English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
pictograph نمودار تصویری
picture graph نمودار تصویری
Other Matches
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
block diagram نمودار بلوکی نمودار کلی
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
picture writing خط تصویری
pictorial تصویری
figurative تصویری
projective تصویری
pictograph خط تصویری
video تصویری
videoed تصویری
videoing تصویری
videos تصویری
video terminal پایانه تصویری
icons نماد تصویری
visual scanner پیماینده تصویری
icon نماد تصویری
videotext متن تصویری
video ram RA بصری یا تصویری
video monitor مانیتور تصویری
visual page صفحه تصویری
video terminal ترمینال تصویری
projection formula فرمول تصویری
image sinusoidally تابیدگی تصویری
an abstract term تعبیر تصویری
non figurative غیر تصویری
pictorial tests ازمونهای تصویری
facsimile پست تصویری
facsimiles پست تصویری
ikons نماد تصویری
hieroglyph حروف تصویری
hieroglyphs حروف تصویری
picture processing پردازش تصویری
object oriented تصویری که از بردارهای تعریف
block diagram نمایش تصویری سیستمها
pixel نقطه عنصر تصویری
video amplifier تقویت کننده تصویری
pictorial وسایل تصویری یا تصویرنهایی
video game machine ماشین بازی تصویری
video display unit واحد نمایش تصویری
video digitizer دیجیتالی کننده تصویری
pictograph نشان یا علائم تصویری
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
faxes نمابرد پست تصویری
self-portraits تصویری که نقاش از خودبکشد
self-portrait تصویری که نقاش از خودبکشد
self portrait تصویری که نقاش از خودبکشد
fax نمابرد پست تصویری
faxing نمابرد پست تصویری
faxed نمابرد پست تصویری
picture frustration test ازمون ناکامی سنج تصویری
blips تصویری بر روی صفحه رادار
blip تصویری بر روی صفحه رادار
reproduction [of a recording] [audio, video] پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
halftone عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
halftones عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
blurs تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
blurring تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
symbol نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
blur تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
blurred تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
phototypesetter حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
Videotex تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
camera lucida دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
gouache عکس و تصویری که با رنگ کاری فوق بدست اید
d. of macabre تصویری که دسته مردن راازپست و بلند نشان میدهد
d. of death تصویری که دسته مردم راازپست وبلند نشان میدهد
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
wraparound حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
desktop الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
telesoftware نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
eighty column screen صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
bit mapped screen pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
bitmap تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند
acrade game نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
alignment chart نمودار
nomogram نمودار
conspectus نمودار
h r diagram نمودار اچ . ار
abac نمودار
graph نمودار
graphs نمودار
x y graph نمودار x-y
plot نمودار
plots نمودار
plotted نمودار
diagram نمودار
networks نمودار
network نمودار
indicator نمودار
diagrams نمودار
venn diagram نمودار ون
chart نمودار
charts نمودار
charting نمودار
charted نمودار
DV I سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
elementary diagram نمودار ابتدایی
dual y axis graph نمودار با دو محور y
interconnection of diagram نمودار اتصال
electrical schematic نمودار الکتریکی
line chart نمودار خطی
logarithmic graph نمودار لگاریتمی
line graph نمودار خطی
load diagram نمودار بار
expectancy chart نمودار انتظار
detail diagram نمودار جزئیات
gantt chart نمودار گانت
frequency graph نمودار بسامد
diagrammatically استفاده از نمودار
frequency diagram نمودار بسامد
free body diagram نمودار ایستایی
equilibrtum diagram نمودار تعادل
grid chart نمودار شبکهای
flow sheet نمودار جریان
flow diagram نمودار جریان
flow diagram نمودار گردشی
field form نمودار میدان
logic diagram نمودار منطقی
profile chart نمودار نیمرخ
psychograph نمودار روانی
rieke diagram نمودار ریکه
scatter diagram نمودار پراکندگی
scatter program نمودار پراکنده
scattergram نمودار پراکندگی
scatterplot نمودار پراکندگی
schematic diagram نمودار اجمالی
set up digram نمودار برپایی
stress curve نمودار تنش
structure chart نمودار ساختار
system chart نمودار سیستم
transition diagram نمودار گذارها
tree diagram نمودار درخت
vector diagram نمودار برداری
pie chart نمودار کلوچهای
potential diagram نمودار پتانسیل
pie graph نمودار گرد
pie graph نمودار مدور
network chart نمودار شبکه
nomogram نمودار محاسباتی
nomograph نمودار محاسباتی
Venn's diagram نمودار ون [ریاضی]
organization chart نمودار سازمانی
organization scheme نمودار سازمانی
phase diagram نمودار فاز
state diagram نمودار حالات
IHS نمودار مسیح
to make a نمودار کردن
Venn diagram نمودار ون [ریاضی]
x y chart نمودار مختصاتی
bar diagram نمودار میلهای
block diagram نمودار کلی
column graph نمودار ستونی
histogram نمودار ستونی
schema خلاصه نمودار
circle graph نمودار دایرهای
schemata خلاصه نمودار
area chart نمودار مساحت
bar chart نمودار میلهای
block diagram نمودار کندهای
diagrammatic به شکل نمودار
barchart نمودار میلهای
area graph نمودار ناحیهای
arrow diagram نمودار برداری
block diagram نمودار بلوکی
graphic نمودار مقیاس
slopes شیب نمودار
sloped شیب نمودار
current graph نمودار فعلی
bar graph نمودار میلهای
cumulative record نمودار تراکمی
creep curve نمودار خزش
correlation diagram نمودار همبستگی
activity chart نمودار فعالیت
graphics فن استعمال نمودار
slope شیب نمودار
composite video واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
holographic image [ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
stacked column graph نمودار ستونی انباشته
selectivity diagram نمودار گزینش پذیری
schematic diagram نمودار طرح کلی
foreshortens کوتاه نمودار کردن
foreshortened کوتاه نمودار کردن
foreshorten کوتاه نمودار کردن
proportional pie graph نمودار گرد متناسب
reappear دوباره نمودار شدن
orthoscopic درست نمودار کننده
paired bar graph نمودار میلهای مزدوج
flow charts نمودار گردش کار
flow chart نمودار گردش کار
graphs با نمودار نشان دادن
graph با نمودار نشان دادن
Argand diagram نمودار آرگاند [ریاضی]
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
reappears دوباره نمودار شدن
reappearing دوباره نمودار شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com