English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (1 milliseconds)
English Persian
satyriasis نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
Other Matches
voluptuous شهوت پرست شهوت انگیز
erection نعوظ
erections نعوظ
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
erectio deficiens نعوظ ناقص
erectility قابلیت نعوظ
phallography نعوظ نگاری
erectile قابل نعوظ
priapism نعوظ دایم
concupiscence شهوت
conoupiscence شهوت
desiring شهوت
desires شهوت
desire شهوت
passion شهوت
carnality شهوت
eros شهوت
lust شهوت
appetite شهوت
appetites شهوت
rut شهوت
ruts شهوت
lustfully از روی شهوت
anal eroticism شهوت مقعدی
alloerotism شهوت دگرگرا
alloeroticism شهوت دگرگرا
orality شهوت دهانی
salacious شهوت پرست
satyriasis شهوت پرستی
erotism شهوت گرایی
anal erotism شهوت مقعدی
anality شهوت مقعدی
oral eroticism شهوت دهانی
graphomania شهوت نوشتن
organ eroticism شهوت اندامی
salacity شهوت رانی
salaciousness شهوت رانی
anaphrodisia کاهش شهوت
anaphrodisiac کاهنده شهوت
genital eroticism شهوت تناسلی
eroticism شهوت گرایی
voluptuousness شهوت رانی
red-hot <adj.> شهوت انگیز
lascivious شهوت انگیز
obscene شهوت انگیز
tasty <adj.> شهوت انگیز
lecherous شهوت پرست
liking شهوت ومیل
juicy <adj.> شهوت انگیز
urethral erotism شهوت میزراهی
urolagnia شهوت ادراری
sensuality شهوت پرستی
lewdness شهوت پرستی
voluptuate شهوت انگیزکردن
flesh جسم شهوت
sexiness شهوت انگیزی
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
to provoke passion شهوت انگیز بودن
voluptuously بطور شهوت انگیز
salaciously از روی شهوت رانی
voluptuously از روی شهوت پرستی
Lust for power and riches. شهوت قدرت وثروت
lasciviously از روی شهوت پرستی
lusty قوی شهوت انگیز
ruts مست شهوت شدن
luscious دلپذیر شهوت انگیز
voyeurism اطفاء شهوت با نگاه
libidinous وابسته به شهوت جنسی
pornography نوشته شهوت انگیز
burns دراتش شهوت سوختن
burn دراتش شهوت سوختن
lustier قوی شهوت انگیز
passionately بطور شهوت امیز
libido شهوت جنسی هوس
rut مست شهوت شدن
libidinously از روی شهوت رانی
libidinal وابسته به شهوت جنسی
lustiest قوی شهوت انگیز
impassion برسر شهوت اوردن
oestrum شهوت ومستی جانوران
libidos شهوت جنسی هوس
lewd ناشی از هرزگی شهوت پرست
bawdry شهوت پرستی [غیر مصطلح]
lust حرص واز شهوت داشتن
lesbians وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbian وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
She is blinded by passion . شهوت او را کور کرده است
voyeurs اطفا کننده شهوت بانگاه
venery شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
voyeur اطفا کننده شهوت بانگاه
lesbianism دفع شهوت زنی با زن دیگر
to g. with passion دراتش شهوت یاعشق سوختن
sexy دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
he has a rage for money برای گرد کردن پول شهوت
pornographer نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sexiest دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexier دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
pornographic وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
She is passionately fond of tennis . شهوت تنیس باز ی کردن دارد
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
peeper اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
peeping Tom اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
poeeping tom ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com