Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
impact point
نقطه بارریزی
Search result with all words
computed air release point
نقطه بارریزی پیش بینی شده
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
target approach point
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
Other Matches
controlled pattern
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
high velocity drop
بارریزی سریع
heavy drop
بارریزی سنگین
airdrop
بارریزی هوایی
drop altitude
ارتفاع بارریزی
extraction parchute
چتر بارریزی از هواپیما
airdrop platform
سکوی بارریزی هوایی
paradrop
بارریزی باچتر نجات
airdrop container
جعبه مخصوص بارریزی هوایی
high velocity drop
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
aerial platform
سکوی مخصوص بارریزی هوایی
air delivery platform
پالت مخصوص بارریزی هوایی
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
drop zone control center
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
platform load
بار اماده برای بارریزی هوایی
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
air dispatcher
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
break up point
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
نقطه نقطه یا خال خال کردن
ellipsis
سه نقطه
[...]
punctum
نقطه
point to point
نقطه به نقطه
spots
نقطه
neel point
نقطه نل
pricks
نقطه
spotter
نقطه نقطه
prick
نقطه
tittle
نقطه
stpular
نقطه نقطه
pricked
نقطه
speck
نقطه
specks
نقطه
speckle
نقطه
point
نقطه
pricking
نقطه
punctation
نقطه
punctulate
نقطه نقطه
punchation
نقطه
two dots one dash line
خط دو نقطه یک خط
period
نقطه
periods
نقطه
jots
نقطه
punctate
نقطه نقطه
dotty
نقطه نقطه
jotted
نقطه
full stops
نقطه
full stop
نقطه
jot
نقطه
ice melting point
نقطه یخ
spot
نقطه
ice point
نقطه یخ
point to point line
خط نقطه به نقطه
dotting
نقطه
dot
نقطه
perihelion
نقطه الراس
pintle center
نقطه لولا
phosphor dot
نقطه فسفری
choice point
نقطه گزینش
point d'appui
نقطه اتکاء
break even point
نقطه عطف
point of contact
نقطه تماس
brittle point
نقطه شکنندگی
pinto
نقطه نقطه خال خال
check point
نقطه بازرسی
point of fracture
نقطه شکست
break off position
نقطه رهایی
bubble point
نقطه جوش
plate point
نقطه پلیت
center
نقطه گره
firing point
نقطه اشتعال
pivot point
نقطه نشانه
breakpoint
نقطه انفصال
check point
نقطه مقابله
break point
نقطه توقف
burning point
نقطه اشتعال
percentile point
نقطه صدکی
spot of enforcement
نقطه پنالتی
checkout point
نقطه وارسی
check point
نقطه ازمایش
pivot point
نقطه مفصلی
penalty spot
نقطه پنالتی
standpoints
نقطه ثابت
punctation
نقطه سازی
adjusting point
نقطه تنظیم
standpoint
نقطه نظر
punctate
مثل نقطه
agreed point
نقطه قراردادی
aiming point
نقطه نشانی
projection of a point
تصویر نقطه
anchoring point
نقطه مرجع
dewpoint
نقطه شبنم
pour point
نقطه سیلان
accumulation point
نقطه تجمع
access point
نقطه فرود
access point
نقطه دسترس
standpoints
نقطه نظر
radix point
نقطه ممیز
viewpoint
نقطه نظر
viewpoints
نقطه نظر
radix point
نقطه مبنا
quiescent point
نقطه استراحت
puncuation
نقطه گذاری
abscissa
طول نقطه
access point
نقطه دستیابی
pour point
نقطه ریزش
post equivalence point
پس از نقطه هم ارزی
point of regard
نقطه دید
point of loading
نقطه بارگیری
point of intersection
نقطه تلاقی
binary point
نقطه دودوئی
point of intersection
نقطه تقاطع
point of inflexion
نقطه عطف
point of inflection
نقطه عطف
point of impact
نقطه اصابت
bp
نقطه جوش
point of sight
نقطه دید
point of support
نقطه اتکا
point of symmetry
نقطه تقارن
auxiliary target
نقطه کمکی
azeotrope point
نقطه همجوشی
azeotrope point
نقطه ازئوتروپ
azimuth
نقطه جنوب
balanc point
نقطه تعادل
base point
نقطه مبنا
basic point
نقطه مبداء
at the point of sale
در نقطه فروش
point plotting
رسم نقطه
point of weld
نقطه جوش
symmetry point
نقطه تقارن
branchpoint
نقطه انشعاب
penalty kick mark
نقطه پنالتی
estimated position
نقطه تخمینی
fire point
نقطه اشتعال
load point
نقطه بار
fixation point
نقطه تثبیت
fixed point
نقطه ثابت
flash point
نقطه اشتعال
flash point
نقطه احتراق
light spot
نقطه منور
frost point
نقطه شبنم
light spot
نقطه نور
level point
نقطه مسطح
fire point
نقطه شعله
loading point
نقطه بارگیری
loading point
نقطه سوارشدن
estimated position
نقطه براوردی
eutectic point
نقطه اوتکتیک
eutetic point
نقطه اتکتیک
exchange point
نقطه تعویض
exit point
نقطه خروج
exit point
نقطه مرگ
exit point
نقطه خروجی
extreme point
نقطه حدی
f.n.p
نقطه گداز
face off spot
نقطه رویارویی
measuring junction
نقطه سنجش
magnetic transition temperature
نقطه کوری
magnetic transition point
نقطه کوری
m.p
نقطه ذوب
fusing point
نقطه ذوب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com