Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English
Persian
notation
نماد سازی
notations
نماد سازی
Other Matches
symbol
نماد
symbolism
نماد
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
father figure
پدر- نماد
father figures
پدر- نماد
mother figures
مادر- نماد
curved design
نماد گردان
mother figure
مادر- نماد
crutch
نماد عصا
father imago
پدر- نماد
distinguished symbol
نماد متمایز
division sign
نماد تقسیم
phalli
نماد قضیب
phallus
نماد قضیب
phalluses
نماد قضیب
asymbolia
نماد پریشی
symbology
نماد شناسی
authority symbol
نماد قدرت
status symbols
نماد منزلت
status symbol
نماد منزلت
notate
نماد کردن
tracking symbol
نماد پیگردی
symbolization
نماد پردازی
symbolization
نماد اوری
symbolist
نماد ساز
mnemonic symbol
نماد حفظی
universal symbol
نماد همگانی
variable symbol
نماد متغییر
phallic symbol
نماد قضیب
metasymbol
فوق نماد
special symbol
نماد خاص
logic symbol
نماد منطقی
special symbol
نماد ویژه
terminal symbol
نماد پایانی
icons
نماد تصویری
abstract symbol
نماد بی مسما
icon
نماد تصویری
ikons
نماد تصویری
terminating symbol
نماد پایان بخش
crowned design
نماد تاج دار
nonterminal symbol
نماد غیر پایانی
punctuation symbol
نماد نقطه گذاری
flowchapt symbol
نماد روند نما
flowchart symbol
نماد نمودار گردشی
symbol digit test
ازمون نماد- رقم
kahn's test of symbol arrangement
ازمون نماد ارایی کان
simurg
سیمرغ
[نماد سمبلی مرغ آتش]
differential
نماد متغیر انتگرال گیری
[ریاضی]
predefined process symbol
نماد فرایند از پیش تعریف شده
Liberty
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
lamp
قندیل
[این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
bridgework
پل سازی
compaction
تو پر سازی
individualizing
تک سازی
individualizes
تک سازی
stylization
مد سازی
bridge building
پل سازی
individualised
تک سازی
individualises
تک سازی
flection
خم سازی
individualising
تک سازی
individualize
تک سازی
truncation
بی سر سازی
individualized
تک سازی
flooring
کف سازی
local anasthesia
سر سازی
repk lection
پر سازی
pavement
کف سازی
individualization
تک سازی
individuation
تک سازی
deflexion
خم سازی
idolization
بت سازی
retortion
خم سازی
padding
له سازی
retortion
کج سازی
pavements
کف سازی
cabinetwork
قفسه سازی
aromatization
عطر سازی
aromatization
معطر سازی
anonymization
گمنام سازی
anabiosis
زنده سازی
afforestment
جنگل سازی
activation barrier
سد فعال سازی
manifestations
اشکار سازی
arrefication
رقیق سازی
arrefication
لطیف سازی
asphalt paving
جاده سازی
bellfounding
زنگ سازی
bonification
به سازی محیط
activation
فعال سازی
bedevilment
شیطان سازی
brick works
اجر سازی
cabinetwork
مبل سازی
atomization
ریز سازی
calcination
اهک سازی
acidification
اسید سازی
tracucement
بدنام سازی
canalization
مجرا سازی
beadwork
تسبیح سازی
balladry
تصنیف سازی
calico printing
چیت سازی
road construction
جاده سازی
road building
جاده سازی
belittlement
کم ارزش سازی
capital building
سرمایه سازی
dilution
رقیق سازی
die shop
حدیده سازی
die making
حدیده سازی
detersion
پاک سازی
derichment
رقیق سازی
deprival
بی بهره سازی
denudation
برهنه سازی
denaturation
مصنوعی سازی
defeasance
باطل سازی
deep foundation
پی سازی در عمق
decryption
اشکار سازی
deconditioning
ناشرطی سازی
debilitation
ناتوان سازی
discolourment
بدرنگ سازی
divestiture
بی بهره سازی
divestiture
برهنه سازی
flatting
تنکه سازی
evisceration
تهی سازی
eversion
واژگون سازی
equality gate
برابر سازی
enthralment
بنده سازی
emulsification
امولسیون سازی
emulation
نمونه سازی
elution
پاکیزه سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
dwelling construction
خانه سازی
duplexing
مضاعف سازی
domestication
اهلی سازی
divestment
بی بهره سازی
deallocation
ازاد سازی
deactivation
بی اثر سازی
coking chamber
اطاقک کک سازی
christianization
عیسوی سازی
channelization
تنگه سازی
channelization
مجرا سازی
channelization
ترعه سازی
ceiling construction
سقف سازی
cavitation
حفره سازی
cartwright's shop
دوچرخه سازی
carnification
گوشت سازی
carcassing
اسکلت سازی
carbonize
کربن سازی
capitalization
سرمایه سازی
canalization
کانال سازی
coking period
زمان کک سازی
coking time
زمان کک سازی
compaction
فشرده سازی
de escalation
محدود سازی
de energize
بی برق سازی
dazzlement
خیره سازی
dactyliography
نگین سازی
curriery
چرم سازی
crystallization
بلور سازی
countersink
خزینه سازی
cooperage
پیت سازی
cooperage
چلیک سازی
coordination
هماهنگ سازی
confectionary
شیرینی سازی
conceptualization
مفهوم سازی
computer simulation
شبیه سازی
compactions
فشرده سازی
canalization
ابراه سازی
negation
خنثی سازی
overturns
واژگون سازی
overturned
واژگون سازی
overturn
واژگون سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com