English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
want نقصان نیاز
wanted نقصان نیاز
Other Matches
LUT مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
decreases نقصان
falling-off نقصان
depletion نقصان
decreased نقصان
decrease نقصان
shrinkage نقصان
falling off نقصان
shortage نقصان
shortages نقصان
degression نقصان
declined نقصان
declines نقصان
decline نقصان
declining نقصان
decreased نقصان یافتن
decrease نقصان یافتن
decreases نقصان یافتن
diminishes نقصان یافتن
diminish نقصان یافتن
magnetic decay نقصان مغناطیسی
decreasing نقصان گیرنده
mass defect نقصان جرم
deficiency and defect کسر و نقصان
to peter out نقصان یافتن
anaphrodisia نقصان قوهء باء
ischaemia نقصان خون در عضو
is on the wane رو بزوال یا نقصان می گذارد
ischmia نقصان خون در عضو
decrescent روبه نقصان گذارنده
decays ضعیف شدن پوسیدن نقصان
decayed ضعیف شدن پوسیدن نقصان
decay ضعیف شدن پوسیدن نقصان
is on the wane درحال کاهش یا نقصان است
decaying ضعیف شدن پوسیدن نقصان
atrophied نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophies نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophying نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
waning رو بکاهش گذاشتن نقصان یافتن
wanes رو بکاهش گذاشتن نقصان یافتن
waned رو بکاهش گذاشتن نقصان یافتن
wane رو بکاهش گذاشتن نقصان یافتن
atrophy نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
dificiency نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
need نیاز
needed نیاز
needing نیاز
demanded نیاز
want نیاز
demand نیاز
need نیاز
requirement نیاز
needless بی نیاز
self sufficing بی نیاز
demand نیاز
demands نیاز
requirement نیاز
self-sufficient بی نیاز
nurturance need نیاز مهرورزی
need gratification ارضای نیاز
prerequisites پیش نیاز
felt need نیاز هشیار
prerequisite پیش نیاز
manifest need نیاز اشکار
sweet nothings راز و نیاز
social need نیاز اجتماعی
structural requirement نیاز استاتیکی
succorance need نیاز مهرطلبی
urgency of need ضرورت نیاز
affiliation need نیاز پیوندجویی
n achievement نیاز پیشرفت
achievement need نیاز پیشرفت
self-evident بی نیاز از اثبات
requirement مورد نیاز
necessity نیاز نیازمندی
n affiliation نیاز پیوندجویی
agamic بی نیاز ازتخم نر
demand نیاز احتیاج
demanded نیاز احتیاج
quasi need شبه نیاز
construction need نیاز سازندگی
cognizance need نیاز شناخت
demands نیاز احتیاج
self contained برون بی نیاز
self explaining بی نیاز از توصیف
capital requirement نیاز سرمایه
self explanatory بی نیاز از توصیف
self-explanatory بی نیاز از توصیف
obviated رفع نیاز کردن
obviates رفع نیاز کردن
obviating رفع نیاز کردن
obviate رفع نیاز کردن
deference need نیاز دنباله روی
custom ROM مین نیاز مشتری
demand processing پردازش بر اساس نیاز
c.o.d نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical oxygen demand نیاز شیمیایی اکسیژن
defendance need نیاز خویشتن پایی
criminal court راز و نیاز کردن
dominance need نیاز سلطه گری
floor space occupied فضای مورد نیاز
reserve requirements ذخائر مورد نیاز
self sufficient مستغنی بی نیاز از غیر
need press theory نظریه نیاز- فشار
lime requirement اهک مورد نیاز
demand paging صفحه بندی مورد نیاز
postfix و نیاز به کروشه را از بین می برد.
post free بدون نیاز به تمبر زدن
common goods کالای مورد نیاز عموم
combat essential مورد نیاز حتمی رزمی
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
requirements آنچه مورد نیاز است
b.o.d نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
bank capital requirement سرمایه مورد نیاز بانک
biochemical oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
overproduce بیش ازفرفیت یا نیاز تولیدکردن
notations و دیگر نیاز به کروشه نیست
requiring نیاز داشتن لازم بودن
requires نیاز داشتن لازم بودن
required نیاز داشتن لازم بودن
addressing بدون نیاز به موارد خاص
iam in bad بسیار نیاز مند هشتم
demand satisfaction تحویل اماد مورد نیاز
require نیاز داشتن لازم بودن
netblock ابشاری که نیاز به دفاع ندارد
notation و دیگر نیاز به کروشه نیست
specify بیان واضح آنچه نیاز است
To leave someone in the lurch . کسی را قال گذاشتن ( هنگام نیاز )
supplied تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply تامین چیزی که مورد نیاز است .
supplying تامین چیزی که مورد نیاز است .
complete آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completes آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
You are needed . They need you . وجود شما مورد نیاز است
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
paralleling اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelled اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel اگر به توجه نیاز داشته باشند
shorter بدون نیاز به حمل کننده مسیر
specifying بیان واضح آنچه نیاز است
specifies بیان واضح آنچه نیاز است
parallels اگر به توجه نیاز داشته باشند
short بدون نیاز به حمل کننده مسیر
shortest بدون نیاز به حمل کننده مسیر
materials requirements planning برنامه ریزی مواد مورد نیاز
customers ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
customer ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
These statistics speak for themselves. این آمار به هیچ توضیحی نیاز ندارد.
elastic buffer اندازه بافر که طبق نیاز تغییر میکند
demands یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demanded یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
real time داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
discard خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discards خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discarding خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
attentions سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
buffer بافری که اندازه اش طبق نیاز تغییر میکند
dynamically بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
operation دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
attention سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
discarded خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
end item وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
customizing بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
cpu کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد
public information اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
Gun laws need to be revisited. قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
automatics آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
automatic آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
We'll need 10 years at a [the] minimum. ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
customizes بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
equipment وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
customising بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
autos خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
auto خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
hogs برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
hogged برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
customised بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
hog برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
inheriting یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inherit یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inherits یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
static حافظه غیر فرار که نیاز به تنظیم مجدد ندارد
customize بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
thinned روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com