Dictiornary-Farsi | نمونه های نادر و کمیاب فرش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
rare sample	نمونه های نادر و کمیاب فرش


Other Matches

modules	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sampled	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling	نمونه گیری برداشت نمونه
out at elbows	نادر
curious	نادر
one-offs	نادر
rarest	نادر
paranormal	نادر
scaron	نادر
one-off	نادر
sought-after	نادر
scarcer	نادر
uncommon	نادر
uncommonly	نادر
infrequent	نادر
scarce	نادر
rarer	نادر
rare	نادر
scarcest	نادر
sought-after	کمیاب
rare	کمیاب
rarer	کمیاب
scarce	کمیاب
infrequent	کمیاب
uncommonly	کمیاب
uncommon	کمیاب
recherche	کمیاب
rarest	کمیاب
scarcest	کمیاب
scarcer	کمیاب
neutral	نادر گیر
checkers	جنگ نادر
rare gas	گاز نادر
rare earth elements	خاکهای نادر
euclase	سیلیکات کمیاب
Dr	جزء کمیاب
Drs	جزء کمیاب
scaron	کالای کمیاب
scarce resources	منابع کمیاب
trace elements	عناصر کمیاب
rare detail	جزء کمیاب
rare earths	خاکهای کمیاب
rara avis	چیز یافرد نادر
potentia remota	امر نادر الوقوع
curiosity	چیز غریب کمیاب
curiosities	چیز غریب کمیاب
rarity	چیز کمیاب نادره
rarities	چیز کمیاب نادره
rare varieties of fishes	گونه های نادر ماهی
terbium	عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
checker	نوعی بازی شبیه جنگ نادر
black swan event	رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
undisturbed sample	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
acanthosisnigricans	بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
Can count on the fingers of one hand <idiom>	رخ دادن اتفاقی به تعداد انگشتان دست [اتفاق نادر و به دفعات محدود]
white crow	چیز ندیده چیز کمیاب
foretype	نمونه
formats	نمونه
forme	نمونه
format	نمونه
exemplar	نمونه
exemplars	نمونه
specimens	نمونه
specimen	نمونه
pattern	نمونه
paradigm	نمونه
paradigms	نمونه
types	نمونه
typed	نمونه
representative	نمونه
representatives	نمونه
type	نمونه
calligraph	نمونه
modules	نمونه
sampling	نمونه
copyslip	نمونه
typicalness	نمونه
examples	نمونه
example	نمونه
patterns	نمونه
module	نمونه
breadboard	نمونه
ensample	نمونه
copied	نمونه
models	نمونه
precedent	نمونه
precedents	نمونه
sample	نمونه
modelled	نمونه
copies	نمونه
copy	نمونه
copying	نمونه
model	نمونه
modeled	نمونه
instances	نمونه
schema	نمونه
instance	نمونه
schemata	نمونه
progenitor	نمونه
progenitors	نمونه
paragon	نمونه
paragons	نمونه
sampled	نمونه
strickle	نمونه
work sample	نمونه کار
tokenism	نمونه کاری
tokenism	نمونه نمایی
biased sample	نمونه سودار
by the square	مطابق نمونه
breadboard	نمونه تابلویی
samplery	نمونه گیری
prototyping	ساخت یک نمونه
sight form	نمونه رصد
protoplast	نمونه اصل
specimen signature	نمونه امضاء
probability sample	نمونه احتمالاتی
portfolio	نمونه محصول
pilot production	تولید نمونه
pilot plant	کارخانه نمونه
pilot plant	کارگاه نمونه
pilot model	نمونه ازمایشی
phony	مدل یا نمونه
quota sample	نمونه سهمیه
random sample	نمونه تصادفی
samplery	نمونه برداری
sample size	بزرگی نمونه
sample distribution	توزیع نمونه
sample data	داده نمونه
sample cell	فرف نمونه
representative sample	نمونه معرف
reference pilot	نمونه مرجع
sample size	حجم نمونه
pattern making	نمونه سازی
test model	نمونه ی ازمایش
test piece	نمونه ازمایشی
exemplarily	بطور نمونه
emulator	نمونه ساز
emulation	نمونه سازی
typal	شبیه نمونه
typical galaxy	کهکشان نمونه
typical sample	نمونه نوعی
coring	نمونه گیری
core sample	نمونه استوانهای
typicality	نمونه علامت
typification	تعیین نمونه
unknown sample	نمونه مجهول
exemplification	نمونه اوری
exemplum	مثال نمونه
test piece	نمونه ازمایش
test specimen	نمونه ازمایشی
test specimen	نمونه ازمایش
test specimen	نمونه ی ازمایش
ladle samble	نمونه پاتیل
holotype	نمونه شاخص
g	نمونه معیار
free sample	نمونه مجانی
screamer	نمونه بسیارخوب
foretype	نمونه قبلی
for example	برای نمونه
vial	شیشه نمونه
cells	فرف نمونه
prototype	نمونه نخستین
prototype	نمونه اولیه
typical	نمونه نوعی
typical	یک نمونه بارز
samplers	نمونه بردار
sampler	نمونه بردار
sampled	نمونه کالا
sampled	نمونه قراردادن
prototype	نمونه ازمایشی
cell	فرف نمونه
archetypes	نمونه اولیه
archetype	نمونه اولیه
prototypes	نمونه ازمایشی
prototypes	نمونه نخستین
prototypes	نمونه اولیه
sampled	نمونه گرفتن
sampled	واحد نمونه
survey	نمونه گیری
copying	نمونه ساختن
copy	نمونه ساختن
per sample	طبق نمونه
copies	نمونه ساختن
copied	نمونه ساختن
polls	نمونه برداشتن
polled	نمونه برداشتن
poll	نمونه برداشتن
surveys	نمونه گیری
model	نمونه اصلی
sample	نمونه کالا
surveyed	نمونه گیری
sample	نمونه قراردادن
sample	نمونه گرفتن
sample	واحد نمونه
models	نمونه اصلی
modelled	نمونه اصلی