English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
pace setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
Other Matches
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
trail formation ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
motor march راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
route column ستون راهپیمایی
march column ستون راهپیمایی
double staggered column ستون راهپیمایی دوبله
columns صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column صف ستون راهپیمایی یاموتوری
release point نقطه رهایی ستون راهپیمایی
convoy کاروان دریایی ستون موتوری
convoys کاروان دریایی ستون موتوری
convoy assembly port بندر محل تجمع ستون موتوری
moving pivot نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
eustyle [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata [ستون های توسکانی با پایه ستون]
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post از این ستون بان ستون
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
moderator نافم
manciple نافم
moderators نافم
controller نافم
controllers نافم
regulators نافم
regulator نافم
regulator سوپاپ نافم
hold control نافم همزمانی
speed controls نافم سرعت
carbon pile regulator نافم کربنی
drum controller نافم استوانهای
whipper نافم پارلمانی
voltage regulator نافم ولتاژ
field regulator نافم میدان
tirrill regulator نافم ارتعاشی
regulators سوپاپ نافم
current regulator نافم شدت
provost نافم دانشکده
provosts نافم دانشکده
potential regulator نافم ولتاژ
switches نافم حرکت
phase modifier نافم فاز
load regulator نافم بار
linearity control نافم خطی
manual controller نافم دستی
switched نافم حرکت
switch نافم حرکت
speed regulator نافم سرعت
replenisher نافم روغن
regulating resistance مقاومت نافم
spark control نافم جرقه
contact voltage regulator نافم ولتاژ با کنتاکت
control vehicle تانک نافم حرکت
induction voltage regulator نافم ولتاژ با القا
pace setter نافم اهنگ حرکت
peaking control نافم اوج دهندگی
frequency controller رگولاتور یا نافم فرکانس
automatic frequency control نافم خودکار بسامد
pace-setter نافم اهنگ حرکت
thermostats نافم درجه حرارت
thermostat نافم درجه حرارت
pace-setters نافم اهنگ حرکت
automatic gain control نافم خودکار فزونسازی
induction voltage regulator نافم ولتاژ القائی
induction regulator نافم ولتاژ القائی
replenisher استوانه نافم روغن
throttling shaft میله نافم روغن
automatic volume control نافم خودکار صدا
throttling rod پیستون نافم روغن
automatic phase control نافم خودکار فاز
schoolmaster نافم مدرسه مکتب دار
schoolmasters نافم مدرسه مکتب دار
throttling shaft میله نافم عبور روغن
delayed a.v.c. نافم خودکار صدا با تاخیر
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
synchronous sight دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
piled ستون ستون لنگرگاه
pile ستون ستون لنگرگاه
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
motor vehicle خودرو موتوری
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
gas governor نافم گاز گاورنر گاز
acroterium پا ستون
columns ستون
struts ستون
acroterion پا ستون
acroter پا ستون
strut ستون
cantilever bridge ستون پل
stapling ستون
pillar ستون
pile ستون
acantha ستون
piled ستون پل
beam ستون
overhead سر ستون
beams ستون
plinth ته ستون
shafts ستون
piled ستون
stud ستون
strutted ستون
stapled ستون
pile ستون پل
pillars ستون
astylar بی ستون
army corpa ستون
escape ستون
plinths ته ستون
staple ستون
shaft ستون
indian or single file ستون یک
post- ستون
posted ستون
columnar در ستون ها
jambs ستون
stanchion ستون
single file به ستون یک
post ستون
pier ستون
indian file ستون یک
hypophyge پا ستون
column ستون
columns ستون ها
piers ستون
single file ستون یک
jamb ستون
column ستون
file ستون
filed ستون
fasciculus gracilis ستون گل
bars ستون
bar ستون
column base ته ستون
column by column ستون به ستون
posts ستون
debtors ستون بدهکار
footstall پایه ستون
fractionating column ستون تجزیه
hatch beam ستون دریچه
streamers ستون نور
footpath پایه ستون
hypostyle ستون دار
guide column ستون راهنما
streamer ستون نور
half column نیم ستون
hypostal ستون دار
footpaths پایه ستون
fifth column ستون پنجم
half column شبه ستون
hempel column ستون همپل
king post ستون جرثقیل
barley-sugar ستون مارپیچی
opem column ستون باز
packed column ستون پر شده
trunks بدنه ستون
trunk بدنه ستون
pilaster ستون نما
pile foundation فونداسیون ستون
pillar of the faith ستون دین
pillar post of battery ستون باتری
positive column ستون مثبت
pott's disease سل ستون فقرات
route column ستون راه
single file یک ردیف ستون
length of column طول ستون
piling ستون بندی
applied توکار ستون
stylar ستون وار
streeing column ستون فرمان
storming column ستون حمله
longeron ستون طولی
main column ستون اصلی
stelar ستون دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com