English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
English Persian
revue نمایشنامه انتقادی
revues نمایشنامه انتقادی
Other Matches
dramatis personae بازیگران نمایشنامه هنرپیشگان نمایشنامه
critical انتقادی
criticisms انتقادی
criticism انتقادی
commentarial انتقادی
critiques مقاله انتقادی
critico historical انتقادی وتاریخی
uncritically غیر انتقادی
uncritical غیر انتقادی
critique مقاله انتقادی
examen محک مقالهء انتقادی
review مقالات انتقادی نوشتن
reviewed مقالات انتقادی نوشتن
reviewing مقالات انتقادی نوشتن
reviews مقالات انتقادی نوشتن
critical وخیم انتقادی قابل تامل
scenario متن نمایشنامه
drama تاتر نمایشنامه
dramas تاتر نمایشنامه
scriptwriters نمایشنامه نویس
playwright نمایشنامه نویس
playwrights نمایشنامه نویس
script متن نمایشنامه
scriptwriter نمایشنامه نویس
dramatists نمایشنامه نویس
dramatist نمایشنامه نویس
plays نمایش نمایشنامه
playing نمایش نمایشنامه
played نمایش نمایشنامه
play نمایش نمایشنامه
to go easy on somebody [something] خیلی ایراد نگرفتن [انتقادی نبودن] از کسی [در مورد چیزی]
cloak-and-dagger شبیه نمایشنامه پلیسی
cloak and dagger شبیه نمایشنامه پلیسی
teleplay نمایشنامه مخصوص تلویزیون
piece نمایشنامه قسمت بخش
pieces نمایشنامه قسمت بخش
closet drama نمایشنامه خواندنی درخانه
screenplay نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
screenplays نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
premiers نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premieres نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
script حروف الفبا بصورت متن نمایشنامه دراوردن
promptbook نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد
low comedy نمایشنامه مضحکی که اززندگی مردم طبقه سوم اقتباس شده
devil's advocates کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocate کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com