Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (12 milliseconds)
English	Persian
silhouette	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
Other Matches
silhouette	نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouettes	نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
lampblack	سیاه یکدست
chiaroscuro	نقاشی سیاه قلم
basalt	نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
chiaroscuro	نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
melanin	رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape	نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
smutted whcat	گندم سیاه یا زنگ سیاه
sables	رنگ سیاه لباس سیاه
black hole	حفره سیاه چاله سیاه
bold face	طرح سیاه حرف سیاه
black holes	حفره سیاه چاله سیاه
sable	رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops	سیاب سیاه جیوه سیاه
rebus	نشاندادن واژه ها بصورت مصور
black body radiation	تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor	صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
bogs	سیاه اب
grimy	سیاه
Negroes	سیاه
Negro	سیاه
jet-black	سیاه سیاه
blacked	سیاه
pitch dark	سیاه
bog	سیاه اب
black	سیاه
blacker	سیاه
sooty	سیاه
sad coloured	سیاه
ebon	سیاه
marsh	سیاه اب
mossy	سیاه اب
swamps	سیاه اب
quagmire	سیاه اب
swamping	سیاه اب
swamped	سیاه اب
swamp	سیاه اب
glaucoma	اب سیاه
pitchy	سیاه
blackest	سیاه
jetty	سیاه
jetties	سیاه
quagmires	سیاه اب
marshes	سیاه اب
dogwood	سیاه ال
blacks	سیاه
night black	سیاه
blacker	سیاه رنگ
blacks	سیاه شده
blacks	سیاه رنگی
blacks	سیاه رنگ
blacker	سیاه رنگی
blacker	سیاه کردن
pissed	سیاه مست
sandstone	سنگ سیاه
colly	سیاه کردن
blackest	سیاه کردن
blackest	سیاه شده
blackest	سیاه رنگی
blackest	سیاه رنگ
blacker	سیاه شده
blacked	سیاه کردن
sealing coat	روکاری سیاه
platinum black	پلاتین سیاه
charbon	سیاه زخم
black lead	سرب سیاه
to wear willow	سیاه پوشیدن
saracen corn	گندم سیاه
iron mould	سیاه کردن
to black out	سیاه کردن
marsh	سیاه اب باطلاق
marshes	سیاه اب باطلاق
piper nigrum	فلفل سیاه
french wheat	گندم سیاه
the black sea	دریای سیاه
plumbaginous	مانندسرب سیاه
in mourning	کثیف سیاه
in mourning	سیاه پوش
blacked	سیاه رنگی
blacked	سیاه رنگ
blacked	سیاه شده
black	سیاه کردن
black	سیاه رنگی
black	سیاه رنگ
black	سیاه شده
plumbago	سرب سیاه
humus	سیاه خاک
viper's grass	سفورجنه سیاه
chiaroscurist	سیاه قلمکار
blackheads	جوش سر سیاه
donjon	سیاه چال
denigrate	سیاه کردن
denigrated	سیاه کردن
denigrates	سیاه کردن
denigrating	سیاه کردن
dungeons	سیاه چال
dungeon	سیاه چال
fuel oil	نفت سیاه
denigration	سیاه ساختن
etch	سیاه قلم
etched	سیاه قلم
eriochrome black	سیاه اریوکروم
etches	سیاه قلم
crap	گندم سیاه
crapped	گندم سیاه
blackens	سیاه کردن
blackening	سیاه کردن
blackened	سیاه کردن
ethiopian	سیاه پوست
ethiops	مهجون سیاه
bottle-dungeon	سیاه چال
quercitron	بلوط سیاه
black wool	پشم سیاه
basalt	سیاه سنگ
ethiope	سیاه پوست
dunggeon	سیاه چال
shame on you! <idiom>	رویتان سیاه
red cent	پول سیاه
gin	عرق جو سیاه
gins	عرق جو سیاه
doit	پول سیاه
blacken	سیاه کردن
crapping	گندم سیاه
robed in bleck	سیاه پوش
robed in bleck	سیاه پوشیده
black and white	سیاه و سفید
ravens	کلاغ سیاه
raven	کلاغ سیاه
d.'s cow	سوسک سیاه
moles	خال سیاه
mole	خال سیاه
sabled	سیاه پوش
crowberry	سنگروی سیاه
sadly dressed	سیاه پوش
water proofed mortar	اهک سیاه
schorl	کهربای سیاه
Congo	یکجورچای سیاه
scoter	مرغابی سیاه
heathbird	باقرقره سیاه
whooping cough	سیاه سرفه
wash drawing	ابرنگ سیاه
black eye	چشم سیاه
black eyes	چشم سیاه
jet-black	سیاه شبقی
black coffee	قهوه سیاه
I was put to shame. I was shame-stricken.	رو سیاه شدم
darky	سیاه زنگی
zonked	سیاه مست
stoned	سیاه مست
sozzled	سیاه مست
smudge	سیاه شدن
spades	خال دل سیاه
spade	خال دل سیاه
smudged	سیاه شدن
smudges	سیاه شدن
smudging	سیاه شدن
dark coloured	سیاه رنگ
blacks	سیاه کردن
the black race	نژاد سیاه
black hole	سیاه چال
niello	سیاه قلم
black powder	باروت سیاه
substantia nigra	جسم سیاه
caraway	زیره سیاه
achromatic	سیاه و سفید
black load	سرب سیاه
black list	فهرست سیاه
black list	لیست سیاه
black liqour	شربت سیاه
black light	نور سیاه
black level	تراز سیاه
black letter	حرف سیاه
begrime	سیاه کردن
niellist	سیاه قلم
livers	جگر سیاه
black holes	سیاه چال
melanuria	پیشاب سیاه
pitch black	خیلی سیاه
pitch-black	خیلی سیاه
black propaganda	تبلیغات سیاه
oubliette	سیاه چال
negress	زن سیاه پوست
negrillo	کوتوله سیاه
negro slave	غلام سیاه
negrophil	سیاه دوست
aniline black	سیاه انیلینی
liver	جگر سیاه
negrophilism	سیاه دوستی
biotite	میکای سیاه
bitumen macadam	ماکادام سیاه
blach hulled	سیاه پوست
jet	سیاه کهربائی
jet	مهر سیاه
jet	کهربای سیاه
nigrescence	سیاه شدگی
black book	کتاب سیاه
black brittleness	شکستگی سیاه
black brittleness	ترک سیاه
black cap	کلاه سیاه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com