Dictiornary-Farsi | نمره انحراف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
deviation score	نمره انحراف


Other Matches

deviations	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviation	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifting	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
yawed	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession	انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander	انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
anti balance tab	بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
thread fineness	نمره نخ
yarn count	نمره نخ
grades	نمره
t score	نمره T
grade	نمره
marks	نمره
mark	نمره
numerals	نمره
numeral	نمره
scores	نمره
score	نمره
scored	نمره
raw score	نمره خام
time score	نمره زمانی
additional score	نمره اضافی
sigma score	نمره معیار
score	نمره اوردن
accuracy score	نمره دقت
percentile score	نمره صدکی
scored	چوب خط نمره
derived score	نمره اشتقاقی
score	چوب خط نمره
main score	نمره اصلی
grading	نمره گذاری
conduct grade	نمره انضباط
error score	نمره خطا
evaluation score	نمره ارزیابی
evaluation score	نمره ازمایش
composite score	نمره مرکب
scoring	نمره گذاری
grade score	نمره کلاسی
grader	نمره گذار
graphic score	نمره نگارهای
gross score	نمره خام
ipsative score	نمره نسبی
lie score	نمره دروغگویی
numbers	نمره دادن به
numbers	نمره شمردن
total score	نمره کامل
true score	نمره حقیقی
unweighted score	نمره غیروزنی
weighted score	نمره وزنی
scores	نمره اوردن
graded	نمره دار
grades	نمره دادن
gain score	نمره افزوده
test value	نمره ازمون
number	نمره دادن به
number	نمره شمردن
real score	نمره واقعی
scored	نمره اوردن
standard score	نمره معیار
scores	چوب خط نمره
stanine score	نمره نه بخشی
grade	نمره دادن
numbering	نمره زنی
test score	نمره ازمون
apparent recession	انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
apogee	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
configural scoring	نمره گذاری طرحی
conspect reliability	پایایی نمره گذاران
corrected score	نمره اصلاح شده
point	نمره درس پوان
differential scoring	نمره گذاری افتراقی
normalized score	نمره هنجار شده
The car had no licence ( number ) plate .	اتوموبیل بی نمره بود
observed score	نمره مشاهده شده
transmuted score	نمره تبدیل شده
subjective scoring	نمره گذاری ذهنی
standardized score	نمره بهنجار شده
scoring key	کلید نمره گذاری
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
predicted score	نمره پیش بینی شده
mark	نمره گذاری کردن علامت
telephone dial	صفحه نمره گیر تلفن
paged	صفحات را نمره گذاری کردن
marks	نمره گذاری کردن علامت
pages	صفحات را نمره گذاری کردن
page	صفحات را نمره گذاری کردن
I give you full marks for that .	نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
annual average score	میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
The police officer took down the car number .	افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
outpoint	سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
mallet goal	نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
The shoes are a size too big for my feet.	کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
scored	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
score	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
yarn sorting	دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
scores	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
accession number	نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
otis quick scoring mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
dialled	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
shake bottle	بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring	تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
detour	انحراف
detours	انحراف
deviance	انحراف
declination	انحراف
deflect	انحراف
deflected	انحراف
deflecting	انحراف
deviancy	انحراف
deflects	انحراف
convergence	انحراف
petty offence	انحراف
perversions	انحراف
perversion	انحراف
aberration	انحراف
aberrance	انحراف
obliqueness	انحراف
agonic	بی انحراف
metabasis	انحراف
falloff	انحراف
perversity	انحراف
diversion	انحراف
slopes	انحراف
inclination	انحراف
deflection	انحراف
skews	انحراف
deviations	انحراف
distortions	انحراف
leeway	انحراف
diversions	انحراف
skewing	انحراف
skew	انحراف
digression	انحراف
variance	انحراف
distortion	انحراف
lapses	انحراف
lapsing	انحراف
offset	انحراف
slope	انحراف
lapse	انحراف
deviation	انحراف
offsetting	انحراف
sloped	انحراف
deflections	انحراف
corruption	انحراف
sinuosity	انحراف اخلاقی
deflection error	اشتباه انحراف
deflection correction	اختلاف انحراف
mean deviation	انحراف میانگین
deflection mirror	اینه انحراف
sex perversion	انحراف جنسی
mean deviation	انحراف متوسط
mean absolute deviation	انحراف میانگین
sexual deviation	انحراف جنسی
precession	انحراف مسیر
deviation factor	ضریب انحراف
deviascope	انحراف سنج
deviation table	جدول انحراف
diversions	انحراف از جهتی
diversion factor	ضریب انحراف
deflexion	انحراف پیچش
deflection shift	تغییرات انحراف
deflection pattern	مستطیل انحراف
obliquity	انحراف اخلاقی
sexual perversion	انحراف جنسی
sigma	انحراف معیار
sexual aberration	انحراف جنسی
sag correction	تصحیح انحراف
deflections	زاویه انحراف
quartile deviation	انحراف چارکی
grid declination	انحراف شبکه
quartile deviation	انحراف چارک
magnetic deflection	انحراف مغناطیسی
departure	مرگ انحراف
frequency departure	انحراف فرکانس
magnetic declination	انحراف مغناطیسی
image deflection	انحراف تصویر
inclinometer	انحراف سنج
deflection	زاویه انحراف
post deflection focusing	تمرکز پس از انحراف
range deviation	انحراف بردی
leaning	انحراف کجی
leanings	انحراف کجی
rhumb line	خط انحراف کشتی
residual deviation	انحراف مانده
fall off	انحراف ازمسیر
frequency swing	انحراف فرکانس
maximum deviation	انحراف حداکثر
field distortion	انحراف میدان
maximum deflection	انحراف حداکثر