English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
grazing point نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
Other Matches
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
bulletproof ضد یا مانع گلوله
trajectory مسیر گلوله
trajectories مسیر گلوله
misfire عمل نکردن گلوله مانع اتش
misfired عمل نکردن گلوله مانع اتش
misfires عمل نکردن گلوله مانع اتش
trajectories منحنی مسیر گلوله
ballistic منحنی مسیر گلوله
trajectory منحنی مسیر گلوله
descending branch شاخه نزولی مسیر گلوله
nonrigidity عدم ثبات مسیر گلوله
nonrigidity عدم ثبات گلوله در مسیر
plane of departure سطح قائم مسیر گلوله
flat trajectory سهم تیرکشیده مسیر کشیده گلوله
stabilizing fin پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
flat race مسیر هموار بی مانع اسبدوانی
remaining velocity سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
stabilization برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
water hazard مانع ابی در مسیر گوی گلف
trajectory shift انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
trajectory scorer وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
water jump چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
lateral water hazard مانع برکهای به موازات مسیر گوی گلف
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
keyholing رقص و جست و خیز گلوله درروی مسیر عدم ثبات مسیرگلوله
burns کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
burn کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
hits اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
internally blown flap فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
trial مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trials مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
suppressor وسیلهای که مانع را حذف میکند
variable incidence جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
communication مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
double row spot welding جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
communication وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
crosser تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
cross تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosses تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crossest تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crossing target هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
newsgroup خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
obstruction خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
buffer state دولت کوچکی راگویند که بین دو کشور بزرگ واقع شده و از برخورد وبروز اختلاف بین انهاجلوگیری میکند
drifts انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
start button دگمهای که معمولاگ گوشه سمت چپ در پایین صفحه نمایش ویندوز است و یک مسیر مناسب به برنامه ها و فایلهای کامپیوتر ایجاد میکند
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
opens پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
open پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
opened پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
hedgehog مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
channels جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
pin point نقطهای
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
point contact تماس نقطهای
two point threshold استانه دو نقطهای
spot welding جوش نقطهای
pinpoint target هدف نقطهای
point charge بار نقطهای
bridge spot weld جوشکاری نقطهای
multipoint چند نقطهای
dot product ضرب نقطهای
multipoint line خط چند نقطهای
spot welding جوشکاری نقطهای
dot matrix ماتریس نقطهای
point defect نقص نقطهای
point indentification هویت نقطهای
point function تابع نقطهای
point group گروه نقطهای
point imperfection ناکاملی نقطهای
point load بار نقطهای
point target اماج نقطهای
point operation عمل نقطهای
point particle ذره نقطهای
point estimation براورد نقطهای
point estimation تخمین نقطهای
point contact کنتاکت نقطهای
point discharge تخلیه نقطهای
point elasticity کشش نقطهای
point estimate براورد نقطهای
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
dam سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
dammed سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dams سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
spot welding electrode الکترود جوشکاری نقطهای
spot welding machine دستگاه جوش نقطهای
lattice point group گروه نقطهای شبکه
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
rpbis همبستگی دو رشتهای نقطهای
point biserial correlation همبستگی دو رشتهای نقطهای
diglottic stimulation تحریک دو نقطهای زبان
dichoglottic stimulation تحریک دو نقطهای زبان
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
single row spot welding جوشکاری نقطهای سری
multipoint circuit مدار چند نقطهای
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
obstructor وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
terminals نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
previous spot نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
terminal نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
phantom section خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
head spot نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
collision برخورد کردن برخورد تصادف کردن
collisions برخورد کردن برخورد تصادف کردن
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
lunitidal interval فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
popeye در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
real stagnation point نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
center of gyration نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
page چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
faults برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controllers را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
scsi بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
destructive cursor نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
edit کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com