English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (4 milliseconds)
English Persian
labor movement نهضت کارگری
Other Matches
irredentism نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
clandestine سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
causing نهضت
causes نهضت
cause نهضت
rising نهضت
movement نهضت
revolts نهضت جنبش
revolt نهضت جنبش
reformer طرفدار نهضت
reformers طرفدار نهضت
irredentism نهضت بازستانی
reformation نهضت جنبش
initial movement نهضت اول پیشقدمی
crusading جنگ مذهبی نهضت
crusades جنگ مذهبی نهضت
crusaded جنگ مذهبی نهضت
crusade جنگ مذهبی نهضت
Zionism صهیون گرایی نهضت صهیونیسم
reform movement جنبش یا نهضت برای اصلاحات
proletarian کارگری
blue collar کارگری
laboring کارگری
blue-collar کارگری
Zionism نهضت تمرکز بنی اسرائیل درفلسطین
trades unions اتحادیه کارگری
union <adj.> اتحادیه کارگری
dictatorship of proletariat خودکامگی کارگری
labor organization سازمان کارگری
labor نیروی کارگری
labor movement جنبش کارگری
union <adj.> سندیکای کارگری
labor union سندیکای کارگری
labor union اتحادیه کارگری
labor unions سندیکای کارگری
labor unions اتحادیه کارگری
trade union اتحادیه کارگری
trade unions اتحادیه کارگری
Zionist طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
neoscholasticism نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
jurisdictional dispute مرکز حل اختلافات کارگری
labor turnover نقل و انتقال کارگری
nonunion غیر وابسته بسندیکای کارگری
world federation of trade unions فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
closed shops قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
dockers کارگری که کشتی رابارگیری و تخلیه میکند
nonunion کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
docker کارگری که کشتی رابارگیری و تخلیه میکند
closed shop قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
syndicalism سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم
yellow dog contract قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
casual labour کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
union shop مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
falangisme نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
strike pay حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
rattening محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
labor relations روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
satyagraha اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
south american revolution انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
picketings اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com