English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
Other Matches
galley نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
There's more to come. <idiom> هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
to pull a proof نمونه چاپی دراوردن
maidens اسبی که هنوز برنده نشده
The ice-cream has not set yet. بستنی هنوز سفت نشده
novillero گاوبازی که هنوز برنده نشده
maiden اسبی که هنوز برنده نشده
it remains to be proved هنوز ثابت نشده است
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
elimination بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
not out توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
My tea is not cool enough to drink. چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
greasy wool پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
sliver فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
line drawings خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
slip sheet صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upward compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upwards compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
dark fibre فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
non scheduled زمان بندی نشده
unclassified طبقه بندی نشده
loose cargo باربسته بندی نشده
ungrouped گروه بندی نشده
unscourced wool پشم درجه بندی نشده
bulk cargo کالای بسته بندی نشده
available cash موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
coding صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
i had scarely arrived تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
pagination صفحه بندی
justification صفحه بندی
make-up صفحه بندی
justifications صفحه بندی
paging صفحه بندی
linecut صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
general store فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
paging rate سرعت صفحه بندی
paginate صفحه بندی کردن
repagination صفحه بندی مجدد
demand paging صفحه بندی تقاضا
invitations قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
invitation قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
split screen صفحه تقسیم بندی شده
demand paging صفحه بندی مورد نیاز
split-screen صفحه تقسیم بندی شده
paged memory management مدیریت حافظه صفحه بندی شده
dialed تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
The football players are warming up before the game ( match) . هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
acceptance sampling نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
thrashing وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
sample نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
sampling نمونه گیری برداشت نمونه
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
times 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
petitioning creditor مطالب
discussions تشریح مطالب
discussion تشریح مطالب
varia مطالب گوناگون
antilogy تناقض مطالب
columnar ستونی
tristylous سه ستونی
monostylous یک ستونی
monostyle یک ستونی
perpendicular ستونی
dyostyle دو ستونی
undisturbed sample نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
refersher course دوره یاداوری مطالب
syllabuses رئوس مطالب برنامه
miscellany مجموعهای از مطالب گوناگون
recapitulations تکرار رئوس مطالب
recapitulation تکرار رئوس مطالب
front page مطالب سرصفحه یا سرمقاله
front-page مطالب سرصفحه یا سرمقاله
syllabus رئوس مطالب برنامه
miscellanies مجموعهای از مطالب گوناگون
outlines خلاصه رئوس مطالب
outlining خلاصه رئوس مطالب
epitome خلاصه رئوس مطالب
miscellanist نویسنده مطالب مختلف
outline خلاصه رئوس مطالب
outlined خلاصه رئوس مطالب
column indicator نشانگر ستونی
histogram نمودار ستونی
trisyly وضع سه ستونی
trisyly ساختمان سه ستونی
dodecastyle دوازده ستونی
column binary دودویی ستونی
hexastyle ایوان شش ستونی
column action عمل ستونی
column graph نمودار ستونی
double column machine دستگاه دو ستونی
pentastyle پنج ستونی
column binary دودوئی ستونی
decastyle ایوان ده ستونی
column major order بترتیب ستونی
ibm card کارت 08 ستونی
column chromatography کروماتوگرافی ستونی
columnar structure ساختمان ستونی
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
recapitulated رئوس مطالب را تکرار کردن
concordance راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
recapitulate رئوس مطالب را دوره کردن
for the rest اما در باره باقی مطالب
shockers مطالب مهیج تحریک کننده
recapitulating رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates رئوس مطالب را دوره کردن
concordances راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
anagogy تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagoge تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
recapitulating رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulated رئوس مطالب را دوره کردن
precis خلاصه رئوس مطالب تلخیص
recapitulate رئوس مطالب را تکرار کردن
shocker مطالب مهیج تحریک کننده
clatters تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
column text chart جدول متن ستونی
caryatid ستونی که مجسمه زن باشد
eighty column card کارت هشتاد ستونی
stacked column chart جدول ستونی انباشته
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
frequency histogram نمودار ستونی بسامد
y punch سوراخ کارت ستونی .
double column miller دستگاه فرز دو ستونی
stacked column graph نمودار ستونی انباشته
cora [سر ستونی در شکل زن جوان]
bar chart نمودار سطری یا ستونی
post drilling machine دستگاه مته ستونی
peripteral بنای دور ستونی
column screw press پرس پیچی ستونی
bar coding علامت گذاری ستونی
octastyle ایوان هشت ستونی
copywriter نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
glasnost سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
copywriters نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
pornographer نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
Giant Order شیوه غول ستونی [معماری]
henostyle [ستونی بین جرز درگاه]
four column friction screw press پرس اصطکاکی چهار ستونی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
knee and column milling machine دستگاه فرز زانویی و ستونی
one hyndred percent column graph نمودار یکصد درصد ستونی
carolytic [ستونی با آرایش برگ دار]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com