English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
indecent exposure نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
Other Matches
magascopic نمودار بچشم برهنه
stripping برهنه سازی
divestiture برهنه سازی
denudation برهنه سازی
forenamed درپیش
frontwards درپیش
coram popula درپیش عموم
aforenamed نامبرده درپیش
Difficult times lie ahead. دوران سختی درپیش است
coram non judice درپیش کسی که صلاحیت داوری ندارد
gallant متعارف وخوش زبان درپیش زنان
democracy مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscite مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites مردم خواست رای قاطبه مردم
popular مردم پسند و مناسب حال مردم
block diagram نمودار بلوکی نمودار کلی
to never let yourself get to thinking like them <idiom> نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
home rule حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
population تعداد مردم مردم
populations تعداد مردم مردم
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
naked برهنه
stripped برهنه
sky clad برهنه
bald برهنه
baldest برهنه
discalceate برهنه
oats جو برهنه
baldly برهنه
evite زن برهنه
starkers برهنه
untented برهنه
nudes برهنه
balder برهنه
discalceated برهنه
denudate برهنه
nude برهنه
uncovering برهنه کردن
nakedly برهنه وار
to bare برهنه کردن
barehanded <adj.> با دست برهنه
uncovers برهنه کردن
widowed of fruits برهنه از میوه
barebaked سواراسب برهنه
gymnopterous برهنه بال
gymnospore هاگ برهنه
gymnosophist فیلسوف برهنه
gymnostomous برهنه دهان
gymnogynous برهنه تخمدان
to lay bare برهنه کردن
gymnocarpous برهنه میوه
peeled زائر برهنه
bareback سواراسب برهنه
uncover برهنه کردن
denuding برهنه کردن
undressed لخت برهنه
stark naked بکلی برهنه
disrobing برهنه کردن
disrobes برهنه کردن
denuded برهنه کردن
denudes برهنه کردن
disrobed برهنه کردن
denude برهنه کردن
disrobe برهنه کردن
strip برهنه کردن
lay bare برهنه کردن
achene تخم برهنه
adamite ادم برهنه
stripteaser رقاصه برهنه
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
aphyllous بی شاخ و برگ برهنه
bare برهنه کردن اشکارکردن
bared برهنه کردن اشکارکردن
barer برهنه کردن اشکارکردن
bares برهنه کردن اشکارکردن
barest برهنه کردن اشکارکردن
baring برهنه کردن اشکارکردن
peeled برهنه نخ نما شده
bald animal or tree درخت یا حیوان برهنه
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
gymnosophy اصول وطرز زندگی فیلسوفان ومرتاضهای برهنه هندی
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
poeeping tom ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
gymnopaedic درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
nomogram نمودار
venn diagram نمودار ون
abac نمودار
networks نمودار
network نمودار
conspectus نمودار
x y graph نمودار x-y
alignment chart نمودار
graphs نمودار
graph نمودار
plot نمودار
charts نمودار
indicator نمودار
chart نمودار
plotted نمودار
plots نمودار
charted نمودار
diagrams نمودار
diagram نمودار
charting نمودار
h r diagram نمودار اچ . ار
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
Venn diagram نمودار ون [ریاضی]
arrow diagram نمودار برداری
scatter program نمودار پراکنده
scatter diagram نمودار پراکندگی
set up digram نمودار برپایی
logarithmic graph نمودار لگاریتمی
area chart نمودار مساحت
line chart نمودار خطی
line graph نمودار خطی
scattergram نمودار پراکندگی
graphic نمودار مقیاس
scatterplot نمودار پراکندگی
load diagram نمودار بار
schematic diagram نمودار اجمالی
area graph نمودار ناحیهای
rieke diagram نمودار ریکه
system chart نمودار سیستم
organization scheme نمودار سازمانی
x y chart نمودار مختصاتی
network chart نمودار شبکه
nomogram نمودار محاسباتی
vector diagram نمودار برداری
nomograph نمودار محاسباتی
diagrammatic به شکل نمودار
organization chart نمودار سازمانی
to make a نمودار کردن
tree diagram نمودار درخت
phase diagram نمودار فاز
pictograph نمودار تصویری
state diagram نمودار حالات
psychograph نمودار روانی
schema خلاصه نمودار
logic diagram نمودار منطقی
profile chart نمودار نیمرخ
potential diagram نمودار پتانسیل
pie graph نمودار گرد
pie graph نمودار مدور
stress curve نمودار تنش
pie chart نمودار کلوچهای
activity chart نمودار فعالیت
picture graph نمودار تصویری
schemata خلاصه نمودار
structure chart نمودار ساختار
transition diagram نمودار گذارها
creep curve نمودار خزش
gantt chart نمودار گانت
histogram نمودار ستونی
block diagram نمودار کلی
elementary diagram نمودار ابتدایی
grid chart نمودار شبکهای
expectancy chart نمودار انتظار
bar chart نمودار میلهای
graphics فن استعمال نمودار
current graph نمودار فعلی
circle graph نمودار دایرهای
dual y axis graph نمودار با دو محور y
equilibrtum diagram نمودار تعادل
bar diagram نمودار میلهای
block diagram نمودار بلوکی
block diagram نمودار کندهای
diagrammatically استفاده از نمودار
cumulative record نمودار تراکمی
correlation diagram نمودار همبستگی
Venn's diagram نمودار ون [ریاضی]
detail diagram نمودار جزئیات
bar graph نمودار میلهای
slopes شیب نمودار
column graph نمودار ستونی
barchart نمودار میلهای
sloped شیب نمودار
flow diagram نمودار جریان
flow diagram نمودار گردشی
frequency diagram نمودار بسامد
IHS نمودار مسیح
field form نمودار میدان
frequency graph نمودار بسامد
free body diagram نمودار ایستایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com