Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
English
Persian
shift
نوبتی استعداد
shifted
نوبتی استعداد
shifts
نوبتی استعداد
Other Matches
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
periodic
نوبتی
serials
نوبتی
serial
نوبتی
paroxysmal
نوبتی
typic
نوبتی
tyupical
نوبتی
periodical
نوبتی
rotational post
شغل نوبتی
serial computer
کامپیوتر نوبتی
serial storage
انباره نوبتی
serial processing
پردازش نوبتی
serial printer
چاپگر نوبتی
serial operation
عمل نوبتی
serial feeding
تغذیه نوبتی
intermittent
نوبهای نوبتی
serializer
نوبتی کننده
serial adder
افزایشگر نوبتی
serial access
دستیابی نوبتی
serial subtractor
کاهشگر نوبتی
serial tranmission
مخابره نوبتی
serials
نوبتی ردهای
serial
نوبتی ردهای
henotheism
توحید نوبتی
consecutive climbing
صعود نوبتی
moon blind
دچار اماس نوبتی
serializes
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialize
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialising
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialises
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialised
نوبتی کردن پیاپی ساختن
moon blindness
اماس نوبتی در چشم اسب
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
serialized
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializing
نوبتی کردن پیاپی ساختن
squads
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squad
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
pacer
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
rotating unit
یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
potentiality
استعداد
potentialities
استعداد
brilliance
استعداد
verve
استعداد
endowments
استعداد
endowment
استعداد
talents
استعداد
amplitude
استعداد
aptness
استعداد
predispostion
استعداد
liability to disease
استعداد
simpleminded
کم استعداد
susceptivity
استعداد
talentless
بی استعداد
ungifted
بی استعداد
gormless
کم استعداد
cabiler
استعداد
talent
استعداد
talented
استعداد
geniuses
استعداد
aptitude
استعداد
aptitudes
استعداد
capability
استعداد
ingenuity
استعداد
capacities
استعداد
property
استعداد
genius
استعداد
gifted
با استعداد
unintelligent
بی استعداد
parted
با استعداد
turn
استعداد
susceptibility
استعداد
inapt
بی استعداد
turns
استعداد
capacity
استعداد
reproductivity
استعداد هم اوری
reproductivity
استعداد تولید
arts
استعداد استادی
end strength
استعداد نهایی
strength
استعداد رزمی
palooka
بوکسور بی استعداد
frost susceptibility
استعداد یخزدگی
strengths
استعداد رزمی
indisposedness
عدم استعداد
occupational aptitude
استعداد شغلی
liability
بدهکاری استعداد
mechanical aptitude
استعداد فنی
liabilities
بدهکاری استعداد
resistibility
استعداد مقاومت
child prodigy
بچهبا استعداد
capable
با استعداد صلاحیتدار
war strenght
استعداد جنگی
imitativeness
استعداد تقلید
tendencies
توجه استعداد
tendency
توجه استعداد
clever
باهوش با استعداد
cleverer
باهوش با استعداد
cleverest
باهوش با استعداد
sconce
جمجمه استعداد
art
استعداد استادی
risible faculty
استعداد خنده
capacities
گنجایش استعداد
cleverness
هوشیاری استعداد
capability
استعداد پیشرفت
authorized strength
استعداد مجاز
capacities
استعداد مقام
command strength
استعداد یکان
indispositions
عدم استعداد
indisposition
عدم استعداد
caliber
گنجایش استعداد
capacity
استعداد مقام
academic aptitude
استعداد تحصیلی
flair
استعداد خصیصه
aptitude tests
ازمون استعداد
capacity
گنجایش استعداد
artistic aptitude
استعداد هنری
division slice
استعداد لشگری
scholastic aptitude
استعداد تحصیلی
artistry
استعداد هنرپیشگی
aptitude test
ازمون استعداد
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
potentially
با داشتن استعداد نهانی
level of strength
سطح استعداد رزمی
scholastic aptitude test
ازمون استعداد تحصیلی
able
با استعداد صلاحیت دار
gifted
موید شخص با استعداد
reduced strenght
حداقل استعداد جنگی
versatile
دارای استعداد و ذوق
vocational aptitude test
ازمون استعداد شغلی
knack
صدای شلاق استعداد
the talnet of the country
مردم با استعداد کشور
gift
استعداد پیشکش کردن
gift
دارای استعداد کردن
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
gifts
استعداد پیشکش کردن
gifts
دارای استعداد کردن
natural
مسلم استعداد ذاتی
naturals
مسلم استعداد ذاتی
differential aptitude tests
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
accountable strength
استعداد قابل توجه
habiliment
جامه استعداد فکری
flatlander
موج سوار کم استعداد
level of strength
میزان استعداد رزمی
peak strenght
حداکثر استعداد مجاز
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
potentialize
دارای استعداد کردن
effective strength
استعداد رزمی موثر
allotropy
استعداد تغییر و تبدیل
fabllibility
استعداد خطا کردن
edacity
استعداد خوردن شکم پرستی
strengths
قدرت رزمی استعداد نفری
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
means end capacity
استعداد درک وسیله- هدف
rhymester
شاعربی استعداد وکم مایه
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
self rating
تعیین میزان استعداد خود
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
peace time complement
استعداد مجاز زمان صلح
personnel ceiling
سقف استعداد مجاز پرسنلی
potential
دارای استعداد نهانی پتانسیل
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
potentialities
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentiality
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
peace time establishment
جدول استعداد مجاز زمان صلح
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
green thumb
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
authorized strength of theater
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
minnesota clerical aptitude test
ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
rimester
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
one's light s
نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
serial transmission
مخابره سری مخابره نوبتی
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
telegenic
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
insusceptibility
عدم استعداد عدم تاثر
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com