English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
debt collecting agency نماینده وصول مطالبات
Other Matches
del credere agent نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
collecting books وصول مطالبات
collecting debts وصول مطالبات
collection charge هزینه وصول مطالبات
remembrancer مامور وصول مطالبات سلطنتی
reviving وصول مطالبات سوخت شده
statement of affairs وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
commision agent نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
surrogates نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogate نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
outstanding claims مطالبات
vertification of debts تشخیص مطالبات
verification of debt تشخیص مطالبات
visiting correspondent نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
claiming مدعی به مطالبات ادعا کردن
claim مدعی به مطالبات ادعا کردن
claimed مدعی به مطالبات ادعا کردن
claims مدعی به مطالبات ادعا کردن
settlement by abandonment تسویه در نتیجه صرفنظر شدن از مطالبات
balance of external liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
hierarchy of claims اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته
bad debt طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
bad debts طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
reception وصول
receptions وصول
recovery وصول
recoveries وصول
collection وصول
collections وصول
acknowledgment اعلام وصول
collects وصول کردن
recipients وصول کننده
acknowledgement of receipt اعلام وصول
collect وصول کردن
collecting وصول کردن
recover وصول کردن
levied وصول مالیات
recovering وصول کردن
recovers وصول کردن
line of approach راه وصول
levier مالیات وصول کن
outstanding وصول نشده
outstandingly وصول نشده
cleared cheque چک وصول شده
recoverable قابل وصول
levy وصول مالیات
levies وصول مالیات
levying وصول مالیات
accessibility قابلیت وصول
recipient وصول کننده
to get in وصول کردن
receives وصول کردن
contrivable <adj.> قابل وصول
accessible قابل وصول
collection order دستور وصول
collection fee هزینه وصول
practicable <adj.> قابل وصول
possible [doable, feasible] <adj.> قابل وصول
collection charges هزینه وصول
come at able قابل وصول
executable <adj.> قابل وصول
get in وصول کردن
receive وصول کردن
accession تابع وصول
makable <adj.> قابل وصول
workable <adj.> قابل وصول
manageable <adj.> قابل وصول
collection charge هزینه وصول
achievable <adj.> قابل وصول
receipt وصول کردن
receipts اعلام وصول
collectible قابل وصول
receipts وصول کردن
collectable قابل وصول
recvery استرداد وصول
certificate of receipt گواهی وصول
receipt اعلام وصول
doable <adj.> قابل وصول
makeable <adj.> قابل وصول
recoveries وصول جبران
recovery وصول جبران
makable [spv. makeable] <adj.> قابل وصول
feasible <adj.> قابل وصول
irrecoverable غیر قابل وصول
acknowledgments اعلام وصول رسید
receivable قابل وصول پذیرفتنی
good debt طلب وصول شدنی
debt enforcement درخواست طلب وصول
acknowledgment شماره اعلام وصول
good dept طلب وصول شدنی
collecting bank بانک وصول کننده
acknowledgements اعلام وصول رسید
irrecoverably بطور وصول نشدنی
publican مامور وصول مالیات
publicans مامور وصول مالیات
debt collector وصول کننده طلب
acknowledges اعلام وصول کردن
cashes وصول کردن نقدکردن
cashed وصول کردن نقدکردن
acknowledgement اعلام وصول رسید
cashing وصول کردن نقدکردن
acknowledge اعلام وصول کردن
cash وصول کردن نقدکردن
accessible در دسترس قابل وصول
receipts اعلام وصول نمودن
receipt اعلام وصول نمودن
solvency قابل وصول بودن
acknowledging اعلام وصول کردن
lien حق وصول طلب حق تصرف وثیقه
acknowledges وصول نامهای را اشعار داشتن
accessibility دستیابی پذیری قابلیت وصول
bad dept طلبی که امکان وصول ان کم باشد
accessibility امکان نزدیکی وسیله وصول
bad debts طلب غیر قابل وصول
bad debt طلب غیر قابل وصول
acknowledge وصول نامه ای را اظهار داشتن
acknowledgement خبر وصول نامه سپاسگزاری
execution for debt اقدام برای طلب وصول
acknowledgements خبر وصول نامه سپاسگزاری
collection of premiums وصول اضافه ارزش سهام
acknowledging وصول نامهای را اشعار داشتن
acknowledgments خبر وصول نامه سپاسگزاری
commissioner نماینده
commissioners نماینده
representative نماینده
doer نماینده
doers نماینده
nominee نماینده
nominees نماینده
deligate نماینده
agencies نماینده
agency نماینده
factor نماینده
factors نماینده
delegate نماینده
mercantile agent نماینده
indicator نماینده
proctor نماینده
indicant نماینده
indicatory نماینده
dept نماینده
agents نماینده
delegated نماینده
delegates نماینده
delegating نماینده
agent نماینده
deputy نماینده
deputies نماینده
representatives نماینده ها
proxy نماینده
delegates نماینده ها
representatives نماینده
attorney نماینده
attorneys نماینده
depts نماینده
acknowledge شماره اعلام وصول تصدیق کردن
taxing master مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
acknowledges شماره اعلام وصول تصدیق کردن
cod وصول وجه در موقع تحویل کالا
acknowledging شماره اعلام وصول تصدیق کردن
pillotage وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
pathognomomical نماینده ناخوشی
manufacturers' agent نماینده سازنده
law agent نماینده حقوقی
priority indicator نماینده اولویت
insurance agent نماینده بیمه
sales agent نماینده فروش
sales representative نماینده فروش
internunico نماینده پاپ
law agent نماینده قضایی
manufacturer's agent نماینده تولیدکننده
permanent deligate نماینده دایمی
marker ship کشتی نماینده
opostolic delegate نماینده پاپ
jack and gill دونامه نماینده ........
pathognomic نماینده ناخوشی
overseas agent نماینده خارجی
manufacturers' agent نماینده تولیدکننده
manufacturer's agent نماینده سازنده
representative elements عناصر نماینده
sole agent نماینده انحصاری
election انتخاب نماینده
representation تمثال نماینده
representations تمثال نماینده
represent نماینده بودن
represented نماینده بودن
deputations نماینده نمایندگی
Member of Parliament نماینده مجلس
Members of Parliament نماینده مجلس
envoy مامور نماینده
legate نماینده پاپ
legates نماینده پاپ
deputy وکیل نماینده
deputation نماینده نمایندگی
represents نماینده بودن
check indicator نماینده مقابله
envoys مامور نماینده
stack indicator نماینده پشته
customs agent نماینده گمرکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com