Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
accounting system	نظام حسابداری
Other Matches
cost accounting	حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
cost accounting	حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
current cost accounting	حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
marxist economics	نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
dress left	از چپ نظام یا از راست نظام
accountancy	حسابداری
accountancy	حسابداری [حسابداری]
accounting	حسابداری
accounting	حسابداری [حسابداری]
book keeping	حسابداری [حسابداری]
cost accounting	حسابداری
bookwork [bookkeeping]	حسابداری [حسابداری]
sales accounting	حسابداری فروش
single entry	حسابداری فردی
stock accounting	حسابداری موجودی
tally sheet	کاربرگ حسابداری
single entry	حسابداری ساده
comptroller	بازرس حسابداری
double entry bookkeeping	حسابداری دوبل
vouchers	سند حسابداری
voucher	سند حسابداری
accounting system	سیستم حسابداری
accounting profit	سود حسابداری
accounting principles	اصول حسابداری
accounting price	قیمت حسابداری
accounting machine	ماشین حسابداری
inflation accounting	حسابداری تورمی
national accounting	حسابداری ملی
accounting profit	سود از دیدگاه حسابداری
accountable depot	مرکز نگهداری سوابق حسابداری
accounting package	بسته پیش نوشته حسابداری
accounting	اصول حسابداری برسی اصل و فرع
modular accounting package	برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
integrated accounting package	بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
current purchasing power	حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
accounts package	نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
credits	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
accounting package	نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
corporate model	نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
left d.	نظام به چپ
systems	نظام
system	نظام
military	نظام
trend	نظام
chuck	سه نظام
chucked	سه نظام
trends	نظام
chucks	سه نظام
dynamic system	نظام پویا
credit system	نظام اعتباری
conversational system	نظام محاورهای
drill chuck	سه نظام مته
communist system	نظام کمونیستی
communication system	نظام ارتباطی
colonial system	نظام استعماری
educational system	نظام اموزشی
cutter chuck	سه نظام فرز
delusional system	نظام هذیانی
capitalist system	نظام کاپیتالیسم
economic system	نظام اقتصادی
factory system	نظام کارخانهای
filing system	نظام بایگانی
foot infantry	پیاده نظام
hand operated chuck	سه نظام دستی
household system	نظام خانوادگی
dual price system	نظام دو قیمتی
household system	نظام تولیدخانوادگی
landlordism	نظام اربابی
incentive system	نظام تشویقی
yeomanry	سواره نظام
sensorium	نظام حسی
serfdom	نظام دهقانی
serfdom	نظام رعیتی
serfdom system	نظام رعیتی
serfdom system	نظام سرفی
skirmisher	پیاده نظام
social system	نظام اجتماعی
value system	نظام ارزشها
systematization	نظام دهی
systems analysis	نظام شناسی
underdetermined system	نظام نامعین
tax system	نظام مالیاتی
mechanism of the organ	نظام تشکیلات
the military profession	کار نظام
jaw chuck	سه نظام فک دار
welfare system	نظام رفاهی
man power	مشمولین نظام
market system	نظام بازار
system dynamics	پویائی نظام
miniature system	خرده نظام
mixed system	نظام مختلط
mnemonic system	نظام یادیار
modern system	نظام نوین
modern system	نظام جدید
musculature	نظام عضلانی
open system	نظام باز
price system	نظام قیمت
price system	نظام قیمتی
taylorism	نظام تیلور
collectivism	نظام اشتراکی
military service	نظام وفیفه
dragoon	سواره نظام
order	نظام معماری
chucks	دستگاه نظام
chucked	صفحه نظام
chucked	دستگاه نظام
chuck	صفحه نظام
chuck	دستگاه نظام
banking system	نظام بانکداری
barter system	نظام پایاپای
barter system	نظام تهاتری
chucks	صفحه نظام
horseman	سواره نظام
dragoons	سواره نظام
cavalry	سواره نظام
phonology	نظام صوتی
military	مربوط به نظام
infantry	پیاده نظام
feudalism	نظام زمینداری
conscription	نظام وفیفه
communism	نظام اشتراکی
action system	نظام عمل
agrarian system	نظام ارضی
double standard	نظام دو معیاری
binary system	نظام دو نمادی
biological system	نظام زیستی
cognitive system	نظام شناختی
serviced	نظام وفیفه
socialism	نظام اشتراکی
class system	نظام طبقاتی
caste system	نظام کاستی
exemption	معافی نظام
service	نظام وفیفه
centralized system	نظام متمرکز
horse	سواره نظام
chuck wrench	اچار سه نظام
biosystem	نظام زیستی
systems	نظام سیستم
system	نظام سیستم
regulations	نظام نامه
code	نظام نامه
boring chuck	سه نظام مته
closed system	نظام بسته
rationing system	نظام جیره بندی
quota system	نظام سهمیه بندی
proportional tax system	نظام مالیات تناسبی
regressive tax system	نظام مالیاتی کاهنده
progressive tax system	نظام مالیات تصاعدی
conscripted	مشمول نظام کردن
conscript	مشمول نظام کردن
society	نظام اجتماعی گروه
societies	نظام اجتماعی گروه
normal interval	فرمان از جلو نظام
rationing system	نظام سهمیه بندی
to enter the military	داخل نظام شدن
phylarch	فرمانده سواره نظام
planning system	نظام برنامه ریزی
regressive tax system	نظام مالیاتی نزولی
cosmologies	نظام عالم وجود
right shoulder arms	فرمان ازراست نظام
selective service	خدمت داوطلبانه نظام
national service	خدمت نظام وظیفه
monarchical	هواداری نظام شاهی
voluntaryist	مخالف نظام وفیفه
voting system	نظام رای گیری
wage system	نظام پرداخت دستمزد
slackers	فراری ازخدمت نظام
infantryman	سرباز پیاده نظام
infantryman	جمعی پیاده نظام
infantrymen	سرباز پیاده نظام
cosmology	نظام عالم وجود
simultaneous equation system	نظام معادلات همزمانی
systems approach	رویکرد نظام نگر
social security system	نظام تامین اجتماعی
to bear arms	خدمت نظام کردن
cosmos	نظام عالم وجود
systematized delusions	هذیانهای نظام یافته
infantrymen	جمعی پیاده نظام
slacker	فراری ازخدمت نظام
conscripting	مشمول نظام کردن
army regulation	نظام نامه ارتشی
free economic system	نظام اقتصاد ازاد
grabby	نفر پیاده نظام
electrically operated chuck	سه نظام با عملکرد الکتریکی
effective tax system	نظام موثر مالیاتی
bimetallism	نظام پولی دو فلزی
drill socket	[مخروطی سه نظام مته]
doughboy	سرباز پیاده نظام
foot soldier	سرباز پیاده نظام
dough boy	سرباز پیاده نظام
dogface	سرباز پیاده نظام
exchange rate system	نظام نرخ ارز
gold standard	نظام پایه طلا
foreign value system	نظام ارزشی بیگانه
federal reserve system	نظام فدرال رزرو
free enterprise system	نظام تجارت ازاد
free enterprise system	نظام اقتصاد ازاد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com