English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
relative addressing نشان دهی نسبی
Search result with all words
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
Other Matches
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
relative plot موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
relative code کد نسبی
relative humidity نم نسبی
self relative نسبی
relative نسبی
proportional نسبی
comparatives نسبی
proportional limit حد نسبی
consanguineous نسبی
comparative نسبی
respective نسبی
relative density چگالی نسبی
relative jurisdiction صلاحیت نسبی
relative compaction تراکم نسبی
relative term لفظ نسبی
relative majority اکثریت نسبی
relative خودی نسبی
relative minimum حداقل نسبی
relative minimum می نیمم نسبی
distortion factor مانده نسبی
relative maximum حداکثر نسبی
genealogical نسبی شجرهای
relative viscosity گرانروی نسبی
ipsative scale مقیاس نسبی
ipsative score نمره نسبی
relative maximum ماکزیمم نسبی
relative value مقدار نسبی
relative density دانسیته نسبی
relative dispersion پراکندگی نسبی
relative error خطای نسبی
relative frequency بسامد نسبی
fractional error خطای نسبی
relative humidity رطوبت نسبی
relative importance اهمیت نسبی
relativism نسبی نگری
relative velocity سرعت نسبی
emissivity تابش نسبی
relative harmonic content مانده نسبی
relativity فرضیه نسبی
relative wind باد نسبی
relativeness نسبی بودن
relative income درامد نسبی
relative motion حرکت نسبی
specific gravity چگالی نسبی
relative address آدرس نسبی
persons related to another by parentage اقارب نسبی
relative movement حرکت نسبی
whole blood قرابت نسبی
persons related to another by descent اقارب نسبی
sib منسوب نسبی
comparative advantage برتری نسبی
comparative advantage مزیت نسبی
comparative costs هزینههای نسبی
relationship by blood قرابت نسبی
relationship by blood خویشاوندی نسبی
blood relationship قرابت نسبی
specific gravities چگالی نسبی
stranger in blood غیر نسبی
proportional tax مالیات نسبی
proportional liability partnership شرکت نسبی
relationship by bood قرابت نسبی
relative address نشانی نسبی
blood relationship خویشاوندی نسبی
comparative cover پوشش نسبی
relative nullity بطلان نسبی
self relative address نشانی نسبی
sanguinity قرابت نسبی
relative bearing گرای نسبی
relative precision دقت نسبی
relative bearing جهت نسبی
proportional representation انتخابات نسبی
relative permeability نفوذپذیری نسبی
relative location ترتیب نسبی
consanguinity قرابت نسبی
relative prices قیمتهای نسبی
relative solubility انحلالپذیری نسبی
relative solvation حلالپوشی نسبی
relative permitivity گذردهی نسبی
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
marking نشان دار سازی نشان
markings نشان دار سازی نشان
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
purchasing power parity نرخ نسبی مبادله
a matter of relative importance موضوعی با اهمیت نسبی
relative bearing سمت نسبی ناو
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
relative coding برنامه نویس نسبی
employment rate میزان نسبی اشتغال
relative dielectric constant ثابت دی الکتریک نسبی
of relative importance دارای اهمیت نسبی
relative deformation تغییر شکل نسبی
relative addressing نشانی دهی نسبی
sound level شدت نسبی صوت
cultural relativism نسبی نگری فرهنگی
true air speed سرعت نسبی هواپیما
relative coding برنامه نویسی نسبی
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
relative value of pieces ارزش نسبی سوارها
relativity of knowledge نسبی بودن دانش
relative supersaturation ابر سیری نسبی
relativize بصورت نسبی در اوردن
relative refractory period دوره بی پاسخی نسبی
strains افزایش طول نسبی
strains تغییر شکل نسبی
strain تغییر شکل نسبی
strain افزایش طول نسبی
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
strain at failure افزایش طول نسبی درگسیختگی
bel واحد شدت نسبی توان
simple strain تغییر طول نسبی ساده
comparative ve اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
california bearing ratio توان باربری نسبی کالیفرنیا
differential susceptibility and permeabi مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
recessions کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
relativity فلسفه نسبیه نسبی بودن
recession کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
increase of strain افزایش تغییر طول نسبی
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
lateral strain تغییر شکل نسبی جانبی
stress strain diagram نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
elasticity of factor substitution وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
difference chart جدول تعیین سمت و برد نسبی
stress strain curve منحنی تنش به افزایش طول نسبی
strain energy انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
cold straining تغییر بعد نسبی در حالت سرد
strain hardening سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
superaerodynamics ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
adjustable proportional module نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
rotor incidence زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
mark نشان کردن نشان
marks نشان کردن نشان
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
rammed افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
tristimulus values مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
ram افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
sailwing هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
conservation [darn] مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
relative humidity رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
tallies خط نشان
emblems نشان
slurred نشان
tally نشان
emblem نشان
tally خط نشان
trackless بی نشان
slur نشان
impress نشان
tallying نشان
tallying خط نشان
mark نشان
insignia نشان
vexillum نشان
tract نشان
untitled بی نشان
cicatrice نشان
cicatricial نشان
cicatricle نشان
icon نشان
indicium نشان
icons نشان
tracks نشان
tracts نشان
caret نشان
awarded نشان
plaques نشان
plaque نشان
award نشان
symbol نشان
slurs نشان
marks نشان
slurring نشان
targeted نشان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com