English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
system نظام سیستم
systems نظام سیستم
Other Matches
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
dress left از چپ نظام یا از راست نظام
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
three phase four wire system سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failure بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
system نظام
chucked سه نظام
trends نظام
trend نظام
chuck سه نظام
military نظام
systems نظام
chucks سه نظام
left d. نظام به چپ
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
masters ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
code نظام نامه
factory system نظام کارخانهای
conversational system نظام محاورهای
boring chuck سه نظام مته
skirmisher پیاده نظام
socialism نظام اشتراکی
hand operated chuck سه نظام دستی
order نظام معماری
household system نظام خانوادگی
system dynamics پویائی نظام
drill chuck سه نظام مته
filing system نظام بایگانی
foot infantry پیاده نظام
binary system نظام دو نمادی
educational system نظام اموزشی
economic system نظام اقتصادی
biological system نظام زیستی
biosystem نظام زیستی
dynamic system نظام پویا
dual price system نظام دو قیمتی
delusional system نظام هذیانی
cutter chuck سه نظام فرز
household system نظام تولیدخانوادگی
caste system نظام کاستی
collectivism نظام اشتراکی
centralized system نظام متمرکز
cognitive system نظام شناختی
closed system نظام بسته
class system نظام طبقاتی
social system نظام اجتماعی
jaw chuck سه نظام فک دار
colonial system نظام استعماری
communication system نظام ارتباطی
capitalist system نظام کاپیتالیسم
credit system نظام اعتباری
systems analysis نظام شناسی
horse سواره نظام
incentive system نظام تشویقی
systematization نظام دهی
communist system نظام کمونیستی
landlordism نظام اربابی
chuck wrench اچار سه نظام
chucked صفحه نظام
open system نظام باز
mnemonic system نظام یادیار
mixed system نظام مختلط
phonology نظام صوتی
mechanism of the organ نظام تشکیلات
miniature system خرده نظام
military مربوط به نظام
yeomanry سواره نظام
welfare system نظام رفاهی
infantry پیاده نظام
market system نظام بازار
accounting system نظام حسابداری
action system نظام عمل
agrarian system نظام ارضی
man power مشمولین نظام
cavalry سواره نظام
military service نظام وفیفه
underdetermined system نظام نامعین
dragoons سواره نظام
dragoon سواره نظام
double standard نظام دو معیاری
price system نظام قیمت
feudalism نظام زمینداری
price system نظام قیمتی
communism نظام اشتراکی
conscription نظام وفیفه
musculature نظام عضلانی
modern system نظام جدید
modern system نظام نوین
chucks دستگاه نظام
sensorium نظام حسی
chuck دستگاه نظام
banking system نظام بانکداری
serfdom system نظام رعیتی
serfdom نظام دهقانی
serviced نظام وفیفه
chucked دستگاه نظام
service نظام وفیفه
tax system نظام مالیاتی
serfdom نظام رعیتی
the military profession کار نظام
taylorism نظام تیلور
chuck صفحه نظام
horseman سواره نظام
serfdom system نظام سرفی
regulations نظام نامه
value system نظام ارزشها
barter system نظام تهاتری
exemption معافی نظام
barter system نظام پایاپای
chucks صفحه نظام
compatibility پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
federal reserve system نظام فدرال رزرو
gold backing system نظام پشتوانه طلا
planning system نظام برنامه ریزی
normal interval فرمان از جلو نظام
free enterprise system نظام تجارت ازاد
phylarch فرمانده سواره نظام
cosmology نظام عالم وجود
progressive tax system نظام مالیات تصاعدی
free economic system نظام اقتصاد ازاد
foreign value system نظام ارزشی بیگانه
simultaneous equation system نظام معادلات همزمانی
rationing system نظام جیره بندی
free enterprise system نظام اقتصاد ازاد
selective service خدمت داوطلبانه نظام
regressive tax system نظام مالیاتی نزولی
light infantry پیاده نظام سبک
merit system نظام شایستگی نگر
proportional tax system نظام مالیات تناسبی
janizary سرباز پیاده نظام
cosmologies نظام عالم وجود
right shoulder arms فرمان ازراست نظام
social security system نظام تامین اجتماعی
rationing system نظام سهمیه بندی
free market system نظام بازار ازاد
quota system نظام سهمیه بندی
gold backing system نظام پایه طلا
gold currency system نظام پولی طلا
gold standard نظام پولی طلا
gold standard نظام پایه طلا
grabby نفر پیاده نظام
regressive tax system نظام مالیاتی کاهنده
ironside نام سواره نظام
wage system نظام پرداخت دستمزد
constitution نظام نامه مزاج
bimetallism نظام پولی دو فلزی
systems approach رویکرد نظام نگر
conscripts مشمول نظام کردن
capitalist system نظام سرمایه داری
systematized delusions هذیانهای نظام یافته
conscripting مشمول نظام کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com