Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
settlement of abutments	نشست تکیه گاه
Other Matches
accent	با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents	: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented	با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting	: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
meets	نشست نشست گاه
meet	نشست نشست گاه
enclitic	متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
slump	نشست
precipitation	ته نشست
settlements	نشست
settlement	نشست
trim	نشست
trimmest	نشست
trims	نشست
slumping	نشست
slumped	نشست
slumps	نشست
deposition	ته نشست
settletment	نشست
siting	نشست
settlement of the dam	نشست سد
seepage	نشست
seance	نشست
leakages	نشست
leakage	نشست
fouling	ته نشست
depositions	ته نشست
symposiums	هم نشست
sessions	نشست
session	نشست
sediment	ته نشست
meeting	نشست
meetings	نشست
sediments	ته نشست
consolidation	نشست
sittings	نشست
symposia	هم نشست
symposium	هم نشست
sitting	نشست
calcareous deposit	ته نشست اهکی
seep in	نشست کردن
sinkable	نشست کردنی
she sat behind me	او پشت من نشست
electrolytic deposition	ته نشست الکترولیتی
oil residue	ته نشست روغن
exudation	برون نشست
leaky	نشست کننده
subsidence	نشست فرونشینی
settlement ratio	نسبت نشست
assembly	مجمع نشست
rate of deposition	سرعت ته نشست
extravasate	نشست کردن
settles	نشست کردن
settle	نشست کردن
lacustrine sediment	ته نشست دریاچهای
lime deposite	ته نشست اهکی
boring stay	محل نشست
annual accumulation of sediment	ته نشست سالانه
subside	نشست کردن
air landed	هوا نشست
subsided	نشست کردن
subsides	نشست کردن
shore formation	ته نشست دریاچهای
subsiding	نشست کردن
precipitated rocks	سنگهای ته نشست
subsidence	نشست خاک
soft spot	ناحیه نشست
sink	نشست کردن
sinks	نشست کردن
extraordinary meeting	نشست ویژه
special session	نشست ویژه
deposit	ته نشست ته نشین
sinking	استهلاک نشست
trim aft	نشست پاشنه
closed meeting	نشست مسدود
closed conference	نشست مسدود
deposits	ته نشست ته نشین
to cave in	نشست کردن
trim forward	نشست سینه
settlement of the foundation	نشست پی گاه
true slump	نشست واقعی
The plan landed .	هواپیما بزمین نشست
extraordinary meeting	نشست فوق العاده
special session	نشست فوق العاده
She went to the bad.	بروز سیاه نشست
seat of settlement	محل نشست ساختمان
settlement forecast	پیش بینی نشست
He was favorably impressed by what I told him .	حرفم دردلش نشست
powwow	نشست وگفتگو کردن
The dust was laid ( settled ) .	گرد وخاک نشست
landing zone	منطقه نشست هوایی
annual accumulation of sediment	سال اورد ته نشست
She sat beside ( next to ) her mother .	کنار مادرش نشست
conventional take off and landing	هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
exudate	ترشح التهابی برون نشست
proces verbal	صورت جلسه نشست نامه
the bird took its perch	مرغ روی چوب نشست
To associate ( mix) with someone .	با کسی نشست وبر خاست کردن
the veaael was neaped	کشتی بواسطه فرو کش اب بگل نشست
to have a closed meeting	نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
he took her in to dinner	انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
drop	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drops	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
dropping	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
dropped	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
accumbency	تکیه
unaccented	بی تکیه
recumbency	تکیه
atonic	بی تکیه
enclitic	بی تکیه
emphasis	تکیه
accented	تکیه
accenting	تکیه
accents	تکیه
loll	لم تکیه
lolled	لم تکیه
lolling	لم تکیه
lolls	لم تکیه
leanings	تکیه
reliance	تکیه
accent	تکیه
leaning	تکیه
insist	تکیه کردن بر
support roller	تکیه گاه
relying	تکیه کردن
boilerplate	تکیه کلام
fulcrum	تکیه گاه
mahlstick	تکیه دست
maulstick	تکیه دست
recline	تکیه کردن
bridge seat	تکیه گاه
slump over	تکیه زدن
counterfort	دیوار تکیه
reclines	تکیه کردن
reclined	تکیه کردن
insisted	تکیه کردن بر
insisting	تکیه کردن بر
insists	تکیه کردن بر
point of support	تکیه گاه
support bearing	تکیه گاه
heel rest	تکیه گاه
catch-phrases	تکیه کلام
to base one self	تکیه کردن
stand	تکیه گاه
to lean on a reed	تکیه بر اب کردن
to throw oneself on	تکیه کردن بر
catch-phrase	تکیه کلام
support	تکیه گاه
bolsters	تکیه دادن
bolstered	تکیه دادن
anchor	تکیه گاه
postpositive	الحاقی و بی تکیه
anchoring	تکیه گاه
anchors	تکیه گاه
stay	تکیه مهار
saddle bearer	تکیه گاه
stayed	تکیه مهار
bolster	تکیه دادن
propped	تکیه گاه
rest	تکیه دادن
accentual	تکیه دار
anchorage	تکیه گاه
rests	تکیه گاه
rest	تکیه گاه
leans	تکیه زدن
propping	تکیه گاه
anchorages	تکیه گاه
lean	تکیه کردن
lean	تکیه زدن
prop	تکیه گاه
leaned	تکیه کردن
leaned	تکیه زدن
leans	تکیه کردن
arm rest	تکیه گاه
bearing	تکیه گاه
rely	تکیه کردن
relies	تکیه کردن
relied	تکیه کردن
backrest	تکیه گاه
rests	تکیه دادن
inclusus	گوشه نشینی که در غاریا کلبهای می نشست ودرجهانیان رابروی خود می بست
bench wall	دیوار تکیه گاه
simple support	تکیه گاه ساده
lean	تکیه دادن بطرف
bearing width	عرض تکیه گاه
leaned	تکیه دادن بطرف
slogans	تکیه کلام شعار
bow hand	دسته تکیه گاه
seat bars	میلههای تکیه گاه
to lean against the wall	به دیوار تکیه دادن
slogan	تکیه کلام شعار
bearing plate	صفحه تکیه گاه
solid support	تکیه گاه جامد
prop	تیر شمع تکیه
support	تکیه گاه پایه
propped	تیر شمع تکیه
bearing pressure	فشار تکیه گاهی
propping	تیر شمع تکیه
armpit	تکیه گاه ارنج
journal	تکیه گاه اصلی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com