Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 132 (7 milliseconds)
English	Persian
administrative publications	نشریات اداری
Other Matches
bureaucreacy	رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
administrative wheeled vehicle fleet	کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
combined publications	نشریات مشترک
pornographic publications	نشریات مستهجن
obscene publications	نشریات مستهجن
fourth estate	نشریات ملی
training publication	نشریات اموزشی
combined publications	نشریات رستههای مرکب
bureaucracy	تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracies	تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucrasy	حکومت اداری تاسیسات اداری
workday	ایام کار اداری ساعات کار اداری
workdays	ایام کار اداری ساعات کار اداری
reproduction	تکثیر کردن تکثیر نشریات
reproductions	تکثیر کردن تکثیر نشریات
executory	اداری
administerial	اداری
departmental	اداری
bureaucrats	اداری
official	اداری
administrative	اداری
bureaucrat	اداری
formal	اداری
business hours	ساعت اداری
circular letter	بخشنامه اداری
circular letter	نامه اداری
departmental intelligence	اطلاعات اداری
bureaucreat	گماشته اداری
administrative approval	موافقتنامه اداری
administrative services	خدمات اداری
administrative services	قسمتهای اداری
administrative tribunal	دادگاه اداری
a white collar job	کار اداری
administratively	بطور اداری
office chair	صندلی اداری
departmentally	ازلحاظ اداری
service element	عنصر اداری
malfeasance	خطای اداری
management expenses	مخارج اداری
officialism	سیستم اداری
official communications	مکاتبات اداری
office building	ساختمان اداری
office work	کار اداری
overhead gharges	هزینه اداری
office chair	مبل اداری
prefecture	حوزه اداری
office computer	کامپیوتر اداری
prefectorial	وابسته به اداری
prefectoral	وابسته به اداری
office hours	ساعات اداری
bureaucrats	مامور اداری
officialdom	سیستم اداری
officially	از طریق اداری
bureaucrat	مامور اداری
red tape	فرمالیته اداری
bureau	هیئت اداری
bureaus	هیئت اداری
paperwork	تشریفات اداری
unofficial	غیر اداری
administrative order	دستور اداری
administrative escort	ناو اداری
administrative flight	پرواز اداری
administrative flight	هواپیمای اداری
administrative law	قوانین اداری
administrative law	حقوق اداری
administrative march	راهپیمایی اداری
administrative movement	حرکت اداری
administrative net	شبکه اداری
administrative command	فرماندهی اداری
administrative command	یکان اداری
administration building	ساختمان اداری
administration building	قسمت اداری
administrative budget	بودجه اداری
administrative channels	طرق اداری
administrative capacity	فرفیت اداری
administrative channels	مجاری اداری
office swivel chair	صندلی گردان اداری
out of [outside] office hours	خارج از ساعات اداری
general administration cost	هزینه عمومی اداری
service echelon	رده اداری و خدماتی
Outside office hours.	خارج از وقت اداری
administrative landing	پیاده شدن اداری
administrative escort	ناو اسکورت اداری
administrative data processing	پردازش دادههای اداری
provisional order	دستور موقت اداری
extra official	بیرون ازوفایف اداری
officers	مامور کارمند اداری
key personnels	کادر اداری اصلی
office information system	سیستم اطلاعات اداری
deck department	قسمت اداری ناو
officialism	رسمیت مقررات اداری
placeman	صاحب منصب اداری
bureaucratic	وابسته به امور اداری
officer	مامور کارمند اداری
disciplinary court	دادگاه انتظامی محکمه اداری
bureaucracy	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
bureaucrasy	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
administrative storage	انبار کردن به طریق اداری
superstructure	سازمانهای اداری ومدیریه کشور
administrative lead time	زمان اداری دریافت اماد
ministerial	وابسته به وزیر یا کشیش اداری
bureaucracies	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
formal	مقید به اداب ورسوم اداری
services	قسمتهای اداری ادارات نظامی
formally	مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
superstructures	سازمانهای اداری ومدیریه کشور
genitourinary	وابسته به دستگاه اداری تناسلی
administrative(financial,legal)process.	جریان اداری (مالی .حقوقی )
red tapism	رعایت تشریفات اداری به حدافراط
administrative shippings	ارسال اماد به طریق اداری
bureaucrats	فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrat	فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
generals	شرکت مربوط به امور اداری اصلی
administrative acceptees	پرسنل قبول شده از نظر اداری
general	شرکت مربوط به امور اداری اصلی
administrative segregation	زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
administrative landing	پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
admin	تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
fiscal station	قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
nihilism	اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
capitulary	عضو دستهای درکلیسا مجموعه دستورهاوایین نامههای اداری وشرعی سرلوحه
federal government	دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
workflow	نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
nepotism	انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
informally	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
brief case [briefcase]	کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
attache case	کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
transfer processing	امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
office automation	خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
interdict	حکم نهی حکم اداری
apparatus [machinery]	سازمان [سازمان اداری ]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com