Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
rationing system
نظام جیره بندی
Other Matches
rationing
جیره بندی
couponing
جیره بندی
credit rationing
جیره بندی اعتباری
rations
جیره بندی کردن
rationing
جیره بندی کردن
exchange rationing
جیره بندی ارز
ration
جیره بندی کردن
rationed
جیره بندی کردن
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
rationed items
اقلام جیره بندی شده
food rationing
جیره بندی مواد غذائی
food packet
جیره بسته بندی شده
rationing of foreign exchange
جیره بندی ارز خارجی
quota system
نظام سهمیه بندی
rationing system
نظام سهمیه بندی
flight ration
جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
basic ration
جیره مقدماتی جیره مبنا
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
dress left
از چپ نظام یا از راست نظام
rationed
جیره
coupons
جیره
ration
جیره
pensions
جیره
coupon
جیره
stipend
جیره
pension
جیره
ration allowance
حق جیره
rations
جیره
rationing
جیره
stipends
جیره
allotment
جیره
allotments
جیره
rationed
جیره سربازی
ration basis
مبنای جیره
basic allowance for subsistence
جیره نقدی
basic ration
جیره اصلی
ration in kind
معادل جیره
commuted ration
جیره نقدی
ration
جیره غذایی
ration
جیره سربازی
allowance
جیره حق معاش
proviant
علیق و جیره
victualling allowance
جیره روزانه
emergency ration
جیره اضطراری
dailgy food allowance
جیره روزانه
ration allowance
پول جیره
rationed
جیره غذایی
allowances
جیره حق معاش
ration strenght
کالری جیره
combat ration
جیره جنگی
c ration
جیره رزمی
rations
جیره غذایی
rations
جیره سربازی
board wages
جیره خشکه
field ration
جیره صحرایی
field ration
جیره رزمی
flight ration
جیره پرواز
combat ration
جیره رزمی
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
rations
مقدار جیره روزانه
dailgy food allowance
جیره غذایی روزانه
ration strenght
انرژی حاصله از جیره
sinecures
جیره خور ولگرد
livery
جیره علیق اسب
ration return
اسناد هزینه جیره
ration factor
ضریب محاسبه جیره
sinecure
جیره خور ولگرد
ration
مقدار جیره روزانه
ration in kind
جیره معادل یاجانشین
emergency ration
جیره فوق العاده
ration method
سبک واگذاری جیره
rationed
مقدار جیره روزانه
troop train ration
جیره بین راه
liveries
جیره علیق اسب
ration basis
مبنای محاسبه جیره غذایی
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
billets
ورقه جیره یادداشت مختصر
ration factor
ضریب اماد جیره غذایی
troop train ration
جیره طبخی بین راه
billeted
ورقه جیره یادداشت مختصر
billet
ورقه جیره یادداشت مختصر
table of food equivalents
جدول ارزش جیره غذایی
billeting
ورقه جیره یادداشت مختصر
reconstituting
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstitutes
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstituted
خیساندن امادیا جیره خشک شده
master menu
لیست مبنای جیره غذایی اصلی
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
reconstitute
خیساندن امادیا جیره خشک شده
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ration credit
تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
iron rations
جیره بسیارکم که سربازفقط هنگام ضرورت سخت میتواندبان دست بزند
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification
طبقه بندی رده بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament
طرح بندی صورت بندی
classifications
طبقه بندی رده بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
chuck
سه نظام
chucks
سه نظام
chucked
سه نظام
systems
نظام
system
نظام
military
نظام
trends
نظام
left d.
نظام به چپ
trend
نظام
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
cognitive system
نظام شناختی
collectivism
نظام اشتراکی
colonial system
نظام استعماری
communication system
نظام ارتباطی
communist system
نظام کمونیستی
cutter chuck
سه نظام فرز
incentive system
نظام تشویقی
conversational system
نظام محاورهای
household system
نظام تولیدخانوادگی
jaw chuck
سه نظام فک دار
class system
نظام طبقاتی
value system
نظام ارزشها
capitalist system
نظام کاپیتالیسم
caste system
نظام کاستی
welfare system
نظام رفاهی
centralized system
نظام متمرکز
yeomanry
سواره نظام
dragoons
سواره نظام
dragoon
سواره نظام
chuck wrench
اچار سه نظام
credit system
نظام اعتباری
household system
نظام خانوادگی
dual price system
نظام دو قیمتی
systems
نظام سیستم
dynamic system
نظام پویا
economic system
نظام اقتصادی
educational system
نظام اموزشی
factory system
نظام کارخانهای
system
نظام سیستم
filing system
نظام بایگانی
foot infantry
پیاده نظام
drill chuck
سه نظام مته
chuck
دستگاه نظام
mechanism of the organ
نظام تشکیلات
horseman
سواره نظام
hand operated chuck
سه نظام دستی
chucks
صفحه نظام
chucks
دستگاه نظام
chucked
صفحه نظام
chucked
دستگاه نظام
delusional system
نظام هذیانی
chuck
صفحه نظام
closed system
نظام بسته
underdetermined system
نظام نامعین
communism
نظام اشتراکی
action system
نظام عمل
open system
نظام باز
agrarian system
نظام ارضی
musculature
نظام عضلانی
banking system
نظام بانکداری
barter system
نظام پایاپای
barter system
نظام تهاتری
modern system
نظام جدید
modern system
نظام نوین
accounting system
نظام حسابداری
infantry
پیاده نظام
feudalism
نظام زمینداری
conscription
نظام وفیفه
military service
نظام وفیفه
cavalry
سواره نظام
phonology
نظام صوتی
military
مربوط به نظام
price system
نظام قیمتی
price system
نظام قیمت
double standard
نظام دو معیاری
mnemonic system
نظام یادیار
mixed system
نظام مختلط
miniature system
خرده نظام
boring chuck
سه نظام مته
social system
نظام اجتماعی
system dynamics
پویائی نظام
systematization
نظام دهی
systems analysis
نظام شناسی
man power
مشمولین نظام
tax system
نظام مالیاتی
taylorism
نظام تیلور
the military profession
کار نظام
skirmisher
پیاده نظام
serfdom system
نظام سرفی
binary system
نظام دو نمادی
biological system
نظام زیستی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com