English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
plotting chart نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
Other Matches
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
pitot انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
freight کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
turnaround cycle مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
transportation in kind وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
air plot نقشه ناوبری هوایی
aeronautical chart نقشه ناوبری هوایی
vector مسیر ناوبری هواپیما
vectors مسیر ناوبری هواپیما
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص ناوبری هوایی
tranship نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
aeronautical information overprint اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
approach chart نقشه تقرب هواپیما
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
air plot رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
piloting ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
hackney boat کرجی یاکشتی کرایهای
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
universal drafting machine خط کش ناوبری
navigation ناوبری
navigating bridge پل ناوبری
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
coasts ناوبری کرانهای
radio navigation ناوبری رادیویی
coast ناوبری کرانهای
navigation light چراغهای ناوبری
aerial navigation ناوبری هوایی
satellite navigation ناوبری ماهوارهای
inertial navigation ناوبری لختی
pilots راهنمای ناوبری
pilots ناوبری کردن
piloted ناوبری کردن
pilot راهنمای ناوبری
pilot ناوبری کردن
piloted راهنمای ناوبری
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
dead reckonning ناوبری کور
aids to navigation کمکهای ناوبری
celestial navigation ناوبری نجومی
navigating ناوبری کردن
bathymetric navigation ناوبری ژرفایافتی
navigated ناوبری کردن
navigate ناوبری کردن
navigates ناوبری کردن
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
day beacon برج ناوبری روز
stellar inertial navigation ناوبری لختی ستارهای
omega سیستم ناوبری امگا
navigational grid بادزن کمک ناوبری
navigational grid شبکه کمکی ناوبری
navigational aids وسایل کمک ناوبری
inertial navigation system سیستم ناوبری ماندی
hyperbolic navigation system روش ناوبری هذلولی
aids to navigation وسایل کمک ناوبری
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
dead reckonning tracer میز ناوبری کور
tacan سیستم ناوبری تاکان
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
visual flight پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
celestial navigation ناوبری بااستفاده از صور فلکی
astro tracker وسیله ناوبری خودکار نجومی
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
augmentation support set دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
coasting ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
day beacon برج ناوبری مورد استفاده درروز
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
pseudopursuit navigation ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
dead reckonning tracer وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
shoran نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
situation indicator دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
pseudostereo ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pursuit navigation ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
radar danning ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
plotting رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
plotters وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
plans نقشه کف
design نقشه
plans نقشه
tracer نقشه کش
programs نقشه
program نقشه
charts نقشه
plan نقشه کف
draftsman نقشه کش
plan نقشه
designs نقشه
cartograph نقشه
planners نقشه کش
planner نقشه کش
outlining نقشه
plotted نقشه
outlines نقشه
outlined نقشه
outline نقشه
plot نقشه
tracers نقشه کش
cartographer نقشه کش
draftsmen نقشه کش
draughtsman نقشه کش
draughtsmen نقشه کش
visual aid نقشه
rambling بی نقشه
cartographers نقشه کش
plots نقشه
designers نقشه کش
plan view نقشه کف
scheme نقشه
charted نقشه
schemed نقشه
map maker نقشه کش
schemes نقشه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com