English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
prick نقطه نت موسیقی
pricked نقطه نت موسیقی
pricking نقطه نت موسیقی
pricks نقطه نت موسیقی
Other Matches
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
pointillism نقاشی نقطه نقطه
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
treble staff موسیقی
ragtime در موسیقی
music موسیقی
treble clef موسیقی
ear for music موسیقی
background music موسیقی متن
ambient music موسیقی متن
electronic music موسیقی الکترونیکی
discos موسیقی دیسکو
boogies موسیقی راک
devotion to music دلبستگی به موسیقی
chamber music موسیقی مجلسی
play music موسیقی ساختن
quire گروه کر [موسیقی]
concerto قطعه موسیقی
make music موسیقی ساختن
concertos قطعه موسیقی
musician موسیقی دان
disco موسیقی دیسکو
musicians موسیقی دان
boogies موسیقی بوگی
ambient music موسیقی پس زمینه
computer music موسیقی کامپیوتری
background sound موسیقی متن
background music موسیقی پس زمینه
background sound موسیقی پس زمینه
beats ضربت موسیقی
instrumentally با الت موسیقی
instructor of music مشاق موسیقی
euterpe الهه موسیقی
fa چهارمین نت موسیقی
beat ضربت موسیقی
opuses قطعه موسیقی
forte موسیقی بلند
music hall سالن موسیقی
music halls سالن موسیقی
boleros موسیقی بولرو
noteless غیر موسیقی
boogie موسیقی راک
subdominant نت چهارم موسیقی
boogie موسیقی بوگی
boogied موسیقی راک
jazz موسیقی جاز
unvocal بدون موسیقی
note نت موسیقی نوشتن
musical instrument الت موسیقی
musical instruments الت موسیقی
notes نت موسیقی نوشتن
noting نت موسیقی نوشتن
philharmonic عاشق موسیقی
fortes موسیقی بلند
ragtime موسیقی ضربی
boogied موسیقی بوگی
musicology موسیقی شناسی
musical language زبان موسیقی
boogieing موسیقی راک
musical ability توانش موسیقی
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
musicality برابری با موسیقی
music therapy موسیقی درمانی
opus قطعه موسیقی
carillons زنگهای موسیقی
musicologist موسیقی شناس
carillon زنگهای موسیقی
boogieing موسیقی بوگی
musicalness ذوق موسیقی
musicalness برابری با موسیقی
musicality ذوق موسیقی
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
symphony قطعه طولانی موسیقی
notes اهنگ صدا نت موسیقی
note اهنگ صدا نت موسیقی
medley قطعه موسیقی مختلط
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
reed الت موسیقی بادی
timpano دهل [ساز موسیقی]
symphonies قطعه طولانی موسیقی
medleys قطعه موسیقی مختلط
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
chime ترتیب زنگهای موسیقی
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
chiming ترتیب زنگهای موسیقی
duo اواز یا موسیقی دونفری
duos اواز یا موسیقی دونفری
noting اهنگ صدا نت موسیقی
castanet یک نوع الت موسیقی
dulcet نوعی الت موسیقی
bandsman عضو دستهء موسیقی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
banstand محل دستهء موسیقی
bandsmen عضو دستهء موسیقی
musically مطابق اصول موسیقی
plainsong سرودمناجاتی و بدون موسیقی
octave نتهای هشتگانه موسیقی
playing الت موسیقی نواختن
played الت موسیقی نواختن
play الت موسیقی نواختن
postlude قطعه موسیقی پایان
soundtrack موسیقی ضبط شده
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
wind instrument الات موسیقی بادی
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
glockenspiel نوعی الت موسیقی
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
plays الت موسیقی نواختن
melody صدای موسیقی نوا
wind instruments الات موسیقی بادی
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
timpani کوسها [ساز موسیقی]
bands دستهء موسیقی اتحاد
band دستهء موسیقی اتحاد
immusical خارج ازقواعد موسیقی
soundtracks موسیقی ضبط شده
percussion instrument الات موسیقی ضربی
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
melodies صدای موسیقی نوا
marched موسیقی نظامی یا مارش
gavote موسیقی این رقص
anvil سندان [آلت موسیقی]
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
timpano کوس [ساز موسیقی]
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
etude قطعهء موسیقی کوتاه
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
marching موسیقی نظامی یا مارش
marches موسیقی نظامی یا مارش
march موسیقی نظامی یا مارش
tin pan alley جماعت موسیقی دانان
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
to harp چنگ زدن [موسیقی]
tablature نوعی علائم موسیقی
gavotte موسیقی این رقص
go-go وابسته به رقصگر موسیقی راک
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
go-go وابسته به رقص با موسیقی راک
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
midi میانجی رقمی الات موسیقی
offbeat قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
fugues نوعی الت بادی موسیقی
combos دسته کوچک موسیقی جاز
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
combo دسته کوچک موسیقی جاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com