA مخفف ایالات متحده امریکا
antebellum قبل از جنگ داخلی امریکا
galleta چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
tarheel اهل استان کارولینای شمالی امریکا
apache یکی از قبایل سرخ پوست امریکا
New World نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
stars and bars نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
jabiru لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
jack salmon اردک ماهی چشم سفید امریکا
water moccasin مار سمی ابزی جنوب امریکا
whippoorwill مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
willow oak بلوط برگ خنجری مشرق امریکا
conus residents پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
department of state وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
texas استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
inkberry درخت خاص شمال شرق امریکا
tunica نام قبیلهای ازسرخ پوستان امریکا
musk ox یکجور گاو عنبر در دریاهای شمالی امریکا
illinois استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
congressmen عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا
limulus خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
congressman عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا
Hollywood شهر هالیوود مرکز صنعت سینمای امریکا
ansi Institute NationalStandards Americanموسسه استانداردهای ملی امریکا
fox grape انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
republican party یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
bald eagle نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
shad شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
sherman anti trust act قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
bald eagles نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
shout song سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
joshua tree درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
Uncle Sam لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
gadwall اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
marking نشان دار سازی نشان
markings نشان دار سازی نشان
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
longspur انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
american civilian internee information قسمت اطلاعات مربوط به غیرنظامیان بازگشته ازسرزمین دشمن به امریکا
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
the big three ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
monroe doctrine سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
jackrabbit نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
e r p برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
armies ارتش
army ارتش
field army ارتش
national crime information center شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
ada زبان برنامه نویسی سطح بالاکه بعد از 0791 دروزارت دفاع امریکا ساخته شد
comdex نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
serviceman عضو ارتش
standing army ارتش دائمی
standing army ارتش منظم
the red army ارتش سرخ
the rank and file توده ارتش
regular ارتش کادر
regulars ارتش کادر
the losses of the army تلفات ارتش
military campaign لشکرکشی [ارتش]
regular army ارتش منظم
irregulars ارتش نامنظم
standing ارتش ثابت
servicemen عضو ارتش
state guard ارتش ایالتی
women's army corps ارتش زنان
constables افسر ارتش
regular army ارتش دائمی
constable افسر ارتش
the a of the army پیشرفت ارتش
supreme commander's staff ستاد کل ارتش
majoring سرگرد ارتش
active army ارتش کادر
general issue ملزومات ارتش
active duty ارتش کادر
army group گروه ارتش
combined arms army ارتش مرکب
army artillery توپخانه ارتش
army commander فرمانده ارتش
army corps سپاههای ارتش
major سرگرد ارتش
majored سرگرد ارتش
militarism ارتش سالاری
army stores فروشگاه ارتش
general staff ستاد ارتش
field army ارتش رزمی
military جنگی ارتش
field army ارتش صحرایی
big five بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
new deal روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
harrod domar equation دیگری دومار از امریکا که درزمینه تحلیلهای فرایند رشدکار کرده اند گرفته شده است .
army ارتش نیروی زمینی
vivandiere اغذیه فروش ارتش
brass hat افسر ارشد ارتش
brass hats افسر ارشد ارتش
standing army ارتش کادر ثابت
army troops یکانهای رده ارتش
field grade افسر ارشد ارتش
punitive article قوانین جزایی ارتش
reserve components قسمتهای احتیاط ارتش
quartermaster general رئیس کل کارپردازی ارتش
women's army corps قسمت زنان ارتش
foreignlegion سرباز داوطلب در ارتش
dismissal of the armey مرخص کردن از ارتش
yeomanry ارتش داوطلب از زارعین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com